نقش و مسئولیتپذیری شهروندان در پاندمی کرونا در «ایران»
سیامک زندرضوی (جامعهشناس)
سیاستی که دولت بهکار برده راهبردی تعاملی بوده و آنگونه که باید به این مسأله بهداشتی – اجتماعی نگاه نشده، اولین رویکرد باید در عین شفافیت، کمک گرفتن از گروههای مرتبط باشد، غیر از اینکه در ستاد کرونا پزشکان باید حضور داشته باشند، جامعهشناسان مستقل شناخته شده و نمایندگان انجمنهای علمی نیز باید حضور داشته باشند. برای اینکه شیوع و همهگیری بیماری کرونا، مسألهای فقط پزشکی نیست، بلکه در درجه اول مسألهای اجتماعی است. اهمیت توجه به وظایف شهروند مسئول، به صورت آشکار در این قضیه وجود دارد. یادمان باشد که شهروند مسئول در برابر یک دولت مسئول وجود دارد و شهروند توانا و مسئولیتشناس که میتواند انتخابهای درستی برای سلامت خود و همشهریانش داشته باشد به همان نسبت هم از دولت انتظار دارد که همه توان خود را از ابتدا در مسیر خیر همگانی بگذارد. در ایام نوروز دیدیم که طبقه متوسط جامعه، پویش «در خانه بمانید» را راه انداخت و این اتفاق خوب در مقیاس بزرگ افتاد و حتی افرادی هم که نمیتوانستند به دلایل شغلی یا دلایل دیگر در خانه بمانند، سعی کردند کمکهایی فراهم کنند تا شرایط برای دستههای آسیبپذیر آسانتر شود، به عنوان مثال جوان ترها تلاش کردند برای سالمندان و ناتوانان، ارزاق تهیه کرده و دراختیار این قشر قرار دهند، بدینترتیب دیدیم که این جنبش شکل گرفت و مسئولیت شهروندی، خود را نشان داد اما در مقابل یکسری از شهروندان بلافاصله که تعطیلات به پایان رسید، همه چیز را فراموش کردند، این دسته از شهروندان به خیال اینکه حرف برخی متخصصان یا مقامات درست است و بیماری در حال اتمام است، شروع کردند به مسافرت رفتن و شاهد بودیم که چقدر جادهها شلوغ شدند. چگونه یک مسئول بهداشت عمومی اعلام پایان وضعیت اضطراری را میکند و از آن طرف انتظار دارد که شهروندان رفتار خود را در حالت قرنطینه ادامه بدهند؟ شاید آنچنان که باید و شاید پراکندگی بیماری در نقاط مختلف کشور در ماههای اول تشریح نشد و در نهایت آمار مبتلایان و فوتیها به طرز وحشتناکی افزایشی شد.نکته مهمی که باید به آن اشاره شود، این است که در ستاد کرونا کسانی به عنوان عضو این ستاداعلام میکنند که تعداد مرگ و میر سه برابر میزانی است که گفته میشود. چرا تعداد فوتیها بهطور شفاف اعلام نمیشود تا مردم به عمق بحران پی ببرند؟ تقسیم کار نکردن و نقش چندگانه و متناقض ایفا کردن، درمیان مقامات مسئول به نوعی نشاندهنده ناتوانی است و مردم هم سردرگم میشوند و هر کدام از گروههای اجتماعی، ساز خود را خواهند زد. باید یک مرجع و یک نفر سخنگوی رسمی باشد که انتشار اخبار را برعهده بگیرد، نکته دیگری که باید بیشتر به آن توجه شود این است که باید از انجمنهای علمی مرتبط با مسائل اجتماعی مثل انجمن جامعهشناسی ایران، انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و دیگر انجمنهای مرتبط با این مسأله دعوت بشود و بهطور شفاف بیانیه رئیس جمهوری با جزئیات به بحث گذاشته شود، آنها استدلالات خود را بگویند و با فرصت کافی اجازه دهند جامعهشناسان هم استدلالهای خود را بگویند و در یک معنا جامعه نسبت به این وضعیت بحرانی که در آن قرار داریم، حساس شود.نمایندگان انجمنهای تخصصی و حرفهای پزشکان، پرستاران و خدمات بیمارستانی که در حال حاضر بیشترین بار را تحمل میکنند هم باید به میدان آمده و وضعیت خود را بهطور کامل توضیح دهند و از کل جامعه استمداد بطلبند. ادامه وضعیت موجود فرسایشی است که خطر ویرانی سیستم بهداشتی درمانی از یک طرف و پرپر شدن شهروندان بیشتر و بیشتری را به دنبال خواهد داشت.
نظر شما :