تقی آزاد ارمکی
کرونا زمینه ساز تغییرات اجتماعی سریع تر و تغییرات سیاسی کندتر خواهد شد
(نقل از روزنامه ایران ـ شماره ۷۳۱۶ ـ تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۹۹)
- در نگاه کلان به تحولات اجتماعی در ایران میبینیم که اساساً مدیریت سیاسی کارکرد خود را از دست داده یا حداقل این کارکرد کم شده است. پیشتر نیز کم قدرت یا بیقدرت شدن حوزه سیاسی را پیش بینی کرده بودم. قبل از حوادثی مثل سیل و اخیراً کرونا و به طور کلی مسائلی از این دست، حوزه سیاسی قبل از اینکه بخواهد با کلیت نظام اجتماعی سخن بگوید، با نیروهای خودش صحبت کرده و سعی میکرد انسجام درونی نیروی خود را حفظ کند تا اینکه بخواهد کلیت نظام اجتماعی را حفظ کند. معتقدم پیش از شیوع کرونا ما با پیدایش ساحتی رو به رو بودیم که طی آن شهروندان ایرانی به زیستی اجتماعی رسیده بودند که طی آن، مسئولیتهای مدیریت و تأمین نیازهای این زیست را خود به عهده گرفته بودند؛ مانند خانواده، مدرسه، سفر، اوقات فراغت و سرمایه گذاری. به این معنی که شهروندان ایرانی خودشان براساس منطق سود و زیان، منفعت فردی، فهم بین المللی یا حتی آرزوها و آرمانهای خود برای این حوزهها تصمیم میگرفتند و مدیریت میکردند. در این شرایط، کرونا باعث شد که نیروی باقی مانده در ساحت رسمیسیاست که تنها برای خود و با نیروهای خود سخن میگفت، مورد سؤال قرار گیرد و در حقیقت کارکرد آن بیشتر زیر علامت سؤال برود.
- مسأله ای که حوزه ایدئولوژیک بعد از کرونا دنبال خواهد کرد، متفاوت از چیزی است که پیش از این دنبال میکرد. به باور من اصحاب ایدئولوژی در ایران بازنگری عمده ای داشته و دغدغههای دیگری را دنبال خواهند کرد.
- تغییرات در ایران بیشتر اجباری است تا اختیاری. پیشتر هم گفتم که وقایع و حوادث است که نحوه عمل ما را در نظامهای سیاسی و اجتماعی تعیین میکند. کما اینکه تحولات دی ماه 96 و آبان 98 یا سیل و زلزله، ما را تحت تأثیر قرار داده است. این هم به این دلیل است که سازوکارهای عقلانی در این شرایط وارد عرصه میشوند، درحالی که در مواقعی غیر از بحرانها یا نقاط عطف برشمرده، طبقه متوسط آزادی عمل چندانی ندارد. به همین دلیل معتقدم اجبارها به عمل ما تعین میبخشد تا ارادهها. اراده و اختیار، واقعیتی است که سیاسیون صاحب ایدئولوژی از آن برخوردارند که از قضا وضع را بدتر هم میکنند. همین امروز یکی از مشکلات نظام کارشناسی این است که بیشتر از سوی اصحاب رسمیسیاست اشغال شده است، درحالی که اگر نظام کارشناسی اجازه میداشت مطابق رویکردهای خودش عمل کند، زودتر میتوانستیم کرونا را مدیریت کنیم. ابتدای ورود کرونا شاهد بسته بودن دایره عمل نظام کارشناسی بودیم.
- کاری که کرونا انجام داد این بود که مسأله ای به نام زندگی مردم را روی میز قرار داد. این مسأله تا دیروز پنهان بود و مردم با زحمت و هزینه خودشان آن را مدیریت میکردند، اما امروز به دستور کارهمه کسانی که حکومت میکنند یا میخواهند حکومت کنند تبدیل شده است. اینجا است که ما شاهد تغییر هستیم؛ یعنی کرونا زندگی را مهم کرده است و اهمیت یافتن زندگی است که تغییر در عرصههای اجتماعی و سیاسی را به همراه دارد، نه اینکه خود کرونا به صورت مستقیم این تغییر را به دنبال داشته باشد.
- ما بعد از کرونا جنبشهای اجتماعی بزرگ خواهیم داشت و فردای ایران بعد از کرونا یک فردای آرام نخواهد بود. درست مانند ماجرای بعد از انتخابات 96، ما شاهد حوادث متعدد و قدرتمند خواهیم بود. در اینجا هم دولت و هم نیروی اجتماعی باید به خوبی عمل کنند. زیرا در شیوع کرونا، بخشهای مدنی وسیعی از جامعه ایران دارد هزینه و جانفشانی میکند.
نظر شما :