افزایش آمار خودکشی در کشور
دکتر فربد فدایی روانپزشک و استاد دانشگاه
پدیده خودکشی صورتهای مختلفی دارد و شبیه نوک کوه یخ است، زیرا ما مقدار بسیار کمی از آنچه که را رخ داده است مشاهده میکنیم. اکثر موارد اقدام به خودکشی و خودکشی منجر به مرگ به دلایل مختلف از نظرها پنهان میماند از جمله آنکه ممکن است تشخیص داده نشود که این مرگ ناشی از خودکشی بوده است یا اینکه خانوادهها تمایلی ندارند که مشخص شود بستگانشان اقدام به خودشکی کردهاند، گاهی آمار دقیق نیست. همه این مسائل باعث میشود که بدانیم احتمالا پدیده خودکشی بسیار گستردهتر از آن چیزی است که در رسانهها مشاهده میکنیم.واقعیت این است که امروزه چه رسانههای مکتوب و چه رسانههای شنیداری و گفتاری و فضای مجازی بیشتر به مساله خودکشی توجه میکنند. هر گاه فشارها روی گروه خاصی بیشتر باشد واحتمال افسردگی افزایش یابد میزان خودکشی هم در آن گروه بالا میرود، در واقع بررسیها نشان میدهد که ۸۰ درصد از موارد خودکشی ناشی از عوامل شخصی، روانی و بیماریهای روانپزشکی است. به عبارت دیگر ۵۰ درصد موارد خودکشی به طور مستقیم ناشی از اختلال افسردگی عمده است که یکی از بیماریهای روانپزشکی تلقی میشود.
برای نمونه در چند دهه اخیر میزان بالای خودکشی میان زنان و دختران در آسیای شرقی افزایش یافت، زیرا این گروه وارد بازار رقابت برای کار شدند و باید خودشان مسئولیت زندگی خودشان را میپذیرفتند. مورد دیگر مربوط به افزایش خودکشی در طبقات محروم هند در چند سال اخیر بود. علت این ماجرا هم آن بود که، چون خانواده دختر باید جهیزیه ازدواج را فراهم کند و مشکلات مالی مانع از آن میشد که این دختران بتوانند همسر مناسبی پیدا کنند این ماجرا باعث میشد که خودکشی در بین این گروه بیشتر شود. مسائل کجفهمیها و فشارهای زیادی که بر گروهی از زنان وارد میشود میتواند در افزایش خودسوزی و خودکشی در مناطق غربی ایران نقش داشته باشد. مسالهای که افزایش آن را آمار تایید میکند.نوجوانان ایرانی با توجه به انتظارات زیادی که از آنها میرود و با توجه به اینکه امکانات کمی در اختیارشان قرار گرفته است میتوان گفت که آنها نیز در معرض خطر خودکشی قرار دارند. باید توجه داشت که یک عامل بیرونی مانند اپیدمی کرونا به تنهایی میتواند باعث افزایش خوکشی شود. مانند آنچه در ژاپن رخ داد. دلایل این موضوع میتواند انزوای اجتماعی ناشی از محدودیتهای کرونایی، مشکلات شغلی و اقتصادی و افزایش و تشدید بیماریهای اعصاب و روان در اثر عوارض ثانویه کرونا باشد.خودکشی پدیدهای چندوجهی است، نوجوانان زمانی که نوع خاصی از رفتار در جامعه شایع میشود تحت تاثیر آن قرار میگیرند. به عنوان مثال وقتی اخبار خودکشی بدون تفسیر در اختیار عموم قرار میگیرد ممکن است یک موج تقلید در میان جوانان ایجاد شود.تاکید رسانههای جمعی بر روی رفتارهای اجتماعی از چندین دهه پیش مورد توجه قرار گرفته است. به عنوان نمونه این سوال مطرح است که آیا مشاهده پرخاشگری سبب بروز رفتار پرخاشگرانه در دیگران میشود؟ یک پاسخ سطحی به این سوال آن است که بله، اما در واقع پژوهشهای جدید نشان داده است که این رفتار تنها در افرادی که زمینه و استعداد پرخاشگری را دارند ممکن است سبب افزایش پرخاشگری شود.کودک و نوجوانی که مشکل خانوادگی، مشکل عاطفی حل نشده و... دارد اگر با خبر خودکشی مواجه شود بیشتر احتمال دارد که دست به خودکشی بزند. اما نوجوانی که مشکلی از نظر خانوادگی و اعصاب و روان ندارد کمتر دیده شده است که تحت تاثیر چنین رفتارهایی قرار بگیرد.
