چرا ایرانیان بی صبری تاریخی دارند؟
دکتر محسن رنانی
بی صبری ما تا آنجاست که امسال به فردی رای میدهیم و او را رییس جمهور میکنیم و برای او هورا میکشیم؛ ولی یکی دو ماه بعد با بدگویی و جوکسازی و غیره، وی را بدنام و تخریب میکنیم و بعد از دو سال، او را دوست نداریم و در دوره بعد به فرد دیگری رای میدهیم. موانع فرهنگی توسعه ایران در بین عوامل اجتماعی موثر بر بی صبری ایرانیان میتوان از عوامل مختلفی نام برد؛ اما عاملی که دارای اثر تعیین کننده در بی صبری ایرانیان میباشد؛ عامل «پیشبینیناپذیری و عدم اطمینان از آینده» است. منظور از آن عبارتست از اینکه روندها و جریانات سیاسی-اجتماعی در ایران قابل پیشبینی نیستند. یعنی آینده را که در حقیقت ادامه منطقی گذشته است، نمیتوان با مطالعه حوادث گذشته و حال و با توجه به روندهای حاکم در زمینههای مختلف، پیشبینی کرد و آیندههای مختلفی راکه احتمال بوقوع پیوستن آنها وجود دارد، استنباط و توصیف کرد. برای مثال قمیت ماشین پراید ۱۳۲ در سال ۱۳۸۸ مبلغ ۷ میلیون و ۷۶۷ هزار تومان و در سال ۱۳۹۸ مبلغ ۶۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان بوده است. یعنی در طول ده سال ۷۰۷ درصد افزایش یافته است (سایت خودرو تک). همچنین قیمت پراید در سال ۱۳۹۸ به قمیت ۴۸ میلیون و در اردیبهشت سال ۱۳۹۹ به قمیت ۷۳ میلیون تومان بوده است. یعنی در طول یک سال ۲۵ میلیون گران شده است (روزنامه دنیای اقتصاد)؛ بنابراین چنین افزایش قیمتی با هیچ معیار علمی و منطقی قابل پیشبینی نیست. البته لازم به ذکر است که پیشبینیناپذیری آینده امری طبیعی است؛ اما آنچه غیرطبیعی است، نامتعارف بودن میزان، شدت و جهت پیشبینی آینده است. به این معنی که برای مثال اگر در یک جامعه در طول یک سال ۵% تورم باشد و پیشبینی شود که رقم تورم سال بعد حول و حوش ۵% الی ۸% خواهد بود، امری طبیعی است. اما اگر رقم تورم ناگهان به ۲۰% برسد این دیگر امری طبیعی نیست. پیشبینیناپذیری میتواند هم شامل رفتارهای مردم و هم شامل رفتارها و برنامههای دولت باشد. اما آنچه در این میان تعیین کننده است، رفتارها، برنامه ها، اقدامات و سیاستهای دولتی است. زیرا دولت خصوصا در ایران بیشترین منابع و امکانات را در جامعه تحت تسلط خود دارد و به همین جهت بر رفتار و زندگی مردم جامعه بیشترین تاثیر را میگذارد. برای اینکه نشان داده شود برنامههای دولتی در ایران در عرصههای مختلف، روندی پیشبینیناپذیر، نامعلوم، مقطعی و نامستمر دارند، به مصادیقی از آنها در چهار عرصه اقتصاد، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اشاره میشود. عرصه اقتصادی: رونق خیره کننده و در عین حال رکود ناگهانی بورس، رشد سرسامآور تورم، افزایش افسار گسیخته قیمت دلار، تغییر یک شبه نرخهای سود بانکی و… عرصه سیاسی: دست برداشتن از برنامه هستهای و نرمش قهرمانانه در برابر آن، ممنوعیت فعالیت برخی از احزاب سیاسی قانونی در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد و… عرصه اجتماعی: موفقیت اولیه و در عین حال شکستهای سنگین بعدی در مواجه با بیماری کرونا، توقف ناگهانی برنامه جلوگیری از رشد جمعیت در دوره احمدی نژاد، توقف ناگهانی برنامه مسکن مهر در دوره ریاست جمهوری روحانی و… عرصه فرهنگی: فیلترینگ ناگهانی تلگرام آن هم توسط بازپرس شعبه دوم دادسرای فرهنگ و رسانه، لغو فوری اجرای سند ۲۰۳۰ یونسکو در آموزش و پرورش و چنانکه ملاحظه شد رفتارها، برنامه ها، اقدامات و سیاستهای دولتی در ایران روندی پیشبینیناپذیر، نامشخص، مقطعی و نامستمر دارند. این امر موجب میشود که افراد جامعه به محض اجرای یک برنامه دولتی سعی میکنند در اولین فرصت، نفع فردی خود را از آن برنامه به دست آورند. برای مثال به محض باز شدن سایت ایران خودرو برای ثبت نام برای فروش فوق العاده خودور، میلیونها نفر برای ثبت نام هجوم میآورند. چرا که مشخص نیست که دفعه بعد چنین ثبت نامی باشد یا نباشد و همچنین معلوم نیست مزایای فعلی موجود در فروش فوق العاده در فروش بعدی باشد یا نباشد؟ با این توصیف ایرانیان به لحاظ تاریخی اکثرا در وضیعتی نامعلوم به سر میبرند و سمت و سوی آینده غیرقابل پیشبینی است؛ لذا پیشبینیناپذیری آینده و عدم اطمینان از آینده موجب میگ ردد که ایرانیان بی صبرانه به دنبال شکار فرصتهای موجود و استفاده از آنها و یا به چنگ آوردن منافع فردی خود باشند. زیرا معلوم نیست فرصت و مزیت امروزی برای فردا بماند یا نماند.
منبع خبر : سایت خبری شعار سال
نظر شما :