برونرفت مراکز آموزش عالی از روزمرگی با تولید و افزایش سرمایه اجتماعی
فرهاد رشیدی (مدرس دانشگاه سنندج)، اکبر ولدبیگی (مدرس دانشگاه سنندج)
خط مقدم نظام آموزش عالی و دانشگاه ها، استادان ونقطه عطف برنامه ریزی درسی، تدریس یا فرایند یاددهی یادگیری است، در پرتو تدریس، تمام شخصیت استاد و یادگیری در حیطه های مختلف تحقیپ پیدا میکند. بستگی به نوع و ماهیت هر واحد درسی، شدت و ضعف هر یک از حیطهها و اثرگذاری آنان متفاوت است.
در حقیقت آسیبشناسی یک نظام آموزشی از یک سو، آیینهای فراهم میآورد تا مدیران و کارکنان سازمان تصویری روشنتر از چگونگی کم و کیف فعالیتهای آموزشی و عوامل بیرونی و درونی مترتب بر آن به دست آوردند و از سوی دیگر، برنامهریزان و سیاستگذاران، نظام آموزشی را نسبت به جنبه های مثبت و منفی برنامه آگاهی می دهند. از مهمترین آسیبهایی که دردانشگاههای ایران وجود دارد میتوان به: اعتیاد به مواد مخدر، خودکشی، بیهویتی فرهنگی و دینی، مصرف مشروبات الکلی، انحرافهای جنسی و افزایش روابط نامشروع، آلودگی به فساد جنسی، افت فاحش علمی، ضعف در آموزش مهارتهای اجتماعی و هر آنچه که کارکردهای آموزشی و پژوهشی دانشگاه را از قبیل اشاعه و آموزش دانش، تربیت نیروهای متخصص و کارآمد در حوزههای متنوع علمی، پژوهشی و توسعه مرزهای دانایی و توانایی به خطر میاندازد، اشاره کرد.
مفهوم کیفیت زندگی طی قرنهای متمادی همواره موضوعی چالش برانگیز و متاثر از نوع جهان بینی افراد بوده است، آغاز بحث کیفیت زندگی به زمان ارسطو برمیگردد. سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی را اینگونه تعریف میکند: ادراک افراد از موقعیتشان در زندگی، فرهنگ و نظامهای ارزشی که در آن زندگی میکنند و در ارتباط با اهداف، انتظارات،ارتباطات و نیازهایشان است و همچنین مهارتهای زندگی را توانایی رفتار سازگارانه مثبت، آنگونه که ما را به مقابله مؤثر با الزامات و مقتضیات زندگی روزمره قادر نماید؛ تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوههای زندگی باعث شده است بسیاری از افراد در رویارویی با مسایل زندگی، فاقد تواناییهای لازم و اساسی شوند و در مواجهه با مسایل و مشکلات زندگی روزمره آسیبپذیر گردند.
لزوم آموزش مهارت های زندگی در مراکز آکادمیک مهارت های زندگی، مجموعهای از تواناییها هستند زمینه سازگاری و رفتار مفیـد را بـرای فـرد فراهم میکنند. این توانایی ها فرد را قادر می سازد تا مسئولیتها و نقش اجتماعی خود را بپذیرد و بدون لطمه زدن به خود و دیگران، با خواستها و انتظارات و مشکلات روزانه به شـکل مـؤثری رو به رو شود. ده مهارت زندگی که سازمان بهداشت جهانی مشخص نموده است، عبارتند از: مهارتهای خودآگاهی، همدلی، روابط بین فردی، ارتباط مؤثر، مقابله با استرس، مدیریت بر هیج، حل مسئله، تصمیمگیری، تفکر خلاق و تفکر نقادانه در سالهای اخیر با رشد چشمگیر تکنولوژی در سطح جهانبخشی از این فناوریهای نوین به داخل محیط روستایی وارد شد. از جمله دسترسی به شبکه های اینترنتی و ماهواره و... . اما اگر در محیط روستایی استفاده ازین فناوریها جهتیابی نگردد بار منفی ان بیشتر از بار مثبت است و زمینههای ایجاد تغییرات فرهنگی و شیوه زندگی محلی را به همراه دارد. با استفاده از کلاسهای اموزشی در سطح روستا و ارائه نحوه صحیح بهرهبرداری از این تکنولوژیها میتوان به ارتقای سطح مهارتهای زندگی مطابق به نیازهای ساکنان و فناوریهای جدید رسید. استفاده از بعد های مثبت تکنولوژی برای روستا در اتقای زمینه کشاورزی و اقتصادی و بهرهوری مناسب از خاک و آب می تواند اقتصاد سنتی روستا به اقتصاد پیشرونده تبدیل کند و از هدر رفتن منابع با ارزش موجود در روستا جلوگیری به عمل میآید.
