زیست فضای کرونایی؛ از ترس تا مسئولیت اجتماعی
حسین میرزایی (جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی)
غلبه هولناک فضای مجازی بر زندگی، افزایش بیماریهای روحی و بالارفتن اضطراب و نگرانی ناشی از وضعیت کرونایی، زیست در فضای محدود، احتمال افزایش اختلافات خانوادگی و کم شدن بازدیدهای خانوادگی و دوستانه، کاهش تماسهای عاطفی (در آغوش کشیدن، بوسیدن)، تعطیلی مراکز اقتصادی (مغازهها، پاساژها و...)، مذهبی(حرمهای مقدس، مساجد و حسینیهها) ، فرهنگی (تئاتر و سینما) ،ورزشی (ورزشگاهها و سالنهای ورزشی)، کاهش سفرها، آسیب جدی به بسیاری از مشاغل، برجسته شدن فقر و بیکاری در جامعه و... را میتوان از جمله اثرات بیماری همهگیر کرونا در جامعه قلمداد کرد که در بدو شیوع باعث ایجاد نوعی ترس اجتماعی شد.
اصولاً ترس و اضطراب جمعی در دوران همهگیری بیش از پیش خود را نشان میدهد. این واکنشها، پایه و ریشه بسیاری از رفتارهایی است که ما در وضعیت کرونایی از خود بروز میدهیم. یکی از راههای غلبه بر این هیجانها، بهرهگیری از ارتباطات اجتماعی است اما از بد حادثه، این ارتباط برای کمک به کنترل ترس و اضطراب، در شرایط کرونایی نیز دچار محدودیتهایی شده است. بنابراین اشکال دیگر ارتباطی مانند شبکههای اجتماعی مجازی، جای خود را به ارتباطات اجتماعی فیزیکی میدهد.
با گذشت یکسال از آغاز شیوع بیماری در جهان، ترس آرام آرام جای خود را به نوعی همزیستی با کرونا داده است به نحوی که افراد دو موضع در برابر آن اتخاذ کردهاند: اطاعت یا مقاومت. واکنش رفتاری اشخاص در برابر رعایت دستورالعملهای بهداشتی متفاوت است، برخی تصمیم میگیرند از قوانین پیروی کنند و برخی دیگر تا جای ممکن آنها را انکار میکنند. در اینجا دو عامل اصلی وجود دارد: اطاعت و انطباق. با عامل دوم، از مردم خواسته میشود تا به شواهد علمی پایبند باشند؛ شواهدی که نشان میدهد با محصور کردن خود، محدود کردن جابهجاییها (سفرهای غیرضروری) و شستن دستها بهطور مرتب، میتوان زندگی خود و اطرافیان را از خطر ابتلا تا جای ممکن مصون داشت. با وجود این، برخی از مردم در برابر رعایت پروتکلها مقاومت میکنند و حتی از ابراز علنی عدم رعایت پروتکلها ابایی ندارند.
از نظر اجتماعی، سه دسته افراد این پروتکلها را رعایت نمیکنند: دسته اول، کسانی که برای امرار معاش، بهطور روزانه نیاز به خروج از منزل دارند، نقش دولت در تأمین نیازهای اولیه این افراد قابل تأمل است. دوم، کسانی که برای تفریح یا سفرهای غیرضروری از منزل خارج میشوند و عمدتاً انتقال ویروس و تبعات آن را کم اهمیت، نادیده یا حتی دروغ میپندارند و دسته سوم، کسانی که با نگاه تقدیرگرایی، برای ماندن در منزل مقاومت میکنند. از دیدگاه فردی، جنبههای رفتاری خاصی میتواند این عدم تمکین به دستورالعملها را توضیح دهد. به عنوان مثال، شخصیت فردگرا و ردکننده اقتدار ممکن است در دوران کودکی به دست آمده و در طول زمان تقویت شده باشد. بنابراین پیوستن چنین افرادی به پویایی جمعی و پیروی از این حرکت پیشگیرانه بسیار دشوار خواهد بود، اما مسئولیت اجتماعی افراد در این بین چه خواهد شد؟ آیا جز این است که وضعیت قرمز کرونایی این روزهای ما نتیجه مراعات نکردن همین افراد است؟ آیا مرگ نزدیک به ۵۰۰ نفر در روز برایمان در حال عادی شدن نیست؟ رقمی که بیش از میانگین روزانه تعداد شهدای ما در جنگ ایران و عراق است!!!
تکتک ما شهروندان در برابر این بیماری مسئولیت داریم که نقشی در شیوع آن برعهده نداشته باشیم. علاوه بر جان خود، جان اطرافیانمان به رفتارهای پیشگیرانه و مسئولانه ما بستگی دارد، بنابراین آنجا که حاکمیت نمیتواند مانع رفتارهای ضد اجتماعی افراد غیرمسئول شود، این وظیفه و مسئولیت اجتماعی ماست که دربرابر چنین افرادی و کنشهای آنها از قبیل ماسک نزدن، عدم رعایت فاصله تا سفرهای تفریحی و نظایر آنها بیتفاوت نمانیم.
تکتک ما شهروندان در برابر این بیماری مسئولیت داریم که نقشی در شیوع آن برعهده نداشته باشیم. علاوه بر جان خود، جان اطرافیانمان به رفتارهای پیشگیرانه و مسئولانه ما بستگی دارد، بنابراین آنجا که حاکمیت نمیتواند مانع رفتارهای ضد اجتماعی افراد غیرمسئول شود، این وظیفه و مسئولیت اجتماعی ماست که دربرابر چنین افرادی و کنشهای آنها از قبیل ماسک نزدن، عدم رعایت فاصله تا سفرهای تفریحی و نظایر آنها بیتفاوت نمانیم.
اگر همه ما در برابر این بیماری حس مسئولیت شهروندی و انسانی خود را داشته باشیم، قطعاً به زودی زود این بیماری ریشهکن خواهد شد؛ در غیر این صورت، تعداد مبتلایان و متوفیان ناشی از این بیماری هر روز بالاتر خواهد رفت و جان ما و نزدیکانمان را بیش از پیش تهدید خواهد کرد.
نظر شما :