لازمه برگزاری مراسم عزاداری در فضای رسانهای آدابمند کردن آن است
رحمانی( استادیار انسانشناسی فرهنگی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی)
ما باید به مردم یاد دهیم اگر قرار است از طریق رسانه های دیجیتال مراسم آیینی را برگزار کنیم، باید آداب و آیین های دیجیتالی را هم در آن ها ایجاد کنیم. وقتی قرار است از تلویزیون هئیتی را ببینیم، مثلا بتوانیم سفره مشخصی بر روی زمین پهن کنیم، وضو بگیریم و با آداب خاصی در برابر این هیئت قرار بگیریم. در واقع باید این سبک عزاداری را هم آداب مند کنیم.ما باید بدانیم الان دچار چه بحرانی هستیم و آیین های عزاداری با وجود کرونا با چه مشکلاتی روبرو شده اند. نکته بعدی اینکه ما وقتی از آیین های عزاداری صحبت می کنیم نماد و مقصود ما چیست؟مسئله اصلی و مهم در حال حاضر این است که کرونا امکان تجمعات بزرگ را ممنوع کرده است و این تجمعات ترجیحا باید تجمعات ناشناس، خرد، محدود و مطمئن باشند. مسئله ای که کرونا می تواند مشکل آفرین باشد و یک آیین را به یک امر خطرناک تبدیل کند، این است که یک تجمع بزرگ با شرایطی که پروتکل های بهداشتی امکان پذیر نباشند، شکل بگیرد. نکته بعدی برگزاری آیین های مجازی است که قبلا تجربه این مسأله را داشتیم. یعنی مثلاً برگزاری یک مراسم مذهبی مثل خواندن دعا را از طریق رسانه های جمعی و نوین چون اینستالایو داشتیم. اما برگزاری آیینی مثل عزاداری در ماه محرم و در عاشورا در رسانههای ما خیلی نتوانسته شکل بگیرد. ممکن است در اوقات فراغت آیینهای عزاداری در این ماه را از برخی رسانهها گوش دهیم، اما نمیتوانیم آن را برگزار کنیم و از تکرار تجربه استفاده میکنیم. ما آیینهای عزاداری محرم را در تکرار تجربهها میتوانیم از رسانهها استفاده میکنیم. در تجربه اول قطعا من نوعی میخواهم در مجلس روضه و پای منبر باشم و در اینجا اوج لذت از یک مراسم آیینی و مذهبی را به فرد میدهد. متاسفانه ظرفیتسازی مناسبی درباره اینکه ما آیینها را در تجربه اول بتوانیم از طریق رسانهها انجام دهیم، نشده است.طرح آیین ها در جامعه ایران امروز در شرایط کرونا از دو جهت طرح غلطی بود. مسأله اول، مسأله تعطیلی آیین ها بود.یعنی به غلط، تعطیلی آیین ها مطرح شد. در حالیکه بسیاری از متخصصان با تجمع بالای ده نفر مشکل داشتند و این همان موردی بود که ستاد کرونا هم با آن مشکل داشت.لذا تعطیلی آیین ها، تعطیلی مجالس بالای ده نفر بود. این همان مسأله ای بود که جامعه را با یک نوع آشفتگی،هراس و دلزدگی مواجه کرد . چون ما با بزرگترین و مهم ترین آیین مذهبی مواجه شدیم و باید بپذیریم هیچ آیینی به اندازه محرم برای جامعه شیعیان محوریت ندارد.ما شاهد بودیم که حج،نماز جمعه و.. تعطیل شد ولی جامعه واکنش آنچنانی نشان نداد. وقتی ما با شرایط بحرانی مواجه شدیم، متاسفانه مسئولین مذهبی ما از تصمیم گیری نهایی سرباز زدند. در حالیکه اگر بخواهیم متدیان را قانع کنیم تا یک الگوی آیینی جدید را در پیش بگیرند، باید این تغییر را رهبران دینی یا مراجع دیندار انجام دهند. به همین خاطر این مسأله مطرح شد که آیین های دینی دچار بحران شدند. از طرفی دیگر، بحث تعطیلی آیین هم، بسیار برجسته شد و مراجع دینی هم در این باره خیلی صحبت نکردند و مسأله را به ستاد کرونا واگذار کردند که از لحاظ منطقی این کار درستی نبود. چون یک فرد متدین که در تمام طول سال منتظر رسیدن ماه محرم است، قطعا یک پزشک نمی تواند او را به راحتی قانع کند که حضور در مراسم برای سلامتی اش مضر است. چون فرد در جواب چنین پزشکی می گوید سلامتی ام اهمیتی ندارد.به همین خاطر چنین دلایلی اصلا کفایت لازم را برای قانع کردن عزاداران در شرایط فعلی ندارد و این خطایی بود که جامعه با آن مواجه شد.