از سوی دیگر این موضوع نیز باید بررسی شود که چقدر مسائل و مشکلات ناشی از کرونا در ایران توانسته است در روحیه نوجوانان تاثیر منفی بگذارد. این گروه سنی از رفتن به مدرسه محروم ماندهاند از سوی دیگر آموزش مجازی برای آنها همراه با فشارهای زیادی بوده است. اصولا آموزش مجازی نه کیفیت مناسبی دارد و نه اینکه شرایط مناسبی را برای ارتباط با دیگران برای دانشآموز فراهم میکند. در نتیجه میتوان گفت تمام این عوامل در خودکشی نوجوانان در کشور نقش داشتهاند و احتمالا میزان خودکشی بالاتر رفته است. میزان خودکشی در کشور طی چند دهه اخیر رو به افزایش داشته است، با این همه میزان خودکشی در ایران از متوسط جهانی پایینتر است. مساله این است که چرا کشوری که در آن میزان خودکشی حدود ۶/۰ در هر ۱۰۰ هزار نفر بود امروز میزان خودکشی در آن به ۱۰ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر رسیده است.حتما عوامل اجتماعی نیز در بروز خودکشی در کشور نقش دارند. این عوامل برخی جنبه فرهنگی و برخی جنبه اقتصادی دارند. به عنوان مثال هرچه انسجام خانوادهها بیشتر بوده و هر قدر که نوجوانان بتوانند مسائل خود را با والدین در میان بگذارند احتمال اینکه دست به رفتارهای خشن نسبت به خود بزنند کاهش مییابد.الگوهایی که در گذشته در اختیار جوانان بود نمونههای مثبتی بودند و این همه سرمشقهای خشونت از طریق بازیهای ویدیویی، برنامههای ماهوارهای و... در اختیارکودکان و نوجوانان نبود. در گذشته تنها چند شبکه کوچک تلویزیونی در کشور وجود داشت که آنها هم برنامههای ساده و اخلاقی و مثبتی را پخش میکردند، اما در حال حاضر نوجوان ایرانی با هجوم امواج ماهوارهای و بازیهای کامپیوتری که عموما جنبه خشن دارند مواجه است که این موضوع میتواند الگویی باشد برای افزایش پرخاشگری و خودکشی در نوجوانان.درگذشته خانوادهها شرایطی که داشتند را پذیرفته و سعی میکردند که شرایط خود را به تدریج بهتر کنند، اما در حال حاضر سرمشقهایی از زیادهطلبی و خودخواهی به عنوان قهرمانان سریالها در اختیار نوجوانان قرار میگیرد که آنها را نیز به این رفتارها ترغیب میکند. یعنی امروز نوجوانان امکانات زیادی را که درصفحه تلویزیون و ماهواره میبینند میخواهند، اما قبلا نمیدیدند و برایشان مهم نبود، اما امروزه همه نوجوانان چنین خواستههای دارند و، چون برایشان ممکن نیست ممکن است دچار احساس سرخوردگی و ناکامی شوند این احساس گاهی به صورت افسردگی خود را نشان میدهد و گاهی به وسیله رفتارهای پرخاشگرانه. این رفتار پرخاشگرانه ممکن است معطوف به دیگران یا خود فرد باشد، زیرا در واقع خودکشی هم نوع شدید پرخاشگری است که هدف آن بیرونی نبوده و درونی شده است.
با وجود فراوانی اخبار منتشر شده درباره خودکشی کودکان و نوجوانان، اما هنوز هیچ نهادی متولی انجام پژوهش گسترده در این زمینه و ارائه راهکار برای پیشگیری از خودکشی میان این گروه را برعهده نگرفته است.
نظر شما :