مهدی محسنیان‌راد

کرونا آخرین ضربه را به مطبوعات نحیف ایران خواهد زد

(نقل از سایت انتخاب)
۱۸ فروردین ۱۳۹۹ | ۱۱:۴۵ کد : ۱۷۰۵۱ دیدگاه
از آنجا که فضای نهادینه شده‌ای در پاسداری از حقوق مولف در ایران وجود ندارد، مطبوعات نمی‌توانند اگر نسخه کاغذی  منتشر نکنند با درآمد فروش اینترنتی خود، هزینه‌های نیروی انسانی و تالیف خود را تامین کنند. بی تردید در ممنوعیت چاپ کاغذی به خاطر کرونا چاپخانه‌ها نیز از کار می‌افتند و کارگران چاپخانه‌ها دچار مشکل می‌شوند. این درحالی است که شماری از کاربرانی که امروز مصرف کننده اینترنت هستند، پولی نمی‌پردازند که جای فرو ریختن درآمد فروش نسخه‌های کاغذی را پر کند.
کرونا آخرین ضربه را به مطبوعات نحیف ایران خواهد زد
  • فشار‌های دیرپای بر مطبوعات ایران دیگر رمقی برای آن‌ها نگذاشته است. این آمار‌ها که عرض می‌کنم واقعیت تلخی را نشان می‌دهد که تیراژ مجموع روزنامه‌های ما در ایران معادل هر ۱۰۰۰ نفرفقط  ۱۲ نسخه است. این در شرایطی است که میانگین مذکور در جهان ۹۸ و از نظر قاره‌ای  در اروپا ۱۹۴ نسخه، در آمریکای شمالی ۹۲ نسخه و در آفریقا ۱۳ نسخه است. سهم مذکور در کشور‌های مسلمان نیز دوبرابر ما و ۲۵ نسخه است. بالاترین را ژاپنی‌ها دارند با ۵۵۱ نسخه (۴۶ برابر ما).
  • اصولاً در همه نقاط جهان، روزنامه تنها رسانه‌ای است که تداوم استفاده از آن منوط به اخذ تصمیمات مکرر و هر روزه مخاطب است. زیرا اوست که هر روز باید دست توی جیبش کند و آن شماره روزنامه مورد نظرش را بخرد. پس هر روز رضایت خود را از محتوا با پرداخت وجه روزنامه بروز می‌دهد. درست است که در همه جهان سهمی از فروش روزنامه‌های کاغذی از طریق آبونمان سالانه فروخته می‌شود، اما آخرین آمار‌ها در اکثر کشور‌ها حاکی از بالا بودن سهم تک فروشی است؛ بنابراین حیات یک روزنامه بستگی به این دارد که چقدر مخاطبین خود را راضی نگه می‌دارد، نه آنکه چقدر سه قوه حکومتی را راضی نگهداشته است. اگر مخاطبین روزنامه نیاز‌های مورد انتظارشان برآورده شود، شمارگان روزنامه نیز بالا می‌رود، به تبع آن آگهی هایشان افزایش می‌یابد و درآمدشان اجازه خواهد داد روزنامه نگاران تحصیلکرده‌تر تمام وقت را استخدام کنند و محتوای کاربردی تری را تولید کنند. بی نیاز‌تر به حکومت شوند که با کاغذ یارانه ای، آنان را نیازمند خود کند و با زندان و توقیف، آن‌ها را  دائم از اجرای وظایف اصلی شان که مهمترین آن دیده بانی همه منابع قدرت و بخش‌های گوناگون جامعه است بازدارند.
  • از آنجا که فضای نهادینه شده‌ای در پاسداری از حقوق مولف در ایران وجود ندارد، مطبوعات نمی‌توانند اگر نسخه کاغذی  منتشر نکنند با درآمد فروش اینترنتی خود، هزینه‌های نیروی انسانی و تالیف خود را تامین کنند. بی تردید در ممنوعیت چاپ کاغذی به خاطر کرونا چاپخانه‌ها نیز از کار می‌افتند و کارگران چاپخانه‌ها دچار مشکل می‌شوند. این درحالی است که شماری از کاربرانی که امروز مصرف کننده اینترنت هستند، پولی نمی‌پردازند که جای فرو ریختن درآمد فروش نسخه‌های کاغذی را پر کند.
  • وقتی این دستور داده می‌شود که روزنامه‌ها نسخه کاغذی منتشر نکنند، انجمن روزنامه نگاران و حقوقدان صاحبنظر حقوق مطبوعات به درستی به این نکته اشاره می‌کنند که اصلا چرا باید حکومت راجع به این مساله تصمیم بگیرد؟ اما عرض کنم که اصلا نیازی به چنین فرمانی از سوی وزارت ارشاد نبود. زیرا خود روزنامه‌ها می‌دانند اگر در این روز‌هایی که همه خود را در حصر خانگی قرارداده اند و برای نیاز‌های واجب از خرید نسخه کاغذی از خانه بیرون نمی‌روند. وضع چنان است که افراد حتی برای انجام کار بانکی خود بیرون نمی‌روند چه رسد به خاطر خرید روزنامه، می‌دانیم آنگونه هم نیست که سر هر کوچه کیوسک روزنامه فروشی باشد؛ بنابراین در برخی نقاط شخص باید برای خرید روزنامه اتومبیل سوار شود. پس اگر هم می‌توانستند چاپ کنند کمتر کسی تمایل داشته باشد که به دلیل خرید روزنامه از خانه خارج شود و در نتیجه روز به روز تعاداد نسخه‌های برگشتی بیشتر خواهد شد و مطبوعات از درآمد فروش محروم خواهند شد.
  • به نظرم امروز فرصتی است تا متوجه شویم که چقدر مطبوعات ایران را شکننده کرده ایم.

متن کامل را در سایت اصلی بخوانید

کلید واژه ها: کرونا کوید 19 مطبوعات


نظر شما :