نگاهی به نقاط قوت بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی
سخنرانی در گردهمایی معاونان فرهنگی واحدهای جهاد دانشگاهی سراسر کشور، شهرکرد، بهار ۱۳۹۸
زمانیکه به بیانیه دقت میکنیم متوجه میشویم که این بیانیه نزدیک به شش هزار کلمه است که میتوان از دل آن، سه تا چهار هزار تم را استخراج کرد.
در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، نکاتی وجود دارد که برای عملیشدنشان اقداماتی باید صورت گیرد که این اقدامات، خود، مقدماتی لازم دارد و هرچه در مورد اهمیت و ضرورت ورود به این عرصه بیشتر بحث کنیم، به اقدامات اجرایی نزدیکتر میشویم.
در ابتدا، باید درباره تفاوت بیانیه و سند صحبت کنیم. بین این دو مجموعه، تفاوتهای چشمگیری وجود دارد. بیانیه را از منظرهای مختلفی میتوان بررسی کرد.
گاهی نکات و پتانسیلهایی در برخی از متنها، ازجمله بیانیه گام دوم مشاهده میشود که اگر در آنها تأمل کنیم، متوجه میشویم که این متن، متفاوت از متنهای دیگر است.
زمانیکه ورود به متن بیانیه آسان میشود این متن از نظر سیاسی مورد توجه قرار می گیرد که مستلزم این است که چه اقداماتی از این مستند در حوزه سیاسی میتوان استخارج و مورد امتحان قرار داد یا به نوعی اهداف و کمال مطلوبی که در با تکیه به این متن در حوزههای دیگر میتوانیم انجام دهیم.
گاهی هم میتوانیم این متن را تحلیل گفتمان کنیم تا ببینیم زمان و زمینه محتوا چه بوده است و چه شرایط محتوایی در متن رقم خورده تا به این قسمت از موضوع برسیم؟ بهطور مثال، مولف متن چه کسی است و چه فراز و فرودهایی را در زندگی خود داشته است.
زمانی که سراغ متن بیانیه گام دوم میرویم، اولین نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که نگاهمان باید یک نگاه منظومهای باشد، آنچنان که خودش یک منظومه است. حالآنکه اغلب تمرکزهایی که حتی با نیات خوب روی این بیانیه شده است، روی یک بُعد از موارد مطرحشده در بیانیه بوده است.
اما مقام معظم رهبری این موارد را در بیانیه بهصورت منظومه و ترکیب آوردهاند و جدا از محتوای بیانیه، نکاتی را به ما گوشزد میکنند. لذا گاهی نگاه ما به محتوایی است که در متن وجود دارد و گاهی رجوع، صرفاً به متن نیست، بلکه درسآموزیهایی در متن وجود دارد که بر فراز آن چیزی است که محتوا را تشکیل میدهد. در اینجا، به چند مورد از اینها اشاره میکنیم.
ما در جهانی زندگی میکنیم که با ویژگیهای متغیربودن و یا دگرگونشوندگی تبیین میشود که اگر به دو سده یا حتی دو دهه گذشته بازگردیم، این دگرگونی شدت، حدت، قلمرو و آهنگی را که اکنون دارد، نداشته است.
زمانی که به متن بیانیه نگاه میکنیم متوجه میشویم که این اصل یک اصل پذیرفتهشده است و هر واقعیتی گذشته، حال و آیندهای دارد؛ لذا در گذشته ماندن کفایت نمیکند و حتی اگر زمان را در قالب دههها در نظر بگیریم، نباید تنها در دهه اول بمانیم. البته این سخن به آن معنا نیست که دهه اول را فراموش کنیم، هرچند ماندن در دهه اول و دوم نیز درست نیست، بلکه باید نگاه آیندهگرایانه را در خود پرورش دهیم.
سخن اصلیِ بیانیه، تأکید بر جوانان است؛ اما کل متن برای جوانان نیست، بلکه یک تحلیل و تفسیر نسلی را به ما گوشزد میکند که ما باید به تحولات نسلها اعتنا داشته باشیم.
متن بیانیه نشاندهنده یک نگاه سراسربین و دیدن اضلاع و ابعاد مختلف است که به برخی از قدرتهای متن اشاره میکند. مثلاً بیانیه تنها به خودسازی اشاره نمیکند بلکه خودسازی و جامعهشناسی را که سبب جامعهسازی است، در کنار یکدیگر آورده و همچنین اصطلاح مهم جامعهپردازی در متن آمده است.
در کنار هم دیدنِ علم و دین، ترکیب جمهوریت و اسلامیت، پرهیز از افراط و تفریط و مواردی مانند آن، از نقاط قوت بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی است.
همچنین اجتماعیشدن که متفاوت از پذیرش فرهنگ و عناصر اجتماعی است و در آن، سخن از ساختهشدن وجود دارد، حائز اهمیت است. در کنار بحث جامعهسازی، بحث فردسازی نیز مطرح میشود. درواقع، فردسازی و جامعهسازی، مقدمه تمدنسازی است و نگاه به این کار با توجه به نگاه فرانسلیِ موجود در مجموعه، از قوتهای متن بیانیه است.
