پیامدهای فرهنگی و اجتماعی شیوع ویروس کرونا (۱۴)

اثر ویروس کرونا بر فرهنگ جوامع عربی

دکتر عمار علی حسن (نویسنده مصری) ـ مترجم: مرجان ناصری
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۱۰:۰۴ کد : ۱۷۶۶۴ جستارهای فرهنگی
روش‌های انتقال کرونا ویروس بسته به نوع کروناویروس، متفاوت است. در برخی از موارد روش‌های انتقال بیماری از انسان به انسان شبیه بیماری آنفلوانزا از طریق سرفه و عطسه است. در هر حال انسانها نمی‌توانند در برابر ویروس خطرناک کرونا مقاومت کنند، و همچنان به آنچه که به آن عادت کرده‌اند و به سنن روزمره و آداب و رسوم خود که قرن‌ها شناخته‌اند، پایبند مانده و آنها را انجام و اجرا کنند. این نخستین بیماری همه‌گیردر تاریخ بشریت نیست که باعث می‌شود افراد مجبور شوند بخش اعظمی از آنچه را به‌طور خودکار انجام می‌|دهند تغییر دهند.
اثر ویروس کرونا بر فرهنگ جوامع عربی

واژه «کروناویروس» از کلمه زبان لاتین "corōna" به معنی هاله یا تاج است. کرونا ویروس حاشیه‌ای از سطح بزرگ و پیازدار داشته و یادآور تصویری از تاج خورشیدی است. به همین دلیل کروناویروس را "ویروس تاج‌دار" نیز می‌نامند.

