ویروس کرونا باعث افزایش نرخ خودکشی شد؟
دکتر منصور عبدی (متخصص مشاوره و روانشناس بالینی)
خودکشی پدیده ای چند عاملی است. چندعاملی بودن در وقوع پدیده خودکشی بدان معناست که این آسیب اجتماعی معلول علتهای متعددی است و سلامت جسم و روان در وقوع این معضل دخیل است. وقتی مشکلاتی برای جسم بوجود آید قطعا به مشکلات روانی نیز دامن خواهد زد و بالعکس بروز مشکلات روانی، مشکلات جسمی را در پی خواهد داشت.مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی مذهبی و اعتقادی در روی آوری به خودکشی دخیل هستند. بدین مفهوم که بی ثباتی اقتصادی می تواند در روی آوری به خودکشی نقش آفرین باشد. بی ثباتی اقتصادی می تواند موجب افزایش بیثباتی روانی در جامعه شود.در جامعهای که با چالش بی ثباتی اقتصادی مواجه باشد و تغییرات سریع در حوزه اقتصادی آن روی میدهد و فاصله بین غنی و فقیر در آن افزایش پیدا کند، اگر افراد قادر نباشند این فاصله را کوتاه کنند به بی ثباتی روانی دچار می شود و روی آوردن به خودکشی در جامعه افزایش پیدا میکند. طبق اعلام سازمان جهانی بهداشت از هر چهار نفر، یک نفر دچار مشکلات روانشناختی است و براین اساس می توان گفت یکی از عوامل روی آوردن به خودکشی، پدیده افسردگی است. پایه و زیربنای شیوع افسردگی در جامعه، یاس و ناامیدی است و وقتی فضای جامعه را یاس و ناامیدی در برگیرد و از طرفی با کاهش سطح اعتقادات مذهبی و ایجاد تغییرات شدید اقتصادی یا به عبارتی بی ثباتی اقتصادی مواجه باشیم، قطعا شاهد بی ثباتی روانی در جامعه خواهیم بود و روی آوردن به خودکشی تشدید میشود.وقتی میزان تاب آوری مردم متاثر از فقدان مهارت اجتماعی کافی در مواجهه با مشکلات، کاهش یابد، قطعا بیثباتی روانی تشدید می شود و احتمال خودکشی وجود خواهد داشت.بروز بحرانهای اجتماعی و اقتصادی مثل کرونا که نوعی اضطراب همگانی ایجاد میکنند در افزایش تمایلات به خودکشی در افراد موثر است. هنر دولتمردان یک کشور این است که با پیش بینی در خصوص وقوع بحرانهای اجتماعی و اقتصادی راهکار موثر برای پیشگیری از آن اتخاذ کنند تا جامعه از تبعات روانی آن مصون بماند.در حال حاضر شیوع کروناویروس علاوه بر اینکه تهدیدی برای سلامت مردم بشمار میرود کسب و کار مردم را نیز با چالش مواجه کرده و زمینه ساز کاهش درآمد اقتصادی افراد شده است، به همین دلیل میتواند عامل افزایش اضطراب باشد. اگر جامعه شیوههای افزایش تاب آوری و برخورد با مشکلات را آموزش ندیده باشد، طبیعتا شیوع بحرانهای اجتماعی و اقتصادی نظیر بحران ناشی از کروناویروس می تواند نقش بسزایی در بروز افسردگی داشته باشد و افسردگی از جمله عوامل دست زدن به خودکشی است. حتی این احتمال نیز وجود خواهد داشت که به دلیل ناتوانی افراد در پرداخت هزینههای درمان، استرس افراد تشدید شده و منجر به از دست رفتن سلامت روانی و در نهایت ختم شدن کار به افسردگی شود.مشاوره تلفنی رایگان این سازمان با افرادی که دغدغه و اضطراب ابتلا به کرونا دارند،در حین انجام این مشاورهها به افرادی برمیخوریم که اضطراب دچار شدن به بیماری کووید ۱۹ را دارند ولی به دلیل تنگناهای اقتصادی قادر به انجام تست کرونا نیستند، در این شرایط هزینههای تست کرونا برای این افراد اضطراب آور است و حتی پیگیر درمان هم نمیشوند. اگر بخواهیم از این شرایط کرونایی به سلامت عبور کنیم باید حداقل اضطراب را داشته باشیم و نگرانی بیهوده به خود راه ندهیم. بجای نگرانی درخصوص بیماری به رعایت نکات بهداشتی فکر کنیم و در کنار آن امیدوار به افقی روشن در آیندهای نزدیک باشیم که از طریق تغییر در رفتار و احساسات، آنهم با تلاش خودمان ایجاد میشود.خودکشی در تمامی اقشار جامعه دیده میشود، اما بیشتر در افراد حاشیهنشین یا افرادی که از وضعیت اقتصادی و اجتماعی در سطوح پائینتری قرار دارند مشاهده میشود. طبق آمار، افزون بر ۷۰ درصد افرادی که روی به خودکشی میآورند افرادی هستند که در حل مسائل و مشکلات خویش ناتوانند و این ناتوانی بیشتر در بین اقشاری دیده می شود که از سطح تحصیلات کمتر و معیشت پائین تری برخوردار هستند.