خشونتهای ذهنی با فرهنگسازی رفع میشود
افسر افشار نادری (مدیر گروه مطالعات زنان انجمن جامعهشناس)، زهرا افتخارزاده (مدیرعامل موسسه آتنا و مسول فنی اولین خانه امن غیر دولتی استان تهران)، فاطمه فرهنگخواه (مؤسس گروه احیا و فعال مدنی حوزه زنان)
افسر افشار نادری (مدیر گروه مطالعات زنان انجمن جامعهشناس)
خشونتهای ذهنی به یک مشکل اساسی در جامعه تبدیلشده و ضروریست درخصوص کاهش آن فرهنگسازی شود. امن ترین جا برای یک متجاوز کجاست، بدون شک هرجایی که کار اشتباهی صورت گیرد و هیچ مجازاتی متناسب با آن کار اشتباه برای فرد خاطی در نظر گرفته نشود، امنترین جا برای یک متجاوز است. برای وضع قوانین و جلوگیری از این خطاها چه باید کرد؟
بگذارید پاسخ به این سوال را با اشاره به پرونده ای مستند از یکی از نمایندگان صلح جهانی مطرح کنم. در این پرونده خانمی در جریان درگیری با همسرش او را به قتل می رساند. در ادامه دو فرزند این خانم از مادر شکایت کرده و تقاضای قصاص می کنند. هر دو فرزند نیز بسیار مصمم به دنبال اجرای این حکم بوده و هستند و با توجه به همه مداخلات اجتماعی موفق به منصرف کردن این دو فرزند نشده اند. حال سوال اینجاست که اگر این قتل به نحو دیگری انجام می شد، یعنی مردی همسر خود را به قتل می رساند، آیا باز هم فرزندان می توانستند تقاضای قصاص کنند؟ وقتی به قوانین مراجعه می کنیم، میبینیم اگر مادری به دست همسر خود به قتل برسد، فرزندان هیچ حقی ندارند که از پدر شکایت و تقاضای قصاص کنند و به نظر می رسد این تفاوت قائل شدن در قانون یک کشور، بدون شک بستری را برای وقوع جرایم آماده میکند. وقتی نگاهی به پیشینه خود در ادبیات، هنجار و مذهب میاندازیم، میبینیم برای جایگاه مادر ارزش و اهمیت ویژهای قائل شدهاند اکنون چه اتفاقی افتاده که تا این اندازه نسبت به ارزش یک زن بیاهمیت میشویم.
مسئله مهم و مشکلساز در جامعه ما، خشونتهای ذهنی است این خشونتها برای زنان در جامعه چندین برابر است و باید از خود بپرسیم کودکانی که از چنین جامعهای بر میخیزند، در آینده چه عملکردی خواهند داشت؟ خشونت خانگی تاثیر منفی بر روی جسم و روان افراد میگذارد و در این فضا کودکی که شاهد خشونت است، همیشه مضطرب و نگران به نظر میرسد و منتظر اتفاق بد یا دیدن یک صحنه خشونتآمیز در زندگی است. حتی زمانی که این کودکان در مدرسه هستند، برای مثال در ذهن خود مجسم میکنند وقتی به خانه بروم شاید شاهد دیدن یک جسد باشم. حال تصور کنید دختری که در چنین جامعهای رشد میکند، چگونه میتواند روی پای خود بایستد. هنگامی که یک زن مورد فحاشی همسر قرار میگیرد، آیا میتواند مفهوم عشق را احساس کند. خشونت خانگی پیش زمینهای است که میتواند انواع اختلالات را در افراد به وجود آورد، بدون شک این اختلالات مدام خود را در جامعه نشان میدهد. برای مثال زنانی که مورد خشونت قرار میگیرند، قادر نیستند مستقل باشند و از حق خود دفاع کنند.برای قوانین کشور احترام قائل هستیم زیرا در این جامعه زندگی میکنیم و بهعنوان یک شهروند تابع قوانین هستیم اما نیاز به یک جامعهشناسی حقوقی به شدت احساس میشود. چیزی که بتواند تاخر فرهنگی و تغییر ماهیت جرم را مطرح کند. به طور قطع باید منطق اجتماعی را در تدوین قوانین مدنظر قرار دهیم و در این راه ترازوی عدالت را برای دادگاه ها در نظر بگیریم. این درحالی است که هرجا منطق و خواست اجتماعی برجسته میشود یا فشار اجتماعی از داخل یا بیرون پیش میآید، تازه تصمیم میگیریم قانون را تغییر دهیم و این منطقی نیست. امروزه محتوا تحت تاثیر صورت قرار گرفته و اصالت صورت به اصالت محتوا چیره شده است. در بعضی از فرهنگها مشاهده شده که افراد حتی در هنگام نزاع هم با الفاظ محترمانه با هم صحبت میکنند، اما در جامعه ما هنگام دعوا به دلیل نبود مهارتها، بروز خشونت آنقدر افزایش پیدا میکند که گاهی موجب آسیب و بروز خشم زیاد میشود. از طرفی بیشتر قتلهای زنان به موارد ناموسی ربط داده شده و به این شکل توجیه میشود و قانون باید بتواند جلوی انسانکشی را بگیرد.خشونتهای پنهان ساختار فرهنگی ما را شکل داده و با آموزش درست از طریق رسانه ها باید آگاهی مردم را در این زمینه ارتقاء دهیم. اگر قانون تغیر کند، متعاقب آن فرهنگ هم عوض خواهد شد و ادامه این فرهنگ عوض شده را آموزش صحیح تحکیم می بخشد.
