پیامدهای فرهنگی و اجتماعی شیوع ویروس کرونا در ایران (۸)
مهمترین شگردهای خبررسانی در جنگ روانی با محوریت «کرونا»
این مطلب، خلاصه گزارشی است که توسط «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه» تدوین شده است.
خلاصه کننده: فریدون محمدی فام
امروزه خبررسانی، عنصر بسیار مهم و تأثیرگذاری در تحولات مثبت و منفی جوامع به شمار میرود. خبررسانی صادقانه، شفاف، به هنگام و به اندازه مطلوب، میتواند به جامعه برای فهم و رویارویی موثر و مثبت با تحولات و رویدادها کمک کند؛ همچنانکه خبررسانی غیرصادقانه، کم یا بیش از اندازه مطلوب، مبهم و مغرضانه، آرامش روانی جامعه را بهم ریخته و مشکلات روانشناختی و اجتماعی گوناگونی را به وجود میآورد.
اصطلاح «جنگ روانی» به وضعیتی اشاره دارد که در آن برخی از افراد یا جریانهای داخلی یا خارجی با هدف ایجاد سردرگمی، آشفتگی، گمراه کردن، ایجاد وحشت، یأس، دشمنی و ناامیدی، دامن زدن به اختلافات اجتماعی و دیگر اهداف مغرضانه با بهرهجستن از تکنیکهای خاصی، اطلاعات را به صورت جهتدار و همسو با اهداف خود منتشر میکنند.
در این وضعیت مخاطبان به جای آگاه شدن از خبرهای صحیح و سودمند با انبوهی از اطلاعات مبهم، تحریف شده، جهتدار و زیانبار مواجه شده و قدرت تحلیل صحیح و رفتار منطقی را از دست میدهند. در حال حاضر شیوع ویروس «کرونا کووید 2019» به مهمترین مسأله جامعه جهانی تبدیل شده است. در این شرایط طبیعتا مردم خواهان آگاهی از مسائل مربوط به این بیماری جدی و خطرناکاند. در چنین شرایطی معمولا تشنگی زیادی برای دریافت اطلاعات وجود دارد و بسیاری از افراد تلاش میکنند از راههای گوناگون به اخبار بیشتری درباره این موضوع دسترسی پیدا کنند تا از سطح ابهام و ناآشنایی نسبت به آن کاسته شود.
این جزوه توسط «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات ـ حوزههای علمیه» آمادهسازی شده است.
مهمترین شگردهای خبررسانی در جنگ روانی دشمن، پیرامون «کرونا»
1- عنوانگذاری هدفمند و مغرضانه برای عناصر خبری؛ مانند: صادرات خفاش توسط هواپیمایی ماهان!
2- استفاده از واژههای همسنخ؛ مانند: «گورستان» به جای «قبرستان»، «آخوند» به جای «علمای دین» و...
3- انتخاب عکسهای خاص؛ مثلا: برای خبردادن از وضعیت کرونا در ایران، عکسی انتخاب میشود که در آن شماری از مردم بر روی زمین افتاده و مردهاند ولی به موضوع و جای دیگری غیراز موضوع کرونا و ایران مربوط است!
4- انتخاب تیترهای مغرضانه و هدفمند؛ مانند: «مراجع تقلید: سفر به قم جایز نیست، حتی به نیت ادای نذر»؛ در حالی که اصل خبر این است که مراجع تقلید سفر به قم را در صورت ممنوعیت از طرف مسؤولان امر یا احتمال وجود خطر عقلایی برای افراد، جائز ندانستهاند و به صورت مطلق چنین حکمی را مطرح نکردهاند!
5- انتخاب مغرضانه صوت و صحنه گزارش برای جهت دهی به ذهن و روان مخاطب؛ مانند: قراردادن فضای بیمارستان یا گورستان به عنوان پشت صحنه یک خبر، باهدف ایجاد رعب و وحشت و ایجاد وضعیت ترس و ناامیدی.
6- آهنگ و ضرب آهنگ گزارش؛ آهنگی که در زمینه خبر پخش میشود، معمولا حس مورد نظر (غم، یأس، ترس، امید، اضطراب و ...) را به بیننده القاء میکند.
7- استفاده از شبه خبرها؛ شبه خبرها در واقع مطالبی «انشائی» است که در آن از پرداخت صریح به مسائل اجتناب شده و منظور گوینده با عبارات پرسشی، تعجبآمیز، تحکمآمیز به مخاطب القا میشود. مانند: آیا ایران میتواند این وضعیت خطرناک را پشت سر بگذارد؟!
