آیا واقعاً سن اعتیاد پایین آمده است؟
دکتر علیرضا نوروزی، روانپزشک مرکز ملی مطالعات اعتیاد فرد قبل از اینکه به دنبال مواد برود حال بدی را تجربه میکند و برای تسکین سراغ مواد میرود و این مسأله به ناکارآمدی خانواده، مدرسه، محله و اجتماع برمیگردد که حال خوب، توانایی دلبستگی و تعلق خاطر را در نوجوان بهوجود نیاورده است.»نوروزی معتقد است، خانواده باید محیطی شاد و شیرین برای کودک خود ترتیب دهد تا از این طریق بتواند انتظارات و ارزشهای مطلوب را با زبانی روشن در کودک درونی کند: «اگر فرد در خانواده و جامعهای کارآمد بزرگ شود، هیچ محرک بیرونی نمیتواند مجال بروز پیدا کند. خانواده ، مدرسه، محله و اجتماع باید بستری برای تأیید و تشویق کودک و رشد دادن استعدادهایش فراهم کند و این خاطرات را در ذهن فرد ثبت کند. باید زندگی متعادل و رضایتمندانهای برای افراد خانواده ایجاد کنیم تا کودک این خانواده در ریل درست حرکت کند و اگر در این ریل حرکت نکرد باید بفهمیم که این ریلگذاری جذابیت ندارد. اردشیر گراوند جامعه شناس خانواده درصد پایینی در شکلدهی کودک دارد و این کلیت نظام اجتماعی است که تأثیرگذاری بیشتری روی فرد دارد شرایط اقتصادی سخت در کنار جامعهای با 14 میلیون پرونده قضایی که 6 میلیون خانواده را درگیر کرده و 18 هزار طلاق سالانه و موارد بسیاری که نشان میدهد خانواده هم مریض است. این سیستم سعی میکند برای تولید ثروت تهاجمی عمل کند و برای در اختیار گرفتن بازار از سطوح پایین سنی آغاز کرده است. سعید صفاتیان کارشناس و تحلیلگر اعتیاد ما یک دبیرخانه مبارزه با مواد مخدر داریم که در طول سال از دولت بودجه میگیرد برای مبارزه، اما نکتهای که وجود دارد این است که نگاه کلی در این مجموعه همواره امنیتی، انتظامی و قضایی بوده که این تقریباً مغایر با سیستم کشورهای موفق در زمینه مبارزه با مواد مخدر است.» او با توجه به سالها فعالیت در حوزه مدیریت کلان مبارزه با اعتیاد معتقد است کشور ما باید مانند کشورهای موفق دنیا در این زمینه از حضور جامعهشناس یا روانشناس یا پزشک در مدیریت این حوزه استفاده کند. اگر میخواهیم سن اعتیاد کاهش پیدا نکند باید روی پیشگیری کار کنیم. 17 درصد افراد بالای 15 سال ما میل به مصرف دارند که رقم بزرگ و ترسناکی است. ما باید روی کاهش تقاضا کار کنیم و در کنارش با عرضه مقابله کنیم. اما با مدیرانی که سابقه امنیتی قضایی یا انتظامی دارند نگاه و بودجه بهسمت مقابله با عرضه رفته است که البته در این زمینه هم موفقیتهای بسیاری داشتهایم. آموزش و پرورش باید زمان و تمرکز بیشتری روی آموزش دانشآموزان برای آگاهسازی آنها در رابطه با اعتیاد بگذارد و یک کلاس توجیهی با نیروی آموزش ندیده آن هم سالی یک ساعت، گره ای از کار باز نمیکند. مسأله مهم دیگر در مدیریت مسئولانی هستند که برنامههای کوتاه مدت در زمینه مبارزه دارند درحالی که کشورهای دنیا یک برنامه را حتی با تغییر مدیران با جدیت دنبال میکنند. من وقتی با مدیران پیشگیری کشورهای دیگر صحبت میکنم، میگویند من یک سال است که آمدهام اما برنامه ما از 10 سال پیش آغاز شده و من با افتخار همان راه را ادامه میدهم اما در ایران طرف میگوید من که میخواهم 3 سال باشم چرا کاری را شروع کنم که 10 سال طول میکشد؟ من آخر 3 سال به کی بگویم چکار کردهام؟ پس رها میکنند. فشار سازمان غذا و دارو روی ستاد مبارزه با مواد مخدر برای عرضه متادون از طریق داروخانهها غلط است و تبعات آن پایین آمدن بیشتر سن اعتیاد در کشور ارزیابی میشود. یک سال پایین آمدن سن اعتیاد یعنی 300 هزار نفر نوجوان به سمت مواد مخدر رفتهاند. همین یک سال پایین آمدن یعنی نوجوانی که از 13 سالگی متادون و گل مصرف میکند و این یعنی در 16 یا 17 سالگی دچار توهم و هذیان میشود و این فرد دیگر نه نیروی کار است، نه فعال سیاسی و اقتصادی و نه میتواند خانواده تشکیل بدهد. حسن رفیعی روانپزشک و پژوهشگر برخلاف تمام ادعاها سن اعتیاد در ایران پایین نیامده است. در سال 83 از بین 4 هزار و 800 مورد، 11 سالگی پایینترین سن بوده و میانگین سنی 33 سال و چهار دهم. در سال 86 از بین 7 هزار و 700 نفر، 15 سال کمترین سن بوده اما میانگین 32 سال و شش دهم و در سال 97 هم از بین 20 هزار نفر 15 سالگی کمترین سن بوده درحالی که میانگین سن 35 سال بوده است. میانگین سنی نشان میدهد شاید بهصورت موردی افرادی در سنین پایین مصرف را شروع کردهاند اما این مسأله ارزش آماری ندارد و نمیتوان آن را به کل تعمیم داد. چه سن اعتیاد در کل کشور و با فراوانی زیاد پایین آمده باشد یا نه، نمیتوان از این موضوع راحت گذشت. باید هرچه زودتر فکری به حال خانوادهها و سیستم آموزشی کشور در سطح کلان کرد تا آگاهی در این زمینه بالا برود. باید تبعات اعتیاد را هزاران بار گفت و نشان داد و فراموش نکرد که پیشگیری مهمتر از مقابله است.
نظر شما :