کودکان معتاد در برخی استانها بیشتر مصرف کننده تریاک هستند/ افزایش رفتارهای پرخطر جنسی در کودکان مصرف کننده
پریسا پیرخندان (مددکار اجتماعی و مسئول کمیته مددکاری اجتماعی انجمن حمایت از حقوق کودکان)
اعتیاد کودکان یکی از آسیب های اجتماعی است که همچون سایر آسیب های کودکان به دلیل تشدید نابرابری و نابه سامانی در جامعه، رو به رشد و فاقد نظارت و کنترل مؤثر است در واقع کودکان همچنان در معرض گرفتاری در سوء مصرف مواد مخدر هستند و تا زمانی که رویکردهای سطوح کلان و میانی به جای پیشگیری بر درمان و به جای حل مسئله بر انکار و مجازات متمرکز باشد، این گونه آسیب ها بنا به ماهیت شان رو به رشد خواهند بود.اعتیاد یک آسیب اجتماعی است که در همبستگی با نابرابری های اجتماعی، بیعدالتی، فقر و کنشهای متقابل اجتماعی در ارتباط است در واقع نمی توان فردی که سوء مصرف مواد مخدر دارد را نه به عنوان مجرم و نه به عنوان بیمار تلقی کرد بلکه فرد و محیط در یک کنش متقابل بر هم اثرگذار هستند و از هم تأثیر می پذیرند اما در مورد کودکان، سهم این تأثیر و تأثر تا حدودی متفاوت است و ساختارهای اجتماعی و کارکرد نهادهای جامعه در گرفتاری کودکان در این آسیب اجتماعی بسیار تعیین کننده است زیرا کودکان حق برخورداری از امنیت و یک محیط اجتماعی سالم را دارند. آنها به تنهایی قادر به مراقبت از خود و تأمین نیازها و حقوق اساسی خود نیستند و تأمین آن بر عهده نهادهای اجتماعی اعم از خانواده، نهادهای آموزشی و رفاهی و دولت است، کودکان قدرتی بر انتخاب و ارادهای بر آگاهی سوء مصرف مواد مخدر و رهایی از آن ندارند بنابراین چنانچه ساختار جامعه مستعد آسیب باشد و نهادها نقش خود را به درستی انجام ندهند، آسیب پذیری کودکان از جمله گرفتاری در سوء مصرف مواد مخدر افزایش پیدا میکند.علاوه بر انواع مسائلی که از پیش برای کودکان وجود داشته، در این روزها که جامعه از حالت تعادل خارج است و نوعی بحران و تغییرات پیش بینی نشده را تجربه می کند، چون ساختارهای جامعه آمادگی پیشگیری از آسیب را نداشتهاند، طبیعتاً آسیب های اجتماعی تشدید میشوند از طرفی فقدان آموزشهای مؤثر به کودکان در زمینهی خودمراقبتی و روابط اجتماعی، آموزش خانواده و نهادهای جامعه درباره ی ضرورت رعایت و حفاظت از حقوق کودکان، فقدان رویکردهای حفاظت از کودکان در وضعیت دشوار، تغییر ارزشهای گروههای نوجوان بدون اینکه آموزشهای لازم را دریافت کرده باشند و بی توجهی نهادهای متولی به این تقدم و تأخر فرهنگی، فشارها و تنشهای روانی ناشی از قرار گرفتن در شرایط بحرانی که پیامدهایی نظیر تشدید فقر، افزایش بازماندگی از تحصیل، کاهش دسترسی به منابع حمایتی روانی و اجتماعی، افزایش دسترسی به اطلاعات و ارتباطات نامناسب با سن کودکان در فضای مجازی و دسترسی آسانتر ناقضان حقوق کودک به آنها، فقدان نظارت و حمایت اجتماعی از کودکانی که در معرض گروههای قلدر یا بزرگسالان مشوق کودک به اعتیاد هستند، دلایل گرایش کودکان به سوء مصرف