8- همنشینی؛ دو حامل پیام وقتی به صورت مکرر در کنار هم قرار گیرند، بار مفهومی و معنایی یکی به دیگر همنشین تسری یافته و معنای جدیدی تولید می شود. مانند: قم و کرونا: با تکرار این دو واژه در کنار هم این تلقی برای خواننده و مخاطب ایجاد میشود که گویا ریشه این بیماری مربوط به شهر قم است!
9- مفروض انگاری؛ در این ترفند، با مسلم انگاشتن خبری اثبات نشده و ارائه خبر یا تحلیل بر مبنای آن به مخاطب چنان القا میشود که چنین امری یقینا اتفاق افتاده و اکنون باید آن را تحلیل کنیم. اینگونه خبرها معمولا با جملاتی مثل «همانطور که میدانیم...»، «از آنجایی که ...»، «پر واضح است که...»، ... آغاز میشود. مانند: «از آنجایی که علمای دینی برای رفع این بیماری دعا و توسل را تنها راه مقابله معرفی میکنند، پرسش این است که پس چرا این دعاها مستجاب نمیشود؟»
10- سؤالات القایی؛ سؤالاتی است که عموماً با «چرا» و «چگونه» پرسیده میشود و در نظر سنجیها هم بسیار کاربرد دارد. این مفهوم از مهمترین شقوق «مفروض انگاری» است که به دلیل اهمیت آن به طور مجزا آورده شده است. مانند: «چرا آمار واقعی مبتلایان به کرونا و تعداد جانباختگان به درستی اعلام نمیگردد؟!»
11- تعدی: اصطلاحی است در ریاضی، به این قضیه منطقی که اگر B = A و C =B معطوف باشد، پس C = A است. در برخی گفتمانها و رسانههای خبری از این قضیه با یک فرایند مغالطی، نتیجه دلخواه گرفته میشود. مثال: یکی دانستن ضریح و حرم با خود امامان (علیهم السلام) در جایگاه و حکم؛ یعنی ضریح و در و دیوار حرم با خود امام مساوی در نظر گرفته میشود و چون امام برای شفاء و رفع مشکل مورد توسل قرار میگیرد، نتیجه گرفته میشود که پس ضریح و در و دیوار هم باید شفا دهد؛ نه اینکه موجب بیماری و انتقال ویروس کرونا باشد تا به ضد عفونی نیاز داشته باشد؛ حال که چنین نیست و اماکن مقدس به ضدعفونی نیاز دارد، معلوم میشود که انتظار شفاء از انفاس مقدس امامان هم خرافات است!
12- تعمیم؛ موضع یا فعل یک جزء از یک مجموعه، مواضع و افعال کل مجموعه تلقی میشود! مثال: اقدام برخی افراد معلومالحال به لیسیدن ضریح امام رضا و حضرت معصومه (س) به کل متدین جامعه نسبت داده شده و آنان را نسبت به توصیههای بهداشتی بیمبالات معرفی میکنند!
13- منحصرکردن مفهوم در مصداق؛ با منحصرکردن یک مفهوم کلی که مصادیق فراوانی دارد، در یک مصداق خاص و تخریب آن مصداق، بیاعتباری اصل مفهوم هدف قرار میگیرد. مثال: منحصر کردن طب اسلامی و سنتی در افرادی مانند آقای عباس تبریزیان!
14- رد مدعا با رد برخی ادله: به صورت منطقی، برای یک ادعای صحیح ممکن است دلائل متعددی اقامه شود که برخی درست و برخی نادرست باشد. در این شگرد، با رد یک یا دو دلیل از دلائل اقامه شده برای یک ادعای صحیح، اصل ادعا ابطال میشود؛ در حالی که رد دلیل اقامه شده بر یک مطلب، لزوما به معنی نفی اصل مدعی (به لحاظ ثبوتی) نیست. مثال: با استناد به عدم اجابت برخی از دعاها، اصل اثربخشی دعا و توسل نفی میشود!
15- اثبات مدعا بدون دلیل قانع کننده؛ در این شگرد، اثبات یک ادعای علمی به تحقق رویدادی خاص که به عنوان دلیل ذکر شده، موکول میشود و با وقوع آن رویداد، ادعا، «اثبات شده» تلقی میشود. در حالی که اثبات یک ادعای علمی، نیازمند دلائل علمی است و صرف تحقق یک رویداد، نمیتواند دلیلی بر اثبات آن ادعا باشد! مثال: اثبات بی اثربودن و خرافی بودن دین با تحقق شیوع بیماری کرونا از قم!
