کاهش طلاق؛ دستوری یا فرهنگسازی
حمیدرضا بهروز (روانشناس)
سؤال اصلی این است که آیا با طولانی کردن فرایند طلاق احتمال جدایی کمتر میشود؟ یا برای تصمیماتی که در قوه محترم قضائیه گرفته میشود پیشینه تحقیقاتی و بررسیهای آماری با تکیه بر آیندهنگریهای لازم وجود دارد؟ ادامه درخصوص رویکرد پیشنهادی قوه قضائیه درباره طلاق، بهنظرم مسائل انسانی بخشنامهپذیر نیستند. با قانون و صدور دستورالعملهایی که معمولا پیشینه تحقیقی مناسبی ندارند یا بهتر است بگوییم جنبه جبرانی دارند و مانند نوشدارو پس از مرگ سهراب هستند، نمیشود آمار طلاق را کاهش داد. درحالیکه تمرکز ما باید بر روی فرهنگسازی و آموزش باشد.
بهتر است مانند اجباری بودن مشاورههای پیش از طلاق، اجباری بودن مشاوره پیش از ازدواج یا حتی بالاتر از آن، گواهی سلامت روان جهت ثبت ازدواج از طرفین در دفاتر ثبت ازدواج خواسته شود. چراکه بخش زیادی از مشکلات دختر وپسرها بهویژه در روزهای اول ازدواج این است که نمیدانند وارد چه فضایی شدهاند.
فرایند بررسی رابطه عاطفی را که قرار است منجر به ازدواج شود به عنوان «مشاوره پیش از ازدواج» یاد میکنیم که در سالهای اخیر خوشبختانه کمی بیشتر مورد استقبال قرار گرفته است. اما متاسفانه این کار اغلب دیر یا به صورت ناقص صورت میگیرد، گاهی به مشاورههای پیش از ازدواج بهصورت تشریفاتی یا نوعی گرفتن تایید برای تصمیم از قبل گرفته شده نگاه میشود و به توصیههای روانشناس و مشاوره مبنی بر صبر و تعمق بیشتر تا برطرف شدن جنبههای مسئلهدار طرفین که بیم تاثیرات منفی آنها در زندگی مشترک در صورت حل نشدن وجود دارد عمل نمیکنند.
تاکید میکنم که مهمترین جنبه مثبت مشاورهای پیش از ازدواج آمادگی ذهنی زوجین در هنگام بروز اختلاف برای رفع مورد اختلافی و تلاش برای حل کردن مشکل بهوجود آمده است که از این نظر ارزشمند است. توجه به این ضرورت نیاز به فرهنگسازی در محیطهایی مانند مدارس و دانشگاهها دارد.
نظر شما :