کامل دلپسند
کرونا و محک نظام حکمروایی
(نقل از خبرگزاری ایرنا ـ۲۰ فروردین ۱۳۹۹)
در ساختار اجتماعی که نظام حکمروایی آن خوب نیست و مبتنی بر شفافیت و عملکرد به موقع در راستای منفعت جمعی نیست، کنشگران اجتماعی تصمیم عقلانی مبتنی بر هدفی خواهند داشت که در آن در دو راهی اجتماعی منفعت فردی و جمعی، اولویت با منفعت فردی است.
- در همین مدت، نظام تصمیمگیری مردم بر اساس منفعت فردی و جمعی، تصمیمگیری در باب سفرهای نوروزی، شکاف های طبقاتی بازنمایی شده در قدرت خرید مردم؛ انگ اجتماعی مراقبت اجتماعی، تغییر نگرش مردم به سلامت فردی و مراعات اجتماعی، کاهش آستانه تحمل اجتماعی در دوران قرنطینه؛ ضعف جدی ساختاری در نظام حمایت از اقشار آسیبپذیر، نبود شفافیت سیستماتیک، کاهش اعتماد اجتماعی به نظام رسانهای رسمی، رشد خودمراقبتی های مبتنی بر فضای مجازی، همه و همه جزو پیامدهای ناخواستهی اجتماعی بودهاست که کرونا باعث تبلور آنان در نظام اجتماعی ایران شدهاست.
- در ساختار اجتماعی که نظام حکمروایی آن خوب نیست و مبتنی بر شفافیت و عملکرد به موقع در راستای منفعت جمعی نیست، کنشگران اجتماعی تصمیم عقلانی مبتنی بر هدفی خواهند داشت که در آن در دو راهی اجتماعی منفعت فردی و جمعی، اولویت با منفعت فردی است. این تصمیم موجود در بحران هم یک روزه شکل نگرفتهاست، تجربههای موجود در چنین ساختار فرهنگی نشان دادهاست که اگر بر اساس منفعت فردی عمل نکنند؛ کسی یا نهادی فردا پاسخگو نیست و این ماجرای سلامت فردی که با جان سرو کار دارد موضوعی نیست بتوان به راحتی از آن در این نظام فرهنگی بر اساس منفعت جمعی از آن گذشت.
- جنبه اجتماعی مساله اقناع مردم توسط نظام حکمروایی مبتنی بر پذیرش قرنطینه از طریق اعمال سیاستهای تشویق و اجبار است، اما دقیقا این مساله به شرایط توسعه اقتصادی جوامع برمیگردد که با توجه به گستردگی فقر در جامعه ایرانی و چنددهکی بودن اقشار آسیبپذیر نظام حمایت اجتماعی سیاستگذاری شده باید آنچنان این طبقات فرودست را تحت پوشش قرار دهد که همسویی و همراهی آنان را به دنبال داشتهباشد، این درحالی است که بسیاری از مردمان این سرزمین بصورت روزمرد درآمد معیشت دارند، از طرف دیگر نظام حکمروایی با شفافیت و صداقت عملکردی را در اختیار مردم قرار دهد؛ چون در چنین بستری است که با توجه به زمینه فرهنگی کنشگران ایرانی امکان مشارکت جمعی در گذر از بحران اجتماعی موجود وجود دارد.
نظر شما :