بروز اختلالات روانی در افرادی که در سطح اقتصادی و اجتماعی پائینتری هستند بیشتر نمود پیدا میکند و پدیدههایی مانند افسردگی، یاس، ناامیدی و ... در این افراد بیشتر دیده میشود و احتمالا روی آوری به خودکشی به دلیل چندعاملی بودن این معضل در آنها تشدید مییابد. بدیهی است که کاهش بنیه اعتقادی و توان اقتصادی مردم و نیز نابسامانی معیشتی تهدیدی برای سلامت روانی انسان هاست و خودکشی معلول افسردگی و تضعیف سلامت روانی جامعه است. برگزاری آموزشهای همگانی در راستای ارتقای مهارتهای زندگی و تلاش برای تقویت بنیه دینی و اعتقادی مردم، نخستین گام است تا بتوان تابآوری جامعه را افزایش داد. دولت نیز مکلف است نسبت به تثبیت اقتصاد جامعه اهتمام جدی داشته باشد چرا که بیثباتی اقتصادی، بی ثباتی روانی را رقم میزند و افراد آشفته احوال خواهند شد. عکس العمل مردان و زنان نسبت به استرس متفاوت است. در واقع احتمال اقدام به خودکشی در بین بانوان دو الی سه برابر بیشتر از مردان است، ولی آمار خودکشیهای موفق در بین مردان بیشتر است و از این حیث بین اقدام به خودکشی و خودکشی موفق در بین مردان و زنان تفاوت وجود دارد.بانوان بیشترین استرس و فشار را با فریاد کمک خواهی بروز و نشان میدهند و تمایل دارند که دیگران صدای آنها را بشنوند ولی مردان به شکل واقعی به از بین رفتن و خودکشی موفق فکر میکنند. براین اساس در شرایط بحرانهای اقتصادی و اجتماعی خودکشی موفق در بین مردان بیشتر است.سطح اقتصادی و اجتماعی و نیز سطح تحصیلات پائین و نبود مهارت تصمیمگیری و تابآوری میتواند از جمله موارد مهم در وقوع خودکشی باشد. درصد بالایی از افرادی که دست به خودکشی می زنند کسانی هستند که تحصیلات پائینتری دارد، چرا که تاب آوری و مهارت اجتماعی را آموزش ندیده اند و باید بدانند که برای حل مشکل راهکارهای بهتر و دیگری غیر از خودکشی وجود دارد.در حال حاضر بیشترین مراجعان به شورای نظام روانشناسی و مشاوره استان مرکزی افرادی هستند که از افسردگی رنج می برند و همانطور که گفته شد از هر چهار نفر یک نفر دچار مشکلات روانشناختی است، لذا باید گفت آن یک نفر در جامعه امروزی ما بیشتر مبتلا به افسردگی است تا اختلالات روانشناختی و افسردگی نتیجه درگیریهای خانوادگی و اجتماعی بر سر موضوعات گوناگون بویژه اقتصادی و اجتماعی است که منجر به روی آوری به خودکشی میشود. زنان متاهل بیشتر از زنان مجرد به خودکشی فکر می کنند؟ خودکشی در زنان متاهل بویژه در پنج سال نخست آغاز زندگی زناشویی بیش از زنان مجرد است. چرا که درگیری زوجین در خصوص قدرت تصمیمگیری، مسئولیت پذیری و دغدغههای زندگی در سال های آغازین زندگی بیشتر احساس میشود زیرا در حوزه مهارتهای زندگی، تصمیم گیری، تاب آوری و حل مشکل، آموزش لازم را ندیدهاند. بهترین راهکار عملی مسئولان و کارگزاران کشور، کمک به اقشار آسیب پذیر و حمایت واقعی مالی با ایجاد ثبات در اقتصاد کشور، ایجاد برگزاری آموزشهای مهارتهای زندگی به شکل کاملا عملی برای افزایش تاب آوری و تصمیمگیری با بهرهگیری از ظرفیت رسانههای جمعی است.داشتن آمار و ارقام دقیق از میزان اختلالات روانی جامعه میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات باشد و چون آمار دقیقی از مسایل روانشناختی جامعه وجود ندارد اولین راهکار بدست آوردن آمار و مهمترین راهکار ایجاد ثبات اقتصادی با تاکید بر آموزشهای مهارت محور متناسب با وضعیت آماری جامعه است. توسعه آموزش رسانهای مهمترین راهکار برای برطرف کردن چالشهای موجود بر سر راه بهداشت روانی است. نظام تعلیم و تربیت باید برای تمام سطوح آموزشهای متناسب با همان سن در حوزههای گوناگون ارائه دهد. به عبارتی اولا هیچ کس بیسواد نباشد چراکه بیسوادی خود عامل بروز مشکلات روانشناختی جامعه است و ثانیا با استفاده از مربیان شاداب، با نشاط، خردمند و توانمند به توسعه آموزش پرداخت تا جامعهای با نشاط و به دور از افسردگی ایجاد شود.
نظر شما :