16- رد کل با نقض جزء؛ در این شگرد، خبری راجع به فرد یا موضوعی، به دلیل غلط بودن بخشی از مطلب، کل موضوعِ خبر، تکذیب و یا تخطئه میشود؛ در حالی که نقض یا تکذیب بخشی از یک خبر، الزاما به معنای باطل بودن کل خبر نیست! مثال: نقض کل مبانی دینی در اثر بخشی دعا و توسل، با استناد به اجابت نشدن برخی دعاها!
17- دفاع بد برای تخریب؛ در این شگرد با دفاعی نامطلوب از فرد یا نهادی، تخریب آن فرد یا نهاد هدف گرفته میشود. مثال: ایران کشور امام زمان است و امام زمان اجازه نمیدهد، بیماری کرونا گسترش یابد!
18- حلقه مفقوده: روایت از یک حادثه، بدون ذکر حلقهای از ماجرا که مؤثر در قضاوت مخاطب است. مثال: روایت تصویری از جسدهایی که در غسالخانه قم بر روی زمین مانده، بدون اشاره به این حلقه از ماجرا که این جسدها به درخواست خانواده آنها بوده تا تست کرونای از دست رفتهگانشان مشخص شود.
19- ابهام عددی؛ کاربرد ابهام عددی در جایی است که یک رسانه میخواهد عدد مورد نظر خود در ذهن مخاطب، کمتر یا بیشتر از آنچه هست، تجلی یابد. مثال: استفاده از واژهایی مثل صدها تن، هزاران، تعداد بیشماری، ... برای بزرگ نشان دادن مبتلایان به کرونا و آمار جانباختگان و در مقابل استفاده از واژههایی مانند چندین نفر، تعداد معدودی از، شماری از، ... برای کم نشان دادن تعداد واقعی بهبود یافتگان!
20- ارجاع محال؛ ارجاع به اشخاص یا موضوعاتی که امکان رجوع برای شخص ارجاع داده شده، یا اساساً ممکن نیست و یا با دشواری بسیار، قابل تحقیق است. مانند: شاهدان عینی چنین میگویند ...منبعی که نخواست نامش فاش شود ...
21- درخواست غیرمنطقی؛ در این شگرد، درخواستی که یا امکان اجابت آن عملاً غیرممکن، و یا به سختی امکانپذیر است مطرح میشود تا انجام نشدن آن به عنوان دلیلی بر بیصداقتی طرف مقابل تلقی شود. مثال: درخواست قرنطینه همه شهرهای آلوده!
22- به کارگیری علت جعلی؛ در این شگرد با استفاده از علت غیرواقعی، به دنبال دستیابی به هدف مورد نظر است. مثلا: منشأ شیوع ویروس کرونا، طلاب چینی جامعه المصطفی العالیمه در قم بوده است!
23- سانسور و بایکوت؛ این شگرد با دو رویکرد اعمال میشود: 1. عدم افشای اصل واقعه؛ 2. عدم اشاعه آن. در شق دوم در مواردی که سندی بر یک ادعا وجود دارد، سکوت بهتر از تکذیب آن است؛ چرا که در تکذیب، علاوه بر مشخصشدن کذب انکار کننده، مطلب هم ناخواسته اشاعه پیدا میکند. لازم به ذکر است در عرف رسانهای، عموماً «سانسور» به عدم ذکر برخی از اجزاء یک واقعه و «بایکوت» (تحریم) به ندیده گرفتن اصل موضوع ناظر است. مثلا: بایکوت یا سانسور خدمات بهداشتی و درمانی نظام به مردم در موضوع کرونا! بایکوت یا سانسور خدمات سپاه پاسداران در جریان مقابله با بیماری کرونا به مردم!
24- مفهوم مخالف؛ بیان غیرمستقیم مسائل است. اگرچه مطابق اصول منطق، «نفی شیء اثبات ما عدا» و «اثبات شیء نفی ما عدا» نمیکند، اما آنچه عرفاً استنباط میشود، خلاف آن است؛ یعنی عرفا از نفی یک چیز، اثبات ضد آن و از اثبات یک چیز، نفی ضد آن استنباط میشود. مثال: «کشورهای پیشرفته قادر خواهند بود بر بحران کرونا غلبه کنند!» مفهوم مخالف آن ناتوانی کشورهای دیگر از جمله ایران است!