مواد مخدر است که پیامدهای ضعف ساختار و کارکرد نهادهای اجتماعی به عنوان موظفان اصلی تأمین سلامت و امنیت کودکان هستند. تنوع مواد مخدر نسبت به سالهای گذشته بیشتر شده و این تنوع بر اساس قانون بازار امکان انتخابهای گسترده را بیشتر و دسترسی به آن را تسهیل کرده است بنا به تنوع و همچنین سهولت مصرف، نوع لذت، تصور غلط عدم وابستگی و ... امروزه مصرف مواد مخدر صنعتی در میان کودکان و نوجوانان بیشتر است اما کودکان بسیاری به ویژه در سنین پایین تر همچنان مصرفکننده مواد مخدر سنتی هستند و این امر در مناطق جغرافیایی که در آن مصرف موادی مانند تریاک جزو خرده فرهنگهای آن منطقه است، بیشتر مشاهده میشود و متأسفانه ما با تعداد زیادی از کودکان مواجه هستیم که ناخواسته و بدون آگاهی، با تشویق و تأیید بزرگسالانشان در خانواده عادت به مصرف مواد مخدر به عنوان بخشی از امورات جاری زندگی دارند.آمار درستی در دسترس نیست اما با یک تحلیل شاید بتوان گفت که بدیل تغییر شیوه ی مصرف مواد مخدر، احتمال ابتلا به بیماری هایی نظیر ایدز و هپاتیت به عنوان پیامد مستقیم مصرف مواد مخدر کاهش یافته باشد چون این بیماریها اغلب از راه استفاده از سرنگ مشترک و ... منتقل می شدند اما طبیعتاً پیامدهای غیرمستقیم سوء مصرف مواد مخدر مثل انجام رفتارهای پرخطر جنسی و ... همچنان خطر ابتلا به هپاتیت و ایدز را برای کودکان بالا نگه می دارد.آمار رسمی در این زمینه به صورت عمومی منتشر نمی شود اما به طور کلی نرخ بارداری در زنان با سوء مصرف مواد مخدر بنا به دلایلی از قبیل عدم آگاهی یا توجه به پیشگیری از بارداری، روابط جنسی کنترل نشده تحت تأثیر سوء مصرف مواد مخدر، نیاز به کسب درآمد از طریق روابط جنسی که ریسک بارداری را افزایش می دهد و یا کسب درآمد از فروش نوزاد بالاست و چنانچه این زنان به منابع اجتماعی، حمایتی و آموزشی نظیر مراکز کاهش آسیب دسترسی یا ارتباط مناسب نداشته باشند، تولد نوزادانی با وابستگی به مواد مخدر در دوره جنینی به دلیل اعتیاد مادر نیز افزایش خواهد یافت.
بر اساس بند "ذ" ماده 3 این قانون نقض قوانین جزائی توسط طفل یا ارتکاب جرم توسط نوجوان و یا استفاده از آنها در فعالیت های مجرمانه، وارد شدن یا وارد کردن طفل و نوجوان در فعالیتهایی نظیر اعتیاد آنان به مواد مخدر، جزو وضعیت مخاطرهآمیز محسوب شده و موجب مداخله و حمایت قانونی از طفل و نوجوان می شود اما بیشترین خلأها مربوط به ضمانت اجرایی قوانین است. علاوه بر این نه فقط در حوزه ی قضایی بلکه در حوزههای اجتماعی نیز نگاه کلان به اعتیاد کودکان، رویکردی جرم انگارانه است و کمتر کودکان به عنوان قربانیان شرایط ساختاری جامعه در نظر گرفته می شوند در واقع افزون بر تقویت ضمانتهای اجرایی، پیش بینی حمایتهای روانی-اجتماعی تخصصی در قوانین با هدف پیگیری وضعیت کودکان آسیب دیده از سوء مصرف مواد مخدر و پیشگیری از بروز این آسیب ها یا تکرار آن می تواند در کاهش این آسیب و بهبود وضعیت کودکان مؤثر واقع شود.