زهرا افتخارزاده (مدیرعامل موسسه آتنا و مسول فنی اولین خانه امن غیر دولتی استان تهران)
موضوع خشونت علیه زنان از این منظر اهمیت دارد که خشونت علیه یک زن، نه تنها خشونت به او بلکه به کل یک جامعه آسیب وارد می کند،این موضوع سلامت عمومی کل جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. همه افراد فعال در این زمینه در حال انجام اقدامات خاصی هستند ولی همه این ها در حد یک مطالعه پایلوت است و برای تغییر نیاز به یک فعالیت اساسی داریم که قدم اول می تواند بحث قانون و قانون گزاری باشد.تغییر قانون مقدم بر فرهنگ سازی بوده و در این زمینه به ما کمک خواهد کرد. اکنون متاسفانه آموزش هایی در جامعه داده می شود که این آموزش ها در جهت تخریب و تبعیض قرار دارد.این حادثه به ما نشان داد، یک قانون غلط چگونه می تواند به افزایش جرم و جنایت دامن بزند. وقایعی که اتفاق می افتد با هزار زبان با ما سخن می گویند که بعضی قوانین، تخریب جامعه را در پی دارد و این قوانین نیاز به اصلاح یا تغییر دارند. در اغلب موارد زنان و دخترانی که به خانه های امن مراجعه می کنند، در جهت تجاوزی بوده که فرد در خانه خود به وی صورت گرفته و تجربه کرده و این درحالی است که قانون ما را در این مورد نمی تواند حمایت کند زیرا هنوز هیچ تعریفی از خشونت خانگی در قانون نداریم.مراجعان به خانه های امن افرادی هستند که به دلیل مشکلات قانون نتوانسته اند از حق خود به درستی دفاع کنند. مثل آنچه قانون برای اثبات تجاوز خواسته و فرد باید برای اثبات ادعای خود چهار شاهد داشته باشد و همین موضوع باعث شده بسیاری از پرونده های تجاوز به عنف مسکوت بماندمورد بعدی از مصادیق خشونت علیه زنان، کودک همسری است. فرد در سن نوجوانی وارد زندگی زناشویی می شود که هیچ آمادگی ندارد و در نتیجه در شرایط ضعف روحی و روانی قرار می گیرد و این خود به بالا بردن خشونت کمک می کند.آمار امسال نشان می دهد 30 هزار ثبت ازدواج زیر 14 سال داشتیم. یکی از دلایل این موضوع را می توان دریافت وام ازدواج دانست و به طور قطع زندگی هایی که این گونه شکل می گیرند از اساس دچار مشکل هستد.به طور کلی هر اقدامی که در جهت آموزش زنان و امور اشتغال آنها باشد، همچنین مسائل مربوط به امور اقتصادی را بهبود ببخشد و در همین راستا توجه ویژه ای نیز به حل مشکل کودک همسری شود، قطعا به پیشگیری و کاهش خشونت کمک خواهد کرد.
فاطمه فرهنگخواه (موسس گروه احیا و فعال مدنی حوزه زنان)
پناهگاه امن موردی است که سال ها است به دنبال آن هستیم و هنوز اتفاق نیفتاده. حتی در دوران اصلاحات راه اندازی پناهگاه امن از طرف ما بارها مطرح شد.ابتدا بهزیستی اعلام کرد که این گونه فضاها موجود است. در همین راستا از فضاهای بهزیستی بازدید به عمل آمد ولی متاسفانه هیچ یک از این فضاها ساز و کار خانه امن را نداشت.ضرورت نیاز به پناهگاه امن را می توان با این مثال روشن کرد. اینکه در نیمه شب زن و شوهری با یکدیگر دعوا کنند، شبانه زن به همراه فرزند و یا فرزندان خود منزل را ترک کند. در شرایطی که نه پوشش مناسبی داشته باشند و نه حتی مقداری پولی که بتوانند کرایه تاکسی خود را پرداخت کنند. اگر تصور این باشد که آن زن در آن شهر هیچ اقوامی نداشته باشد و یا بر حسب حجب و حیا نخواهد به کسی خبر دهد، چه در انتظار این زن خواهد بود.این گونه نهادها توسط دولت باید ایجاد شود. در شهرهای بزرگ باید اینگونه نهادها در نقاط مختلف شهر تاسیس شود تا در دسترس همگان باشد.ضمن این که در این پناهگاه ها باید افراد متخصص مثل حقوقدان، روانشناس، پزشک و... حضور داشته باشند و نهادهایی از جمله آتش نشانی، پلیس، اماکن مذهبی و هر نهاد دیگری که با توجه به ضرورت باید وجود داشته باشد، باید با این گونه پناهگاه ها همکاری کنند. در خانه های امن پرونده ها باید توسط تیم متخصص بررسی شود تا همه ابعاد حقوقی، روانشناختی، پزشکی و ... مورد توجه قرار گیرد. همچنین در این پناهگاه ها باید قسمتی برای کودکان تعبیه شود تا متخصصان حوزه کودک بتوانند خدمات مورد نیاز شرایط کودک را ارائه کنند.
نظر شما :