25- بار عاطفی؛ در این شگرد برای برانگیختن احساسات مخاطب از تصاویر و واژههای عاطفی استفاده میگردد. مثال: انتشار کلیپی حاوی صحنههایی که ماموران اورژانس یک بیمار کرونایی را با برانکارد از خانهاش خارج میکنند و اهالی خانه گریه و زاری میکنند و چنین وانمود میشود که با زور و بدون توجه به احساسات وابستگان بیمار این کار انجام میشود!
26- متضاد نمایی؛ در این روش با کنار هم قراردادن دو امر غیرمتضاد، به نحوی که متضاد جلوه کنند. همچنین با قراردادن لفظ «اما» یا «در حالی که» میان دو بخش از یک روایت، ذهن به صورت ناخودآگاه طرفین عبارت را نقیض هم میپندارد. مثال: درحالی که کرونا در ایران سیر افزایشی دارد؛ اما پروازهای ماهان به چین هنوز ادامه دارد! (اما گفته نمیشود که این پروازها برای انتقال تجهیزات پرشکی از چین به ایران است).
27- چینش تصاویر و عبارات؛ یکی از شگردهای بسیار تأثیرگذار در جنگ روانی، استفاده از نحوه چینش اخبار و تصاویر در کنار هم برای اغراض و اهداف خاص است؛ یعنی اخبار، جملات و یا تصاویر طوری در کنار هم قرار گرفته و صفحه بندی میشود که مخاطب را به سمت برداشت خاصی سوق دهد. مثال: تصویری از برخی روحانیان در حال سوارشدن به اتوبوس یا قدمزدن در ساحل دریا (که به سالها قبل و شرایط دیگری مربوط است) نشان داده شده و چنان القا میشود که گویی درحالی که مردم در شرایط مقابله با بیماری کرونا به سر میبرند، روحانیان در حال فرار از قم یا در حال خوشگذرانی در مناطق تفریحیاند.
28- حصر ثنوی؛ منحصرکردن چیزی میان یکی از دو گرینه؛ مثال: منحصر کردن راه درمان میان عمل به توصیههای بهداشتی یا دعا و توسل؛ درحالی که این دو نه تنها با هم منافات ندارد، بلکه مکمل هم است!
29- نیات و منویات؛ نیتخوانی از شگردهای رایج در جنگ روانی است! در این شگرد بدون هیچ سند و مدرکی قصد و نیت خاصی (غم، یأس، خشم، خوشنودی، تغافل، تجاهل، تظاهر، عمد و سهو) به افراد نسبت داده میشود. مثال: «تأخیر در اطلاع رسانی مربوط به کرونا در ایران به خاطر راهپیمایی 22 بهمن بود!» و این نیت خوانی، یکی از دروغهای آشکار به نظام اسلامی است.
30- پاسخ با پرسش؛ این ترفند برای به کار برنده آن، بازی «برد برد» خواهد بود؛ چرا که پاسخِ سؤالکننده به پرسش جدید، یعنی بازیکردن در زمین تعیین شده، و عدم پاسخ، یعنی عجز و شکست در برابر سؤال! مثال: علمای دین به این پرسش جواب دهند که چرا دعاهایشان اثر ندارد؟!
31- خبر شویی؛ در این شگرد، دست به دست کردن خبر از منابع سیاه (نامعتبر و یا ناشناخته) به خاکستری (نیمه معتبر و نیمه شناخته) و از خاکستری به سفید (نسبتاً معتبر و شناخته شده) جریان مییابد! مثال: بسیاری از خبرهای نادرست و حامل جنگ روانی دشمن، ابتدا از افراد و منابع نامعتبر آغاز و سپس توسط افراد نیمهمعتبر، مثل برخی از شخصیتهای سیاسی درجه دو، جریان یافته و به روزنامههای و خبرگزاریهای رسمی منتقل میشود. خبر دروغ و ناجوانمردانه مخالفت علمای بزرگ قم با قرنطینه این شهر، به همین صورت تولید شده و به خبرگزاریهای رسمی وارد شده است!
32- تلفیق اعتبار؛ در این شگرد تلفیقکردن ادعایی غلط با سندی نامربوط صورت میگیرد. مثال: شیوع کرونا از شهر قم و در ایران، به خاطر این بود که آقای تبریزیان گفت مسلمانان به کرونا مبتلا نمیشوند!