کنارهم آمدن دین و دنیا یا همان علم و دین نیز نکتهای قابل توجه است. همگان میدانیم که در بحثهایی غیر از بحثهای مرتبط با حوزههای اجتماعی، ترکیب این دو مقوله در کنار یکدیگر دیده نمیشود که بالطبع، زمانیکه تنها یک بخش از این موضوع در هدفگذاریها مطرح شود، آسیبهای خود را نیز میتواند داشته باشد.
طرح آغاز عصر جدید که قرار است دگرگونیهایی در آن ایجاد شود و متفاوت باشد هم از موارد دیگر این بیانیه است. این دگرگونیها هم در جهان ذهنی و هم در جهان عینی قابل مشاهده است یعنی هم بحث خودسازی مطرح میشود و هم مسائلی که در کنشهای اجتماعی آدمها و جهانهای بیرونی و عینی ایجاد میشود. اما این تحولات به یُمن تغییراتی است که در جامعه ایران از سال ۱۳۵۷ رقم خورده است.
جمع کردن اخلاق نظری و عملی در کنار یکدیگر، از موارد دیگر این بیانیه است. امروزه اگر اختلافات در حوزههای اجتماعی و فرهنگی مطرح میشود و با آن مواجه هستیم، یکی از دلایلی که در این میان مطرح میشود، شکاف ایجادشده بین حوزه اخلاق عملی و حوزه اخلاق نظری است. بنابراین، بحث کمکردن اخلاق نظری و ترکیب آن با اخلاق عملی مطرح میشود.
متحجر و حساسنبودن نسبت به موقعیت زمان، درک زمانه، درک شرایط تازه و جدیدی که با آن مواجه هستیم، تصمیم و تبیین خطاها، از زیرمجموعههای حساسنبودن به زمان است؛ یعنی اینکه به سراغ خطاهایمان برویم و این طبیعی است که حوزه مطالعات اجتماعی با وسعتی که دارد مدام باید مورد بازبینی و پالایش قرار گیرد. نباید از این پالایشها ترسید، زیرا اگر در این حوزه بیم داشته باشیم، قطعاً نمیتوانیم داعیه تغییر و تحول و رسیدن به آینده مطلوب را داشته باشیم؛ لذا باید تغییر و هزینههای آن را پذیرفت چراکه در غیر این صورت، نمیتوان انتظار دگرگونی و شکل دادن به یک جامعه انقلابی را داشت.
پرهیز از افراط و تفریط، ترکیب جمهوریت و اسلامیت، توجه به اقتصاد ـ البته در اینجا اقتصاد به عنوان هدف اصلی نیست ولی مکانیزم و سازوکار تعیینکننده معادلات اجتماعی است و نمیتوان آن را نادیده گرفت ـ از نکات مهم بیانیه است.
اما چیزی که بیش از همه مورد توجه است این است که گویی این مجموعه با صلح و آشتی سر سازگاری دارد و در هیچ معرکهای حتی در نبرد با صدام و آمریکا، ما اولین گلوله را شلیک نکردیم؛ هرچند که در دفاع هم کم نگذاشتهایم.
همچنین جامعیتی در بیانیه وجود دارد که آن را به سایتی بسیار مهم برای نظریهپردازی و تصمیمگیری تبدیل میکند. تمهای جدید موجود در آن، این امر را تقویت میکند.
دقت در این بیانیه نشان میدهد که از میان نزدیک به ششهزار کلمه موجود در آن، میتوان سه تا چهار هزار تم استخراج کرد. از میان این تمها میتوان فهمید که دانشگاه، مجموعههای فرهنگی، جهاد دانشگاهی و دیگر نهادهای فرهنگی چه کارهایی میتوانند برای اجراییشدنِ این تمها انجام دهند.
در درجه اول یعنی مرحله استخراج تم از دل بیانیه، اگر بتوانیم مجموعهای که نسبت به مجموعههای دیگر فعالتر و است و کار فرهنگی بیشتری انجام دادهاند را در کنار همدیگر بگذاریم، تمهای بیشتری را میتوانیم از این بیانیه استخراج کنیم. البته در حوزه فرهنگی به دانشگاهها اعلام کردهایم که برنامهها و راهکارهایشان را در رابطه با عملیکردن تمهای بیانیه گام دوم اعلام کنند. البته قطعاً حق سخنان مقام معظم رهبری با فعالیت یک مجموعه ادا نخواهد شد؛ لذا با نگاه ترکیبیِ متشکل از همه مجموعهها، بهتر میتوانیم به موارد و تمهایی که در ابعاد و اضلاع مختلف مطرح هستند، دست بیابیم.
به میزان کنشدهیها، احساس مسئولیتهای بیشتر درقبال مجموعه فعالیتها و تلاشهایی که در دانشگاهها صورت میگیرد، میتوانیم فضای شادتری در دانشگاه ایجاد کنیم و در آن، مسائل بیانیه بهتر مورد بحث و گفتگو قرار میگیرد.
نظر شما :