ششمین و آخرین نشست وبیناری فراغت به مثابۀ گفتگو

۱۲ مهر ۱۳۹۹ | ۱۵:۲۷ کد : ۲۳۳۹۳ نشست ها
ششمین و آخرین نشست تخصصی وبیناری فراغت به مثابۀ گفتگو در روز دوم مهرماه ۹۹ از ساعت یازده صبح به همت معاونت فرهنگی دانشگاه گیلان، با پشتیبانی دفتر سیاستگذاری فرهنگی وزارت عتف و دفتر دانشگاهی انجمن جامعه شناسی ایران در دانشگاه گیلان با حضور مدیران و کارشناسان فرهنگی دانشگاه های سراسر کشور برگزار شد.
ششمین و آخرین نشست وبیناری فراغت به مثابۀ گفتگو

ششمین و آخرین نشست تخصصی وبیناری فراغت به مثابۀ گفتگو در روز  دوم مهرماه 99 به‌همت معاونت فرهنگی دانشگاه گیلان، با پشتیبانی دفتر سیاستگذاری فرهنگی وزارت عتف و دفتر دانشگاهی انجمن جامعه‌شناسی ایران در دانشگاه گیلان با حضور مدیران و کارشناسان فرهنگی دانشگاه‌های سراسر کشور برگزار شد.  نخست دکتر مسعود فکری دانشیار دانشگاه تهران و مدیرکل دفتر سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم با موضوع «اوقات فراغت از منظر فرهنگ دینی» پرداخت و گفت: اوقات فراغت رابطه مستقیمی با بعد مسئولیت انسان و وظیفه او در مقابل منابع در اختیار خویش دارد که از مهم‌ترین آن‌ها بهره‌مندی از وقت و زمانی که در اختیار او قرار گرفته است. از آنجا که فرصت‌های در اختیار انسان محدود است مسئولیت او اقتضاء می‌کند که بهترین بهره‌برداری از این زمان را داشته باشد. در فرهنگ اسلامی فراغت اگر به معنی بی هدفی و ناتوانی مدیریت وقت باشد مذموم اما اگر به معنای آزاد ساختن روح و جان از درگیری‌های بیهوده باشد ستودنی است. در خصوص اوقات فراغت اگر توازن درستی میان اختصاص اوقات به برآوردن نیازهای همه جانبه انسان تحقق یابد اهداف فرهنگ دینی در عرصه مدیریت زمان حاصل می‌شود. وی در ادامه گفت: در سیاستگذاری فرهنگی سه اصل مهم است. نخست اینکه گوناگونی و تکثری که در ذایقه ها وجود دارد مد نظر قرار داد. دوم اینکه چگونه میتوان از محتوای فاخر و قابل استفاده برای برآوردن این ذایقه‌ها بهره برد. سوم چگونه می توان حدو مرز نگاه فراغتی را بدون نگاه تنگ‌نظرانه حفظ کرد.
  آنگاه خانم دکتر فاطمه  کریمی معاون فرهنگی دانشگاه گیلان ضمن تشکر از دکتر فکری مدیر دفتر سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی و اجتماعی وزارت عتف و مجموعۀ معاونت فرهنگی و مرکز فنآوری دانشگاه گیلان و اساتید و سخنرانان طی سخنان کوتاهی گفت: فراغت در زمان کنونی تنها در اختیار قشر خاصی نیست بلکه امری فرازمانی و فرامکانی است. پدیدۀ همه جایی است و عمومیت دارد. در گذشته امر فراغت در داستان‌گویی و امر قصه‌گویی بویژه در قهوه‌خانه‌ها رواج داشت وجود اعیاد ملی از قبیل عید مهرگان، نوروز، اعیاد مذهبی و مذهبی چون عید مبعث، عید غدیر، عید قربان و...  محملی برای اوقات فراغت بود. ولی امروزه امری همه جایی و همه زمانی است. وی در ادامه گفت:  اگر اوقات فراغت درست استفاده شود می تواند در کیفیت زندگی و هوش معنوی فرد نقش تعیین کننده داشته باشد.
 سپس دکتر سینا جهاندیده پژوهشگر و مدرس دانشگاه سخنران بعدی این مراسم در سخنانی تحت عنوان «فراغت و  تجربۀ خواندن»  گفت: در تجربه خواندن  به  وجه پدیدارشناختی، ابتدا باید به این سوال پاسخ داد که چه رابطه ای بین تجربه خواندن و  تقابل دو گانۀ گفتار و نوشتار وجود دارد. به تعبیر سقراط  نوشتار برعکس گفتار به شکل پرسه زدن و سرک کشیدن ظاهر می‌شود و هر نوشته‌ای ممکن است با ابهام درک شود. تجربه خواندن از آنجا که با ابهام همراه  است و در آن شکاف منظور و نتیجه منجر به نوعی هرمنوتیک می‌شود. خواندن در هر شکل آن نوعی فهم است. چه خواندن سطحی باشد چه خواندن عمیق .چه خواندن آثار مکتوب باشد چه آثار دیداری. در نهاد های آموزشی هر کشوری  معمولاً سازوکار خواندن به شکلی تعلیم داده میشود. در نظام آموزش رسمی مدرسه و دانشگاه ایران متاسفانه توجه به سازوکار خواندن مستقیم نیست یعنی دانش‌آموز و دانشجو چگونه خواندن متون را به شکل نظام‌مند یاد نمی‌گیرد به همین دلیل انواع خواندن‌های شخصی و حتی خواندن‌های غلط می‌تواند تهدیدی برای شناخت دقیق متون باشد. وی در ادامه افزود: فراغت رابطه عمیقی با سوژه مندی و اراده آزاد دارد. در نظام آموزش رسمی ایران بیشتر تاکید به، «درس خواندن » است تا خواندن‌های وجودی و پرسشگرایانه. مفهوم درس خواندن مفهومی فایده گرایانه است زمانی میتوان از عادتواره خواندن گفت که درس خواندن تنها در یادگیری برای مدرک و نمره محدود نباشد. یکی از بزرگترین موانع خواندن انتقادی در ایران خواندن برای آماده شدن در کنکور است. این نوع خواندن ناخواسته الگویی را دامن می‌زند که  خواننده همیشه در جستجوی پاسخ‌های آماده است. متأسفانه خواندن به قصد کنکور در ایران تا مقطع دکترا ادامه دارد. این الگوی خواندن خود به خود ذهن را تبدیل ماشین می‌کند و چنان ذهن را از خود بیگانه می‌کند که دیگر نمی‌تواند فراتر از حکم‌ها و گزاره‌های تحمیلی فکر کند. خواندنی که معطوف به یادگیری چهارگزینه‌ای است معمولا این نتیجه را دارد که همیشه جواب در متن است و کار خواننده تنها پیداکردن جواب‌های معهود است. به همین دلیل است از دانشجوی مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا می‌خواهند مقاله‌ای بنویسید خود را ناتوان از تحلیل می‌یابد. این امر موجب «ضدخواندن» در دانشجویان می‌شود. او در انتهای بحث، درخصوص کانون‌های کتابخوانی دانشگاهی پیشنهاد داد:  باید به  این کانونها  پرسشگری یاد داد و صداهای آنها را شنید حوزه نقد کتاب را فعال کرد وقتی دانشجویان پژواک صدای خود را بشنوند علاقه به خواندن در آنها افزایش می‌یابد. جمع‌ها و کانون‌های دانشجویی باعث «خواندن انتقادی و وجودی» در آنها می‌شود.

کلیدواژه‌ها: نشست مجازی وبینار انجمن جامعه شناسی ایران دانشگاه گیلان


نظر شما :