افزایش اعتیاد در پاندمی کرونا/ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان فشل است/ اعتیاد اجباری گریبان گیر کودکان تکدی گر شده است
سیدهادی معتمدی، آسیب شناس اجتماعی و جامعه شناس
از زمانی که سن اعتیاد کاهش پیدا کرد و مراجعاتی به مراکز مختلف برای ترک اعتیاد کودکان وجود داشت به این نتیجه رسیدیم اعتیاد خط قرمز خود را شکانده و وارد دنیای کودکان شده است به همین دلیل اصطلاحی تحت عنوان کودکان در معرض خطر اعتیاد به وجود آمد یعنی دانش آموزان و کودکانی که در خانواده خود یک فرد معتاد حال چه پدر، مادر یا خواهر و برادر دارند در معرض خطر اعتیاد هستند بنابراین اگر 2 میلیون نفر مصرف کننده در کشور داشته باشیم، تعداد این افراد در معرض خطر چشمگیر و قابل توجه خواهد بود.متاسفانه این شرایط در حالی است که فروش سیگار و دخانیات به کودکان ممنوع نیست و هیچ مغازه و دکهای نیست که از فروش سیگار به کودک امتناع کند بنابراین این وضعیت شرایط را بدتر میکند و ممکن است کودکی برای خرید سیگار پدر و عضوی از خانواده خود مصرف کننده شود.آمار اعتیاد آشکار نیست و هیچ فرد معتادی اعتیاد خود را ثبت نمیکند از طرفی نمیدانیم در هر خانواده چند نفر معتاد هستند و چند نفر در معرض خطر اعتیاد بنابراین صحبت از اینکه آمار اعتیاد رو به افزایش یا رو به کاهش است، اشتباه محض است چون این آمار فقط از روی حدسیات به دست میآید. دلیل دیگر اینکه در اعتیاد کودکان رقم سیاه وجود دارد این است که استفاده از مواد مخرم جرم است و معمولا پنهانی انجام میشود از طرفی اینکه چه مواد مخدری را جزء مواد مخدر حساب کرد نیز اهمیت دارد برای مثال بنده سیگار و قلیان هم جزء اعتیاد حساب میکنم بنابراین تمام این موارد باعث میشود آمار دقیقی از مصرف کنندگان به ویژه کودکان مصرف کننده نداشته باشیم.دستیابی به رقم سیاه اعتیاد نیاز به پژوهشهای کلاسیک در حجم نمونه مشخص و پُر کردن پرسش نامه است که در چند سال اخیر چنین پژوهشی انجام نشده بنابراین اینکه اخیرا گفته شده آهنگ رشد اعتیاد در دانش آموزان متوقف شده درست نیست و فقط مبنی بر آمار دستی است که مدارس ارائه دادند و از آنجایی که مدارس تعطیل هستند و آموزشها آنلاین انجام میشود و هیچ مدرسهای ارتباط مسقیم با دانش آموزانش ندارد، رقم رو به کاهش در آمارهای دستی آنان دور از انتظار نیست.به شخصه نه به آمار رو به افزایش نه به آمار رو به کاهش اعتمادی ندارم چون معتقدم باید براساس پژوهشهای معین این کار انجام شود.به طور کلی اعتیاد در کشور کاهش پیدا نکرده است و اتفاقا کرونا و بیکاری تا اندازهای اعتیاد را افزایش داده بنابراین باید به آمار توقف یا کاهش اعتیاد شک کرد و بررسیهای دقیق تری انجام داد.اینکه ما بگوییم کودک معتاد به دنیا میآید، هم غلط است هم حرف مجرمانه تلقی میشود چون از ابتدا کودک را محکوم به اعتیاد میکنیم درصورتی که ممکن است یک مادر باردارِ معتاد فرزندی را به دنیا بیاورد که در خونش مقداری مواد وجود داشته باشد که به راحتی او را ترک میدهند پس اگر بخواهیم علت اعتیاد در یک کودک را ژنتیکی عنوان کنیم درست نیست و ما حق نداریم با گفتن این جمله مسئولیت را از دوش خود برداریم درواقع به عبارتی دیگر اعتیاد در کودکان از لحاظ ژنتیک بسیار پیچیده است که نباید به راحتی پذیرفت.سازمان بهزیستی براساس تعداد کودکانی که در مراکز هستند صحبت میکند به همین دلیل تعداد آنها در جامعه ما همچنان مغفول است و از آنجایی که کودکانمان را در معرض معاینههای روحی، روانی و اجتماعی قرار نمیدهیم و مددکاری در حوزه کودکان فعال نیست، نمیتوانیم به آمار دقیق برسیم اما شخصا با توجه به تجربه شخصی خود میگویم هر خانوادهای که یک معتاد در آن وجود داشته باشد، کودک به علت الگوگیری به سمت اعتیاد سوق پیدا میکند.علت اصلی و عمده اعتیاد الگوگرفتن از پدر، مادر یا سایر اعضای خانواده است علت دیگر نیز اعتیاد اجباری است که بین کودکان کار و تکدی گر که بدسرپرست یا بی سرپرست هستند و در اختیار باندهای بزه قرار دارند، دیده میشود که توسط کارفرمای خود مجبور به استفاده از مواد مخدر میشوند.قانون حمایت از اطفال و نوجوانانفشل است و آنطور که باید و شاید به مسائلی چون حقوق کودک، کودک آزاری، ازدواج آنان، اعتیاد کودکان، تحصیل آنان، کودکان کار و... پرداخته نشده است و جامع نیست و اگر به گفته برخی کامل است اینکه چرا اجرا نمیشود و بالاخره چه کسی باید آن را اجرا کند مشخص نیست و محل بحث است.
نظر شما :