روش‌های انتقال آن بسته به نوع کروناویروس، متفاوت است. در برخی از موارد روش‌های انتقال بیماری از انسان به انسان شبیه بیماری آنفلوانزا از طریق سرفه و عطسه است. با این حال احتمال انتقال بیماری در فضای باز بسیار محدود بوده و موارد انتقال انسان به انسان در زمانی که افراد به مدت طولانی در فضای بسته در کنار فرد بیمار بوده‌اند مانند افرادی که در بیمارستان‌ها با بیماران در ارتباط هستند رخ می‌دهد.
در هر حال انسانها نمی‌توانند در برابر ویروس خطرناک کرونا مقاومت کنند، و همچنان به آنچه که به آن عادت کرده‌اند و به سنن روزمره و آداب و رسوم خود که قرن‌ها شناخته‌اند، پایبند مانده و آنها را انجام و اجرا کنند.  ممنوعیت‌ها و پیشگیری‌هایی که پزشکان و متخصصان بهداشت شبانه‌روز برای یادگیری مردم در مورد این "بیماری همه‌گیر" که از موطن خود چین در حال گسترش است تا سایرکشورهای شش قاره را فتح کند و هر روز یک سرزمین جدید را اشغال می‌کند، نیاز به تغییر عادت‌های زیادی دارد.
این نخستین "بیماری همه‌گیر" در تاریخ بشریت نیست که باعث می‌شود افراد مجبور شوند بخش اعظمی از آنچه را به‌طور خودکار انجام می‌|دهند تغییر دهند. باتوجه به اینکه بسیاری از عادت‌ها و رفتارها به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت و راههای ابراز احساسات و نگرش‌های آنها است، مانند دید و بازدیدهای خانوادگی و میل به حضوردر مکان‌های جمعی در بازارها، سینماها، کلوپ‌ها و برخی ادارات دولتی که خدمات مورد نیاز اکثر شهروندان را ارائه می‌دهند. و همچنین مکان‌هایی که برای مراجعه به آن برای همه ضروری است، مانند مدارس، دانشگاه ها و اماکن کار، از هر نوعی که باشد.
 برای مثال درادبیات اروپایی راجع به وحشت مردم و لزوم تغییر در شیوه زندگی در هنگام وقوع طاعون در اواخر قرن هفدهم و آغاز قرن هجدهم  خوانده‌ایم. در سال 1947 آلبر کامو رمان معروف خود "طاعون" را نوشت، که برای آن جایزه نوبل گرفت. وقایع رمان در شهری از الجزایر به نام هران رخ می‌دهد و از زبان راوی که بعدها خود را دکتر ریو معرفی می‌کند نقل می‌شود. کتاب با توضیحی از مردم و شهر آغاز می‌شود و سپس به زیاد شدن تعداد موش‌ها در شهر و مرگ آن‌ها اشاره می‌کند. آقای میشل، سرایدار منزل دکتر ریو بر اثر بیماری‌ای با بروز تاول‌ها و خیارک‌ها می‌میرد و مرگ چند نفر دیگر با همین علائم باعث می‌شود دکتر ریو علت مرگ را بیماری احتمالاً مسری بداند و کمی بعد دکتر کاستل این بیماری را طاعون تشخیص می‌دهد. با سستی مسئولین برای واکنش، بعد از مدتی در شهر طاعون وضع قرنطینه اعلام می‌شود. 
با اعلام وضع قرنطینه، خانواده‌های زیادی از هم جدا ماندند. عده‌ای اقدام به فرار کردند و عده‌ای تا جایی که می‌توانستند با بیماری مبارزه کردند. ژان تارو یکی از مسافرانی بود که همراه با دکتر ریو اقدام به تشکیل سازمان بهداشتی برای مقابله با بیماری می‌کند. با مرگ و میر سریع، بیشتر مؤسسات و سازمان‌های دولتی به اردوگاه‌های قرنطینه برای افراد خانواده بیماران یا بیمارستان تبدیل شدند. دفن دسته جمعی اجساد جای خود را به کوره‌های جسدسوزی داد.
در این مدت آقای کتار که قبل از طاعون اقدام به خودکشی کرد و توسط گران نجات یافت، روابط اجتماعی خوبی برقرار کرد و از وضع طاعون راضی بود. رامبر روزنامه نگار جوان هم با اعلام وضع قرنطینه چندین بار برای رسیدن به معشوقش برنامه فرار چید، اما با مهیا شدن شرایط، وقتی تارو به او گفت ریو نیز از همسرش که به علت بیماری در شهر دیگری است جدا مانده،
نظرش را تغییر داد و به گروه نجات پیوست. 
سرم کاستل برای چند مورد موفقیت پیدا کرد. گران با علائم طاعون ریوی نجات یافت. قاضی اُتون پس از مرگ پسرش و به اتمام رسیدن دوران قرنطینه خود، برای کمک به اردوگاه باز می‌گردد و در آنجا می‌میرد. تعداد کشته‌شدگان بیماری به مقدار ثابتی می‌رسد و با رسیدن فصل سرما کم و کمتر می‌شود و در زمانی که ترس از طاعون کم می‌شد، بیماری آخرین قربانی خود یعنی تارو را در نیز بر گرفت. پس از پایان طاعون، مردم به کارهای روزمره باز می‌گردند. دکتر ریو که چند روز قبل از مرگ همسر بیمارش با خبر می‌شود، با خود می‌گوید؛ طاعون می‌تواند سال‌ها زنده بماند و بار دیگر به شهر هجوم کند.