به بدنتان توجه کنید:
انسان از دیرباز به فکر سلامت جسمی وروانی خود بوده و همیشه برای دستیابی به بدنی سالم وشاداب در حال کوشش بوده است. درواقع سلامتی امری مهم وجزء اهداف تمامی انسانهاست. لذا تا انسان ازبدن سالم برخوردار نباشند قادر به انجام و شناخت هیچ چیزی نبوده و نخواهند بود. از طرف دیگر داشتن بدن سالم ودرپی آن تناسب اندام همواره اعتماد به نفس و انگیزه او را برای انجام سایر امور زندگی افزایش داده ونقش مهمی درزندگی فرد ایفای می کند.
لازم نیست برای تغییر چیزی تلاش کنید فقط کافیست به احساستان توجه کنید. همراه با افکار درهم ریخته همیشگیتان پیادهروی نکنید. پیادهروی آگاهانه راهی برای دورشدن از افکار استرسزایی است که به ذهنتان میآیند. به احساسی که با هر قدم در پاهایتان ایجاد میشود دقت کنید. تواند کلمه مناسب دیگری برای توجه کردن به شمار برود.
امروزه تعارض جزء جدایی ناپذیر زندگی انسان ها میباشند و حل کردن انها و یا کنار امدن سازنده با آنها در حیطه مهارت های اجتماعی قرار دارند.
فرصتها برای مقابله با آسیبهای اجتماعی و کاهش این آسیبها در سطح دانشگاهها برای مقابله با آسیبهای اجتماعی، فقط کسب آمادگی دانشجویان کافی نیست و با اکتفای به آن نمی توانیم امیدوار باشیم که در سطح دانشگاهها شاهد کاهش چشمگیر این آسیبها باشیم و یا آسیبی را به طور کامل در سطح دانشگاه از میان رفته فرض کنیم. مثلاً اگر فقط دانشجویان با کسب آمادگی و تجهیز خود، در برابر اعتیاد به مواد مخدر به کمرنگتر شدن معضل اعتیاد در دانشگاه کمک کنند، امری قابل قبول است، اما به شرطی که فراوانی مواد مخدر و سهلالوصول بودن آن در جامعه ریشه کن شود و یا قوانین برخورد با مواد مخدر، قاچاقچیان و مصرف کنندگان آن اصلاح و ضعف برخورد دستگاههای قضایی و انتظامی مرتفع شود که با وجود شواهد و قرائن موجود در جامعه، این مسأله به رویا نزدیکتر است تا واقعیت و در حقیقت، مطلوبی است دست نیافتنی؛ چرا که در سطح جامعه نیز باید این معضل کاهش یابد و یا از میان برود، آن وقت در دانشگاهها به عنوان جزئی از جامعه، شاهد کاهش آسیبها خواهیم بود. پس بهتر است بگوییم اگر ضعفها و معضلات موجود در دانشگاهها به نوعی کاهش یابد و جامعه نیز کم و کاستیهای خود را با تدابیر صحیح مسئولان ذیربط و دستگاه قضایی برطرف کند، در آن صورت کسب آمادگی دانشجویان نیز میتواند در حدی معقول در کاهش آسیبها کمک کند. دانشجویان میتوانند با اتخاذ راهکارهای زیر، در جهت کاهش آسیبهای اجتماعی کسب آمادگی کنند:
الف) با مطالعه بیشتر و اصولی بر روی جنسیت افراد، با نوع کارکرد و نحوه همکاری جنسیتهای مختلف، بیشتر آشنا شوند.
ب) اوقات فراغت خود را با برنامههای فرهنگی، هنری و ورزشی پر کنند تا حداکثر بهرة لازم را از دوران دانشجویی ببرند.
ج) در دوستیابی با چشمان باز عمل و در نحوة انتخاب دوستان خود دقت کنند و از دوستی با افراد ناباب پرهیز نمایند و خود را در مظان اتهام قرار ندهند.
د) از شـــرکـــت در مجالس عیش و نوش و بزمهای شبانه به شدت پرهیز کنند.
ه) دختران شهرستانی و غیربومی از ارتباط نامعقول و مشکوک با جوانان دیگر امتناع کنند تا بر اثر فریب خوردن از افراد سودجو، دچار ندامت، پشیمانی و عوارض سوء روحی و روانی نشوند.
د) از امکانات ورزشی و فرهنگی موجود در دانشگاهها بهره برده و استفاده کنند.
ز) ضمن بهرهبرداری از امکانات و تفریحات سالم جامعه، از گرفتار شدن در دام اعتیاد و انسانهای ناباب جلوگیری کنند.
