پیتر مایو فراسا (استاد دانشگاه مالتا و نویسنده کتاب «آموزش عالی در جهان در حالِ جهانیشدن»)
آموزش عالی در روزگار کرونا
ترجمه: مهدی عباسی
تلاشهای نومیدانه برای جلوگیری از شیوع بیماری کوروناویروس (کوید ـ 19) بسیاری از اجتماعات را در بخشهای مختلف جهان به شهرهای ارواح و متروک تبدیل کرده است. دانشگاهها و سایر موسسات آموزش عالی از این فرایند در امان نبودهاند. این موسسات تعطیل شدهاند و از دانشگاهیان خواسته میشود، اگر نه به اجبار، دورهها و کلاسهای خود را به صورت آنلاین برگزار کنند.
این امر، بسیاری را بر آن داشته تا «دنیای شگفتانگیز نوِ» آموزش آنلاین را نوشداروی این بحران بدانند. کسانی هستند که دوره کنونی را زمینی میدانند بالقوه حاصلخیز که میتوان این روش آموزش را بهعنوان روش غالب آموزش عالی بر روی آن بنا کرد. ضربالمثل «در ناامیدی بسی امید است»، بازگوی تلویحی این واکنش و مطابق با اصول نئولیبرالی است که زیربنای رایجترین تفکر را درخصوص آموزش عالیِ تودهای شکل میدهند. من معتقدم در این زمینه باید احتیاط کرد.
تاریخ آموزش مشحون از داستانهایی است که به موجب آنها، ضرورت، به واسطه بحرانهایی در یک شغل، به نبوغ منجر شده است. در دوران اشغال نازیها، دانشگاههای لهستان زیرزمینی شدند و بهصورت موسسات آموزش از راه دور فعالیت کردند؛ در این روش، مواد آموزشی از جایی به جای دیگر پرواز میکرد. این الگو، به «دانشگاه پروازی» مشهور شده است. این روش، نوآورانه و گواهی بر انعطافپذیریِ اجتماعی دانشگاه در لهستان (دانشجویان و استادان) بود.
اگر بتوان چیزهایی خوبی در بحران کنونی یافت، یکی از تغییرات، میتواند تشویق به تغییر در کسانی باشد که در برابر فناوری نوینِ رسانههای دیجیتال مقاومت میکنند، خواه در این زمینه آموزش ببینند و خواه نبینند. دانشگاهیانِ بسیاری از یونان، ایتالیا، قبرس و بریتانیا، نشان دادند که آموزش آنلاین تجربه جدیدی است که به دانشگاهیانِ ناآماده تحمیل شده است. این امر ممکن است آنها را قادر به عبور از روشهای کهنه و قدیمی کند.
بیشترِ دانشگاهها در سراسر جهان، دورههای آموزشیِ خود را برگزار کردهاند و آموزشهای خود را بهصورت آنلاین ارائه میدهند. برخی از دانشگاهها، پیش از این آمادگی کافی برای این دوران داشتهاند، چون درصد قابل توجهی از دانشجویان آنها، دانشجویان آموزش از راه دور هستند. این احتمال هم وجود دارد که مدرسان این دانشگاهها نیز آموزش کافی دیده باشند. یکی از مدرسان خصوصیِ سابق در دانشگاه «اُپن یونیورسیتی» (دانشگاه آزاد) بریتانیا ـ که سابقه آموزش از راه دور را به روشهای مختلف، ازجمله آموزش خصوصی توسط دانشگاهیانی که در بخشهای مختلف کشور مستقر شدهاند، دارد ـ پیش از اینکه به جمع کارکنان این دانشگاه بپیوندد، یک دوره آمادگیِ یکساله را گذراند. بااینحال، بحران کنونی، در موارد مشخص، وضعیتی را فرایاد میآورد که در طی پویشهای سوادآموزیِ فوریِ دورانِ پساانقلاب در آمریکای لاتین و مناطق دیگر، وجود داشت؛ در آن پویشها، کارگران جوانِ سوادآموزی بدون آمادگیِ کافی، وارد این عرصه شدند.
این روش آموزش آنلاینِ همگانی، میتواند همین تأثیر را بگذارد. این روش میتواند به فراتر از واکنش به بحران کنونی گسترش یابد، چرا که موسسات آموزشی شروع میکنند به در نظر گرفتنِ جنبههای پولساز آن که این روش را به وسیلهای برای افزایش سود خالص یک موسسه در جایجای کشور تبدیل میکند.
بدینترتیب، چشمپوشی از جنبههای مثبت آموزش آنلاین برای جوامعی که در دورترین فاصله از دانشگاهها و مراکز آموزشی قرار دارند، نابخردانه خواهد بود. این روش، به جوامعی که با مشکلات دسترسی فیزیکی و زمان مواجه هستند، کمک میکند تا به آموزش دسترسی داشته باشند.
با این حال، وقتی که گرد و غبار این وضعیت بخوابد، فرصت خواهیم داشت تأملی انتقادی داشته باشیم در اینکه ارائه آموزش بهواسطه فناوری، چگونه جنبههای مثبت آموزشِ «رو در رو» را کامل و تعامل انسانیِ کافی میان استاد ـ دانشجو برقرار میکند. آموزش آنلاین میتواند جمع گستردهای از دانشجویان را در هر زمان و هر جایی از جهان مخاطب خود قرار دهد. واقعاً همه کارکنان دانشگاهها باید به روش آموزشیِ مناسب درخصوص چگونگیِ استفاده مناسب از مدرنترین فناوریها بیندیشند. توسعه زیستبومِ آموزشیِ خوب، مستلزم مهارتهای تخصصی و تلاش تیمیِ مبتنی بر همکاری بین دانشگاهیان و طراحان آموزشی است. همچنین خطر نظارت و پاییدنِ این جلسات آموزشی وجود دارد، به ویژه زمانی که لازم است این جلسات برای استفاده مخاطب در زمان مناسب، ضبط شود. این رویکرد تلفیقی نسبت به آموزش و یادگیری، تا چه اندازه فضا را برای شکلهای متفاوتِ تعامل بین انسان با انسان و انسان با زمین حفظ میکند؟ فشاری که از ناحیه پولساز بودنِ بازار جهانیِ آموزش وارد میشود، میتواند بهآسانی موجب فراموشیِ جنبه ثانویِ روش آموزش از راه دور، از سوی مؤسسات آموزشی شود. در ضمن، مدارس نخبه همچنان در همین نوع دومِ آموزش دانشگاهی نیز از انحصار برخوردارند.
برای پایان دادن به یادداشتی خوشبینانه، کلماتِ یکی از مشهورترین استادان آمریکایی، «ایرا شور» ـ که دراینباره، برای من نوشت ـ بازگو میکنم: «معلمان منتقدی که وضعیت موجود نابرابر و زهرآگین را زیر سوال میبرند، آموزش انتقادی خود را بدون در نظر گرفتنِ سیستم آموزشی ارائه خواهند داد».
نظر شما :