پیامدهای فرهنگی و اجتماعی شیوع ویروس کرونا در ایران (۹)

بحران کرونا، آموزش مجازی و بازتولید نابرابری

سیاستگذاری آموزش مجازی و گروه‌های فراموش شده جامعه ما
۲۹ فروردین ۱۳۹۹ | ۱۴:۵۳ کد : ۱۷۳۳۵ جستارهای فرهنگی
جبار رحمانی (عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم؛ عضو شورای علمی دفتر مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی)
بحران کرونا، آموزش مجازی و بازتولید نابرابری

این روزها، بحران کرونا تحولات گوناگونی را به همه جهان تحمیل کرده است. تأثیر کرونا در به‌تعلیق‌درآوردنِ جریان عادی زندگی، منجر به آن شده است که همه کشورها، به‌دنبال راه‌های جایگزین برای حل و رفع نیازهای مردم ازطریقِ مراودات اجتماعی و حضور در نهادهای اجتماعی مختلف باشند. یکی از مهم‌ترین عرصه‌هایی که تغییرات بسیاری به خود دیده است، آموزش و مؤسسات تعلیمیِ عمومی و خصوصی هستند. ساده‌ترین راه‌حل در این میان، استفاده از فضای مجازی است. آموزش مجازی راهکاری است که نوش‌داروی این روزها به‌شمار می‌رود. اما آیا می‌توان گفت این راهکار در جامعه ایرانی یا هر جامعه دیگری، به نتیجه مطلوب خواهد انجامید؟

آموزش مجازی، حداقل سه جزء بنیادین در خود دارد: تکنولوژی، محتوا، طراحی. هریک از این سه جزء می‌تواند نقشی کلیدی در موفقیت یا شکست این سیاستِ آموزش مؤثر ایفا کند. این روزها، در ایران، جریان‌های نهادی و عمومیِ بسیاری برای توسعه آموزش مجازی به‌راه افتاده است. به‎‌رغم هیاهوی بسیاری که بر سر این مسئله وجود دارد، تجربه موفقی ازآن در نهادهای دانشگاهی وجود ندارد. این تجربه ناموفق، ناشی از نامناسب‌بودن زیرساخت‌های تکنولوژیک، نبود مهارتهای کافی برای عملکردهای تعلیمی و تربیتی در فضای مجازی و تولید محتوای مناسب با آن، و متناسب‌نبودنِ طراحی‌های موجود با شرایط و نیازهای مردم است. پرداختن به این علت‌ها، نیازمند بحث مفصلی است؛ اما نگاهی به عامل اول، یعنی تکنولوژی، خود، نشان‌دهنده اوضاع ما در آموزش مجازی و حاشیه‌های بی‌صدای آن، در بازتولید نابرابری‌ها و رنج‌های مردم خواهد بود. اینکه خانواده‌های ما به اینترنت دسترسی دارند، لزوماً به‌معنای مهارت کافی برای ورود به فضاهای آموزش مجازی و تعامل مجازی در آنها نیست.

از سوی دیگر، هنوز درک دقیقی از شیوه‌های مختلفِ دسترسیِ مردم به فضای مجازی و سیاست‌گذاری برای ان وجود ندارد (وضع اسفبار اینترنت هم، خود، مزید بر همه علل فوق خواهد بود). نگاهی به ضریب نفوذ اینترنت در زندگی ایرانیان، می‌تواند بخشی از ابعاد خاموش وضعیت فعلی را به ما نشان بدهد. به گزارش اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران، 8/72  درصد خانواده‌های ایرانی به اینترنت دسترسی دارند و از آن استفاده می کنند. طبق گزارش اتاق بازرگانی، مرکز آمار ایران گزارشی را تهیه کرده است که براساس آن، هم‌اکنون 8/72 درصد خانواده‌های ایرانی (9/77 درصد شهری و 57 درصد روستایی) در محل سکونت خود امکان دسترسی و اتصال به اینترنت را دارند. درواقع، از تعداد 24 میلیون و 684 هزار و 28 خانواده در کشور، 17 میلیون و 960 هزار و 302 خانواده امکان اتصال به اینترنت را در محل سکونتشان دارند. در این گزارش، از بین جمعیت بالای 6 سال کشور، 64 درصد هم‌اکنون از اینترنت استفاده می‌کنند که 7/67 درصدشان مرد و 4/60 درصدشان زن هستند که از بین آنها 70 درصد جمعیت شهری و 2/46 درصد جمعیت روستایی هستند. این آمارها نشان می‌دهد که در کل کشور 46 میلیون و 315 هزار و 545 نفر که بالای 6 سال سن دارند، از اینترنت استفاده می‌کنند. علاوه بر این، گزارش مرکز آمار از نظر «استفاده اینترنت برحسب گروه سنی» نشان می‌دهد که 59 درصد جمعیت کمتر از 15 سال، 85 درصد جمعیت 15 تا 24 سال، 2/73 درصد جمعیت 25 تا 49 سال و 5/34 درصد جمعیت بالای 50 سال کشور از اینترنت استفاده می‌کنند.