33- پاسخ از جانب مقابل؛ در این ترفند که نام دیگرش «مناظره با خود» است، فرد، هم در مقام پرسشگر و هم در مقام پاسخگو است و از این روی این امکان را دارد که مسیر سخن را به هرسو بخواهد ببرد. مثال: شبهه کننده میگوید: «علمای مذهبی پاسخ دهند که چرا حرمها را تعطیل کرده و در و دیوار آن را ضدعفونی میکنند؟ و بعد خود پاسخ میدهد به علت اینکه امامان و امام زادگان خفته در این اماکن، هیچ قدرتی بر مقابله با بیماریها ندارند!
34- تقطیع و برجستهسازی کلام؛ قسمتی از سخن بدون اشاره به پس و پیش و شرایط بیان آن انتخاب میشود و در نتیجه کل گفته تحت تأثیر آن قرار میگیرد. این ترفند هرچند عمدتاً در تیترسازی استفاده میشود، اما در تیتر منحصر نیست و در خود متن و کلیپهای صوتی و تصویری هم کاربرد دارد. مثال: تقطیع سخنان حضرت آیت الله مکارم شیرازی درباره موضوع کرونا در برنامه مسیح علینژاد!
35- آمار اینترنتی؛ نکتهای که در آمارگیری سایتها اهمیت دارد این است که اولاً مراجعه کنندگان به یک سایت غالباً افراد موافق با مواضع آن سایت هستند و از این روی، نظرسنجیها از یک سایت به سایت دیگر، بسیار متفاوت است؛ ثانیاً کاربران اینترنت که شرکت کنندگان در این نظر سنجی هستند، اکثراً از قشر متوسط به بالای شهری بوده و این قشر عموماً دارای گرایشات خاص سیاسی است. مثال: در کانال ضد انقلاب آزادی، نظرسنجی به این صورت آمده است: «نظرسنجی: آمریکا پیشنهاد کمک فوری در مبارزه با کرونا به ایران کرده ولی ج.ا.ا آن را رد کرده است. آیا شما موافق کمک آمریکا به ایران هستید یا نه؟» از آنجا که اکثریت قریب به اتفاق اعضاء این کانال ضد انقلاباند، 92 درصد با این مسئله اعلام موافقت کردهاند!
36- بیطرف نمایی؛ در این شگرد اظهار بیطرفی برای جلب اعتماد طرفین دعوا است؛ در حالی که فرد مذکور به یک طرف دعوا متمایل است! مثلا: بی بی سی فارسی در مطلبی با عنوان «ویروس کرونا؛ آیا بین مردم و دینشان فاصله افتاده است؟» تاثیرات شیوع این بیماری در مناسک مذهبی ادیان و مذاهب مختلف در سرتاسر جهان را گزارش کرده و نهایتا با پرهیز ظاهری از گرایش به نظر خاصی، این برداشت را القاء کرده است که ادیان، در اثر این بیماری تضعیف شدهاند!
37- حرکت از پله دوم؛ بیان واقعه از میانه ماجرا؛ و به تعبیری شروع روایت از یک واقعه بدون بیان ریشه و رعایت سلسه علت و معلولی آن است. مثال: علی رغم شیوع ویروس کرونا در چین، هواپیمایی ماهان همچنان به جابجایی مسافر از ایران به چین ادامه داده است! در حالی که این گونه نبوده و سفرهای هواپیمایی ماهان صرفاً برای جابجای دانشجویان ایزانی ساکن در چین و اقلام بهداشتی بوده است.
38- دروغ بزرگ: دروغ بزرگتر عموماً باور پذیرتر است و ذکر جزئیات، آن را واقعیتر جلوه میدهد. مثال: انستیتو پاستور که مرکز اصلی تشخصی بیماری کرونا است، هم اکنون در اختیار مقامات لشکری و کشوری است که پیوسته برای معاینات به آنجا مراجعه میکنند؛ در حالی که عموم مردم با مشکلات زیادی در این راستا مواجهاند!
39- دروغ اساسی؛ دروغی راهبردی که با طرح آن، از ذکر پی در پی دیگر دروغها بینیاز میشوند! مثال: دروغگو نامیدن صدا و سیما به دلیل نقش رسواکنندهای که نسبت به دروغهای جریانهای فتنهگر و رسانههای معاند داشت! یا تخریب "روحانیت" و بینیازی از تخطئه تک تک مسئولان نظام!
40- تمرکز بر "بیطرفی" بی بی سی و به تبع آن هموارشدن پذیرش تمام اخبار دروغ و جهتدار این بنگاه خبرپرراکنی!
نظر شما :