افزایش ۴۰درصدی پروندههای مهریه
فاطمه فرحمند (روانشناس خانواده)
درباره علل این افزایش باید بگویم در کشورما بحرانهای اقتصادی زیادی وجود دارد و این باعث فشارهای مالی در زندگی زناشویی شده است.
این فشارها باعث شدهاند که خلق افراد پایین بیاید و افسردگی در میان آنها بیشتر شود همچنین منفی گرایی بیشتری در میان زوجین به وجود آمده است علاوه بر این اعتیاد، خیانتهای زناشویی و استفاده بالای زوجین از تلفن همراه و در راستای این موضوع بیتوجهی به همسر از دیگر عوامل است.
مجموعهای از عوامل فردی، اجتماعی و روانی در تصمیم گیریها درباره موضوع طلاق دخیل هستند گاهی هم ازدواج زودهنگام و داشتن تفکر رویایی از ازدواج باعث سرخوردگی همسران میشود به عبارتی افراد با این نوع از تصورات رویایی زمانی که وارد زندگی مشترک میشوند و با چالشها و مشکلات رو به رو میشوند بسیار سرخورده میشوند. این باورهای ناکارآمد یکی از اصلیترین علل جدایی و سردی روابط زناشویی است. در گذشته چون صبر و شکیبایی بیشتری در میان افراد وجود داشت این مسائل راحتتر حل میشدند.
آموزش زوجین درباره مقولاتی مانند ازدواج و طلاق میتواند بسیار مفید باشد. در نهایت استقلال زنان و کارکردن آنها در بیرون از منزل باعث شده است که زنان برای فرار از ازدواج مشکل دار خود به طلاق روی آورند به عبارتی دیگر در گذشته زنان به دلیل عدم استقلال مالی مجبور بودند که برای گذران زندگی خود، سختیهای زندگی را تحمل کنند البته خود قانون مهریه و پرداخت آن هم باعث به وجود آمدن استقلال نسبی در میان زنان و سطح رفاه نسبی بیشتر شده است.
در گذشته طلاق قبح بیشتری داشت و در میان مردم تابو بود که تبعات طلاق را بپذیرند اما امروزه طلاق برای مردم خیلی عادیتر شده است و همسران قادر هستند که خیلی راحتتر از گذشته حتی بدون اطلاع از خانوادهها از یکدیگر جدا شوند. زوجین میتوانند به کمک روانشناسان کیفیت زندگی خود را افزایش دهند و بهتر است قبل از طلاق از مشاورین کمک بگیرند زیرا مشکلات بعد از طلاق معمولا از مشکلات خود زندگی زوجین بیشتر است و من در میان مراجعین خود افرادی را دیدهام که بعد از جدایی از طلاق خود پشیمان شدهاند زیرا از تبعات طلاق اطلاع نداشته اند
مصطفی اقلیما رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی
طلاق بدون علتها معنا ندارد و معلولی از علتهای زیادی است. معنا و مفهوم ازدواجها تغییر کرده است و امروز افراد از همان ابتدا به طلاق فکر میکنند پس مفهوم ازدواج دیگر مفهوم تشکیل خانواده نیست.
امروزه روابط قبل از ازدواج که بدون اطلاع خانوادهها هستند بیفایدهاند و در ادامه خانوادهها با این دست از ازدواجها که مبنایی دوستی دارند مخالف هستند. بر اساس بررسیها مشخص شده است 90 درصد از دوستیهای قبل از ازدواج به ازدواج ختم نمیشوند زیرا افراد را برای ازدواج، خانوادهها مشخص میکنند. ملاک ازدواجها وضع مالی خانوادهها و شغل خانواده است این بدان معنااست که ازدواج به یک قرارداد تجاری تبدیل شده است.
وام ازدواج نشانه عدم توانایی افراد برای تشکیل خانواده است
در اسلام گفته شده است مردی میتواند ازدواج کند که سرپناه داشته باشد و مخارج خود و فرد دیگری را تامین کند و برای همسر خود زندگیای فراهم کند که در خانه پدریاش داشته است. وام ازدواج دریافت کردن نشانه آن است که اصلا فرد توانایی تشکیل خانواده را ندارد و امروزه خیلی از افراد تنها برای دریافت وام یا فرار از سربازی به ازدواج روی میآورند. افراد امنیت شغلی ندارند و به امید شغل خود تشکیل زندگی مشترک میدهند اما بعد از مدتی از شغل خود اخراج میشوند و دیگر توانایی تامین هزینه زندگی را نخواهند داشت.
همچنین دخالتهای بیجا خانواده باعث شده است که زندگیها استحکام پیدا نکنند و افراد نتوانند به تنهایی مستقل شوند پس نباید جوانان به امید کمک دیگری به ازدواج روی آورند. مشاهده میشود بسیاری از افراد از اوایل ازدواج با یکدیگر مشکل دارند ولی بسیاری از روانشناسان و مشاوران آنها را به سمت تشکیل خانواده به اشتباه سوق داده اند.
نظر شما :