اما شاید این پرسش وجود داشته باشد که ایرانیها چه استفادهای از اینترنت میکنند؟ گزارش مرکز آمار ایران نشان میدهد که بیشترین استفاده کاربران ایرانی از اینترنت، دسترسی به شبکههای اجتماعی با 5/70 درصد و بعد از آن، دانلود فیلم، بازی و موسیقی با 1/55 درصد و جستجو برای اطلاعات با 7/35 درصد جای گرفته است. همچنین، این گزارش نشان میدهد بیشترین سهم دسترسی به اینترنت ازطریقِ گوشیهای هوشمند (دستگاه سیار) با 5/94 درصد است و بعد از آن، دسترسی به اینترنت خانگی با 6/80 درصد قرار گرفته است. (1)

در این گزارش که شرح مفصل آن در آدرس اینترنتی مربوطه قابل مشاهده است، میتوان به چند نکته کلیدی توجه کرد:

1. 2/27 درصد ایرانیان به اینترنت دسترسی ندارند؛

2. 36 درصد جمعیت بالای شش سال در ایران، از اینترنت استفاده نمی‌کنند.

3. در میان جمعیت کاربران اینترنت، مقوله استفاده از آن برای آموزش مجازی، اصولاً مقوله مهمی نیست و درصد خاصی را به خود اختصاص نداده است. در بهترین حالت، حدود 35 درصد کاربران، از اینترنت برای جستجوی اطلاعات استفاده میکنند.

دو نکته اول، به مسئله مهمی اشاره دارد: بخشی از جامعه دانش‌آموزی و دانشجوی کشور، ذیل همین درصدهایی هستند که دسترسی به اینترنت ندارند و از آن استفاده نمیکنند. در بحث‌های مرتبط با آموزش مجازی در کشور، اصولاً از این بخشِ جامعه و سیاست‌گذاری برای حل مسئله آنها و فشاری که به‌دلیلِ نداشتن این امکانات، از جانب خود یا فرزندانشان تحمل می‌کنند، حرفی زده نمیشود. به همین دلیل، بخش دانش‌آموزی یا دانشجوییِ این جمعیتِ 2/27 درصدی را می‌توان دانش‌آموزان و دانشجویان فراموش‌شده ایرانی در وضعیت بحران کرونا و مسئله آموزش در آن دانست. ضمن آنکه، آنهایی هم که ظاهراً به ابزار مناسب و اینترنت دسترسی دارند، در گونه‌ای دیگر از رنج (ناشی از اینترنت مصیبت‌بار، فقدان زیرساخت‌های لازم و مهم‌تر از همه، فقدان سواد دیجیتال و مهارت‌های لازم) به سر می‌برند. به همین دلیل، مسئله آموزش مجازی، در نهایت می‌تواند فاجعه‌ای آموزشی به بار بیاورد و مجموعه‌ای از نابرابری‌ها میان آنهایی که اینترنت و تکنولوژی لازم را ندارند و آنهایی که دارند و همچنین میان آنهایی که مهارت‌های کافی برای استفاده دارند ـ که قاعدتاً اقلیت بسیاری اندکی هستند ـ و آنهایی که مهارت ندارند، به یک شکاف آموزشیِ دیگر در میان همه شکاف‌های آسیب‌شناختیِ جامعه ایرانی منجر خواهد شد.

سیاست‌های شتاب‌زده برای حل موقتیِ مسئله کرونا ازطریقِ هیاهوی آموزش مجازی، آن هم در کشوری که هنوز بر سرِ پاک یا ناپاک‌بودن اینترنت، نزاع سیاسی وجود دارد، خود، درد دیگری است بر دردهای درمان‌ناشده جامعه. به همین دلیل، نهادهای متولی باید فکری به حال این بخش از جامعه بکنند. این سیاست شتاب‌زده برای توسعه جهشیِ جامعه از آموزش سنتی به آموزش مجازی، همانند همه برنامه‌های خُرد و کلانِ توسعه در جامعه ما، به‌واسطه تحمیل مکانیسم‌های نابرابری و بی‌عدالتی (به‌‌دلیلِ دسترسی نابرابر افراد به زیرساخت‌ها و تکنولوژی‌ها) معمولاً نتایج فاجعه‌بار و گاه خشونت‌باری به بخش‌هایی از جامعه تحمیل خواهد کرد. از‌همین‌رو، نهادهای متولی آموزش، باید در کنار سیاست‌های شتاب‌زده برای آموزش مجازی، به فکر گروه‌های فراموش‌شده و ارتقای وضعیت آموزشیِ آنها باشند؛ درغیراین‌صورت، دلیل جدیدی به دلایلِ پیشینِ بی‌عدالتیِ آموزشی در جامعه ما افزوده خواهد شد.

البته، ارزیابی نهاییِ پیامدهای این تجربه شتاب‌زده از آموزش مجازی، برعهده متخصصان خواهد بود، اما بار اخلاقی و ارزشیِ ناشی از تجربه بی‌عدالتی در این زمینه، بر فشارهای زندگیِ بخش‌های محروم جامعه نیز افزوده خواهد شد.

کلید واژه ها: کرونا کوید 19 آموزش مجازی نابرابری


نظر شما :