خیانت به دانش و فساد در آموزش عالی

مریم حسینی‌فر
۳۰ دی ۱۳۹۹ | ۱۱:۵۵ کد : ۲۷۱۶۲ دیدگاه
پدیده‌هایی چون حل سوال و آزمون دادن به جای دیگری در ازای پول یا رایگان، فروش نمره، خرید و فروش پایان نامه، سفارشی نمره دادن، بیسوادپروری، مدرک گرایی، تبانی در جلسات مصاحبه و امتحان و دفاع و مقاله، داده سازی و مقاله سازی و پارتی بازی در چاپ مقالات علمی پژوهشی، سواستفاده کاری و جنسی از دانشجویان صرفا مصداق هایی از فساد در آموزش عالی اند. در این جریان ساده انگاریست شخص استاد یا شخص دانشجو را نشانه رفت.
خیانت به دانش و فساد در آموزش عالی

پدیده‌هایی چون حل سوال و آزمون دادن به جای دیگری در ازای پول یا رایگان، فروش نمره، خرید و فروش پایان نامه، سفارشی نمره دادن، بیسوادپروری، مدرک گرایی، تبانی در جلسات مصاحبه و امتحان و دفاع و مقاله، داده سازی و مقاله سازی و پارتی بازی در چاپ مقالات علمی پژوهشی، سواستفاده کاری و جنسی از دانشجویان صرفا مصداق هایی از فساد در آموزش عالی اند. در این جریان ساده انگاریست شخص استاد یا شخص دانشجو را نشانه رفت.

باید دید زمینه‌های بروز چنین کنش هایی چیست؟

با تحلیلی جامعه شناختی میشود زمینه ها و عناصر مهم دخیل در این کنش ها را چنین مطرح کرد:

عدم برنامه ریزی جمعیتی برای دهه ۶۰ و ۷۰ و مواجه شدن با فزونی جمعیت جوان جویای کار و سوق دادن جمعیت برای تعویق اشتغال با ادامه تحصیل

بیکاری فارغ التحصیلان همه رشته ها بالاخص علوم انسانی

بی توجهی و پس زدن علوم انسانی آکادمیک به ویژه علوم اجتماعی با اقدامات متنوع در طول یک دهه اخیر

عدم توجه به تخصص افراد برای اشتغال

تبعیض در نظام آموزش (چه در دانشگاه و چه مدرسه)

اعمال سهمیه ها در کنکور

شکل گیری گروه خودی و غیرخودی در نظام دانشگاهی

رانت در ورود به دانشگاه ها در مقاطع مختلف

وارد شدن به دانشگاه بدون هدف کسب دانش

بی توجهی به نخبگان و تغییر در تعریف نخبگی و استعداد درخشان دانشجویان و رتبه علمی اساتید با دخالت آیتم های ارزشی

اعتباربخشی به برخی دانشگاه‌های خودی و به تبع آن اعتبار بخشی به مجلات خودی، جذب و استخدام خودی ها و محدود کردن این دایره اعتبار به گروه خودی و تفکیک آن از غیرخودی ها

اعمال سهمیه ها در استخدام

پارتی بازی و جایگزینی روابط در استخدام

تبدیل شدن برخی دانشگاه ها به بنگاه اقتصادی

قطع همکاری یا اخراج اساتیدی که تابع شرایط نمیشوند

کاغذبازی و قواعد دست و پاگیر سازمانی در دانشگاه

عدم امنیت شغلی مدرسان و اساتید هیات علمی

پارتی بازی و ارزشی گرایی در جذب هیات علمی

ارزشیابی نادرست و ارزشیابی کمی دانشجویان به جای کیفی

وجود اساتید کم‌سواد، منفعت‌گرا، بی اخلاق، بی انگیزه یا سرخورده ای که دانشجو را با کم کاری خودش به سمت بی سوادی سوق میدهد

ورود دانشجو_مدیران با رشته های تحصیلی غیرمرتبط به دانشکده های علوم انسانی صرفا برای گرفتن مدرک مرتبط بدون هدف کسب دانش و شکل گیری روابط استاد و دانشجو بر مبنای مبادلات پنهانی

بسیاری از این عناصر و زمینه ها با هم شدیدا گره خورده و هم فراخوانند و همگی در یک دیالکتیک، فساد در آموزش عالی را رقم میزنند. اما آیا باید درب دانشگاه را تخته کرد و دانشگاه را رها کرد یا کشور را رها کرد؟ آیا همه در این گرداب فساد غرق شدند و هیچ راه نجاتی نیست؟!
از نظر من "در زمین سنگلاخی درخت گردو می روید" ؛ محکم، استوار، پر ریشه با میوه ای پر مغز. فقط کافیست حرکت کرد و اجازه نداد گل و لای فساد ما را غرق در خود کند.


( ۴ )

نظر شما :