و طه حسین در زندگی‌نامه شگفت انگیز خود کتاب "الایام" ما را از تأثیر اجتماعی بربیماران "وبا" آگاه ساخت که در اوایل قرن بیستم به یک بیماری همه گیر کشنده در مصر تبدیل شد. خیری شلبی در رمانش "الوتد" همین موضوع را تکرار کرد. اینکه چگونه قهرمان رمانش ، مادر بزرگ فاطمه ، یک شکسته بند خردمند بود، وقتیکه پنجره ها و منافذ خانه اش را برای جلوگیری از سرایت بیماری بست و فرزندان و نوه هایش را تا زمانیکه بیماری از شهر رخت بر بست در آنجا قرنطینه کرد.
 نجیب محفوظ در کتاب حماسه حرافیش در خصوص قرنطینه و فاصله اجتماعی سخن به میان آورده زمانی که همه‌گیری وبا همه مردم را نابود کرد و زندگی‌ها را ویران ساخت و  فقط قهرمان او، عاشور النججی زنده مانده بود او خانواده خود را از ترس سرایت بیماری از شهر خارج کرد و به صحرا برد و وقتی که به شهر بازگشتند، خانه های ثروتمندان را بدون صاحب یافت. او زیباترین خانه را انتخاب کرد و در آن ساکن شد  پس از آنکه ساکنان جدیدی آمدند که تاریخ آن را نمی دانند ، او صاحب آن شهر و سرور آنها شد. 
شاهزاده تاج السر نویسنده و پزشک سودانی رمانی را درمورد اپیدمی "ابولا" نوشت ، بیماری ابولا که برای اولین بار در کشور کنگو دیده شد، که نشانه‌های آن معمولاً دو روز تا سه هفته بعد از تماس با ویروس و به صورت تب، گلودرد، دردهای ماهیچه ای و سردرد و حالت تهوع، اسهال و همچنین کاهش عملکرد کبد و کلیه‌ها  ظاهر می‌شوند، که این بیماری مناطقی را در جمهوری کنگو کینشاسا در گیر کرد و به سودان جنوبی گسترش یافت.
امروزه ، کورونا به بعضی از جوامع ودر رأس آنها جوامع عربی می‌گوید، آنها باید شیوه‌های دست‌دادن، و برخی از سبک‌های زندگی را تغییر دهند دیگر مردان و زنان مانند همیشه در ملاقات‌های جمعی نمی‌توانند همدیگر را ببوسند. مثلا فرد، هنگام ملاقات چهار بوسه را به طور متوالی روی گونه دوست یا همکارش بنشاند، مانند آنچه در مصر است، یا سه بار با دوام بیشتر وقتی او را ملاقات می‌کند ببوسد، مانند آنچه در سوریه است که بیانگر شادمانی است، مردمان کشورهای خلیج دیگر نمی‌توانند با بینی‌های خود رسم سلام دادن را ادا کنند سنتی که آن را از قبایل عرب به ارث برده‌اند، سنتی که رمز عزت و بزرگی است. زیرا آنها بینی را محل و خانه غرور فرد می‌دانند چه بسا دست‌دادن کمترین ضرر را داشته باشد، اما بی‌خطر و امن نیست، پس از آنکه آزمایشات نشان داده که ویروس از طریق پوست منتقل می‌شود. روش سودانی‌ها در دست‌دادن ممکن است بهتر باشد، زیرا هر دو دست یکدیگر را روی شانه یکدیگر می‌گذارند. دستها را بر عکس روی کتف طرف مقابل قرار می‌دادند یعنی دست راست روی کتف چپ طرف مقابل و دست چپ روی کتف راست طرف مقابل قرار می دادند، با این وجود، مانع انتقال ویروس نمی‌شود یعنی این ویروس اینقدر هوشمند و خطرناک است که با وجود رعایت نکات بهداشتی باز هم ممکن است منتقل شود. 
و تأثیرات اجتماعی بسیار عمیق‌تری وجود دارد، زمانی که مردم در شرایطی که وبا همه گیر می‌شود مجبور می‌شوند که کالاها را بخرند و ذخیره و پنهان کنند، و در این موقعیت محتکران ظاهر می‌شوند مانند کسانی که در جنگ‌ها ثروتمند می‌شوند مثل فروشندگان اسلحه. و در این موقعیت اماکن عمومی خالی از بازدیدکنندگان خواهد بود و بازدید از بستگان و نزدیکان و دوستان به حداقل ممکن خواهد رسید. و برقراری ارتباط بین نزدیکان و دوستان از طریق شبکه‌های اجتماعی در اینترنت محدود می‌شود و مقامات توسط مردم مورد آزمایش و سنجش قرار می‌گیرند، تا جایی که صلاحیت آنها در مدیریت بحران سنجیده می شود، و اینکه آنها چقدر به مردم اهمیت می‌دهند، اینکه آیا اقدام به شفاف‌سازی می‌کنند، یا خیر اندازه‌گیری می‌کند.

کلیدواژه‌ها: کرونا کووید19 فرهنگ بحران جوامع عربی