در این شرایط، گروهایی که به نوعی دینداران دو آتیشه بودند وارد عمل شدند و گفتند هر طور شده باید مراسم ها برای اقامه عزاداری برگزار شود، حتی اگر بمیریم هم مهم نیست. در واقع در سکوت کسانیکه موافق نظر ستاد مقابله با کرونا بودند صحبت ها این افراد بسیار برجسته شد. در این شرایط( که ستاد مقابله با کرونا هم قصد مقابله با گروه پر و صدا را نداشت و به نوعی جواب مشخصی برای برگزاری مراسم عزاداری نداشت) ما با یک نوع سیاست دو گانه مواجه شدیم. اصولاً منطق بنیادین اجتماعات شورمندانه مثل عزاداری که مبتنی بر یک نوع سلسله مراتب است، نمی توان انتظار رعایت پروتکل های بهداشتی را داشت.در این میان اکثریت جامعه دچار بحران نیست و همین باعث تعادل می شود. همانطور که جامعه به این خرد می رسد که آیین نوروز را برگزار نکند، همین جامعه توانایی رسیدن به این درک را دارد که آیین های عزاداری را کوتاه و مختصر برگزار کند. به همین خاطر اکثریت بحرانی که ما با آن مواجه ایم در گروه اقلیت شیعیان هستند که دینداری شورمندانه ای دارند. در اینجا آنچه جامعه را به آرامش می رساند تا راه های جایگزین را پیدا کند این است که از مراجع و متخصصان و علمای دینی گرفته تاپیرغلامان، باید به جامعه توضیح دهند که وقتی در یک تجمع شرکت نکنیم و در خانه عزاداری کنیم در حفظ شعائر حسینی هیچ تاثیر منفی ندارد و بی حرمتی به شعائر نیست.مسئله اصلی این است که باید ابتدا جامعه را قانع کنیم که دست از اجتماعات بزرگ بردارد و این دست برداشتن را به معنای تعطیلی عزاداری نبیند. وقتی جامعه این آرامش روحی و قلبی را پیدا کرد، آنوقت خودش دنبال راه های آلترناتیو می رود یعنی می تواند از طریق رسانه و شبکه های اجتماعی تا حدی این خلا (حضور نداشتن در اجتماعات عزاداری) را جبران کند و این می تواند گامی برای ترویجی سبک ها و آیین های دیگر دینداری در خلال رسانه ها باشد.
رسانه ها قابلیت خیلی بالای برای عزاداری ندارند و محدودیت های خاص خود را دارند.وقتی ما در یک مجلس عزاداری حضور پیدا می کنیم، فقط به معنای دیدن و شنیدن نیست. در یک مجلس حس فضا، بو و تعاملات پیش و پس از هیئت هست و شکوه عزاداری در اینجا نمود پیدا می کند.در حالیکه رسانه ها نمی توانند چنینحسی را به عزاداران بدهند. به همین خاطر ما باید فکر جایگزین باشیم یعنی اگر ما به مردم یاد بدهیم فضای آیینی را درون خانه هایشان ایجاد کنند، آنوقت امکان دارد رسانه ها بتوانند تا حدی این بحران عزاداران را جبران و شبیه سازی کنند.ما اصولاً آیین ها را با حضور تمام قد حواس مان به دست می آوریم. وقتی در یک مراسم آیینی حضور پیدا می کنیم فقط به معنای دیدن و شنیدن نیست، با حضور در مراسم درک فضا، درک بویایی و چشایی داریم.خب این زمینه و فضای خاص، تمام اینها را در مجموعه زنجیره خاطره در ذهن فرد قرار می دهد؛ خاطره چشایی،بویایی، حس لمس فضا و هیجان فضا. وقتی همه این موارد را نگاه می کنیم متوجه می شویم که این موارد، تجربه مراسم آیینی ما را شکل می دهد.اما در فضای رسانه ای من نوعی، فقط می توانم ببینم و بشنوم. در واقع حس درک فضا، حس بویایی و چشایی در محیط رسانه ای وجود ندارد و این خیلی مهم است.ما باید به مردم یاد دهیم اگر قرار است از طریق رسانه های دیجیتال مراسم آیینی را برگزار کنیم، باید آداب و آیین های دیجیتالی را هم در آن ها ایجاد کنیم. وقتی قرار است از تلویزیون هئیتی را ببینیم، مثلا بتوانیم سفره مشخصی بر روی زمین پهن کنیم، وضو بگیریم و با آداب خاصی در برابر این هیئت قرار بگیریم. در واقع باید آداب مندش کنیم.اینکه فردی در خانه به طور راحت و بدون آدابی بنشیند و هیئت را ببیند و گوش دهد، منطقی نیست. ما از خلال آیین، امر جدی را تجربه می کنیم.وقتی من نوعی با جدیت و با آداب خاصی روبروی یک رسانه مجازی یا دیجیتال برای گوش دادن به یک هئیت یا مجلس عزاداری بنشینم،اینها مقدمه تجربه جدیت آن امرجدی است. به همین خاطر رسانه های دیجیتال به خاطر اینکه زمینه خاص خود را نتوانستند بسازند و فقط چون تنها می توانند بر روی یک حس انسان تاکید کنند، کفاف لازم را برای برگزاری این امر مهم ندارند. ما باید فضای آیینی را حتی در خانه یا ماشین با جدیت از طریق رسانه های مجازی دریافت کنیم.
نظر شما :