ح) با افزایش سطح معلومات علمی و فرهنگی خود، به رشد و ارتقاء سطح کیفی دانشگاهها و جامعه کمک کنند تا به عنوان نیروهای مثبت وارد جامعه شوند.
ط) با مراجعه به مراکز مشاوره دانشگاهها و بیان استرسها، مشکلات و معضلات خود، گام مؤثری در کاهش آسیبهای فردی، اجتماعی و دانشگاهی بردارند تا با بهرهگیری از مشاورة کارشناسان این مراکز به حل مشکلات خود کمک کنند.
ی) ضمن مطالعه انحرافات جامعه، با روشهای پرهیز از انحرافات موجود آشنا شوند.
ک) ضمن ایجاد تشکلهای دانشجویی به فعالیتهای فرهنگی و هنری بپردازند و با حضور و شرکت در تشکلهای سیاسی رسمی و مورد تأیید نظام، موجب تأثیرگذاری در آینده کشور شوند.
ل) با حضور در تشکلهای مذکور موجبات دستیابی به بلوغ فکری، اجتماعی و سیاسی را برای خود فراهم کنند.
م) از مصرف تفننی مواد مخدر و لو یکبار پرهیز کنند.
ن) مشکلات موجود مادی، معنوی و فرهنگی، در جامعه برای هر قشری از اقشار اجتماع وجود دارد، بنابراین دانشجویان دانشگاهها و به خصوص دانشجویان غیربومی سعی کنند به هر نحو با اتخاذ راههای معقول به بزه و خلاف آلوده نشوند.
● وظایف مسئولان:
از سوی دیگر حل معضل دانشجویان فقط بر عهده قشر دانشجو نیست و مسئولان کشور و آموزش عالی نیز باید کمر همت به رفع این مشکلات بربندند چرا که عمدهترین بخش در حل معضلات مذکور برعهده مسئولان ذیربط است و هرچند که مسئولان آموزش عالی اقدامهای فراوانی را نیز به مرحلة اجرا گذاشتهاند، لیکن تا محو و کمرنگ کردن معضلات و آسیبهای مذکور هنوز راه فراوانی باقی است.
ایجاد مراکز مشاوره در دانشگاهها گام مؤثری است که تاکنون در جهت از میان بردن آسیبها برداشته شده است ولی این کار نیز بدلیل ضعفهای موجود در نظام آموزش عالی، تخصیص نیافتن بودجه کافی و نداشتن استقبال عمومی دانشجویان تاکنون به مرحلة ثمردهی اساسی منتج نشده است.
اما به جای بیان تیتر وار اقدامهایی که انجام شده بهتر است به کارهایی که نیاز به اجرای آنان احساس میشود اشاره کنیم که از آن جمله میتوان به پیشنهادهای زیر توجه کرد:
الف) با اختصاص بودجه کافی به مراکز مشاوره دانشجویی، این نهاد مؤثر را، فعالتر کنند.
ب) امکانات ورزشی دانشگاهها را بیش از پیش افزایش دهند تا بیشتر دانشجویان بتوانند از امکانات مناسب ورزشی در مراکز آموزش عالی بهره برند و به گونهای درست، اوقات فراغت خود را پر کنند.
ج) امکانات خوابگاهی دانشگاهها را تقویت کنند تا دانشجویان بتوانند راحت تر در خوابگاهها ساکن شوند و در اتاقهای پرجمعیت زندگی نکنند.
د) امکانات علمی و پژوهشی دانشگاهها را با اخذ و تأمین بودجه و اعتبارات لازم تجهیز کنند و موجبات ارتقای سطح علمی دانشجویان را فراهم آورند.
ه) با انتخاب استادان مجرب، برای تدریس در دانشگاهها، موجبات ارتقای سطح معلومات دانشجویان را تأمین کنند و با ایجاد انگیزه میان استادان، موجبات رضایت آنان را نیز فراهم آورند.
و) با ارزشیابی مستمر استادان، از همکاری استادانی که با علاقه فراوان و معلومات عالی تدریس کرده و شرایط علاقهمندی به دروس مختلف را در دانشجویان ایجاد میکنند، بهره جویند و همکاری خود را با استادانی که ملاک صحیح تدریس ندارند، قطع کنند.
ز) در دستوالعمل های تنبیهی انظباطی دانشجویان و دانشگاهها، ملاکهای مناسب و روزآمدتر را جایگزین برخی از ملاکهای کهنه سابق کنند.
ح) زمینههای همکاری در پروژهها و طرحها را بطور مشترک برای دانشجویان با جنسیتهای مختلف فراهم آورند تا دانشجویان قبل از ورود به بازار کار، تجربه همکاری شغلی با جنس مخالف خود را داشته و در آینده و در زمان فراغت از تحصیل با مشکلات شخصیتی و ناهنجاریهای رفتاری و اجتماعی مواجه نشوند.
ط) ضمن ایجاد رابطة مستقیم و آسان مسئولان دانشگاهها با دانشجویان، به رفع مشکلات احتمالی آنان اقدام کنند.
در پــایان نیز بــاید ذکر کنیم که بی توجهی به اهمیت جایگاه دانشگاهها و جلوگیری نکردن از رشد آسیبهای اجتماعی، میتواند تبعات و تأثیرات سوء و غیرقابل جبرانی را در مراکز آموزش عالی و به تبع آن در جامعه به همراه داشته باشد.
اصولاً مراکز دانشگاهی و آموزش عالی که بعنوان مهد وبالاترین جایگاه ارتقاء سطح علمی جوانان و جامعه محسوب میشوند، باید از هر نظر دارای شرایط ایدهآل و آرمانی باشند، تا بتوان به هدف متعالی ایجاد دانشگاهها دست یافت.
هر چند که داشتن یک دانشگاه صددرصد ایدهآل و آرمانی که فاقد هرگونه آسیب باشد، غیر ممکن است اما میتوان دانشگاهها را به معیارهای یک دانشگاه ایدهآل نزدیک کرد و برای این کار چارهای جز پیشگیری و یا حذف معضلات و مصادیق آسیبهای موجود در دانشگاه نداریم و این مهم نیز فقط با همت دانشجویان و یا فعالیت دانشگاهها صورت نمیگیرد؛ بلکه نیاز به یک همکاری همه جانبه از سوی دولت، مجلس، دستگاههای ذیربط حکومتی، دانشگاهها و خود دانشجویان است تا بتوانیم خود را به یک جامعه دانشگاهی ایدهآل نزدیک کنیم.
نتیجهگیری
طبق مطالعات، ضرورت آموزش حقوق شهروندی از جمله موضوعات مهم برنامه درسی در نظام آموزشی می باشد و معلمان و دست اندرکاران نظام آموزشی نقش مهمی در این زمینه ایفا می کنند. آموزش این حقوق شهروندی برای دانش آموزان نقش حیاتی دارد زیرا تنها با شناخت این حقوق و آگاهی کامل از آنها و عمل به آنها خواهند توانست نظام نماینده- شهروند که مبتنی بر عدالت و اجرای قوانین و داشتن آزادی و حق مشارکت و ... می باشد را در جامعه ی خود محقق سازند و از بنا شدن جامعه ای با نظام ارباب – رعیت جلوگیری کنند. البته این دغدغه فکری یعنی وجود نظام قانونمند و عادل از زمانهای بسیار دور مورد توجه بوده است، اما آنچه مد نظر بوده است در حد شعار باقی مانده و جامعه نتوانسته به آرمان خود که دست یابی کامل به نظام نماینده شهروند است تحقق بخشد. بنابراین نهادهای مختلف از جمله، خانواده، دولت و به ویژه مدارس باید برنامه ریزی بیشتری در این مورد انجام دهند.
• رفتارهای مبتنی بر مهارتهای اجتماعی به این معنا هستند که یک فرد ممکن است در یکزمان و بهمنظور یک هدف خاص، بیش از یک نوع رفتار را در پیش بگیرد.
• مهارتهای اجتماعی باید مناسب موقعیت ارتباطی باشند. برای ارتباطات شخصی و حرفهای از مهارتهای اجتماعی متفاوتی استفاده میشود.
• مهارتهای اجتماعی میتوانند بهعنوان انواع خاصی از رفتار شناخته شوند که بهوسیلهی آنها یک فرد میتواند در مورد چگونگی مهارتهای اجتماعیاش قضاوت شود.
• مهارتهای اجتماعی میتوانند تدریس، تمرین و آموخته شوند.
• مهارتهای اجتماعی باید تحت کنترل شناختی فرد باشند، یادگیری آنها شامل یادگیری راجع به زمان استفاده از رفتارهای خاص، نوع رفتارهای مورداستفاده و چگونگی استفاده از آنها است.
• مهارتهای اجتماعی مبتنی بر هدفند.
تصدیق مهارتهای اجتماعی با این روش، ما را به سمت این تفکر سوق میدهد که این مهارتها معمولاً میتوانند از طریق تمرین و تجربه، آموخته و همچنین آموزش داده شوند.
ارائه پیشنهاد(های) پژوهشی استنتاج شده:
گفتار حاضر مبتنی بر مهارت های اجتماعی کلی با رویکرد کاربردی بود پیشنهاد میگردد که مطالعات آتی بر حوزههای تخصصی متمرکز شوند مثلا مهارتهای اجتماعی مختص فضای مجازی یا مهارتهای اجتماعی مختص مهمانی و ...
نظر شما :