آزارها و لذت‌های شرم‌آور

فردین علیخواه (گروه جامعه‌شناسی دانشگاه گیلان)
۲۹ بهمن ۱۳۹۹ | ۱۱:۵۴ کد : ۲۸۲۴۴ دیدگاه
آزارها و لذت‌های شرم‌آور

ریچارد اسمیت در سال 2013 در کتاب « شادمانی از رنج: شادن‌فرویده و جنبه تاریک طبیعت انسان» به بررسی جنبه‌های مختلف شادمانی از رنج دیگران پرداخت. هر چند او بیان داشت که این نوع شادمانی، احساسی طبیعی در انسان است ولی معتقد بود که امروزه شادمانی از رنج دیگران گسترش یافته است و از این رو نیازمند بررسی‌های ریشه‌دارتری است. اسمیت به نازی‌های دوران هیتلر اشاره می‌کند که چگونه از درد و رنجی که به یهودیان وارد می‌ساختند و تحقیر زجرآور آنان سرخوش بودند.

دنیای انگلیسی‌زبان، همان کلمه اصلی آلمانی شادن‌فرویده(1) را بکار می برد. این اصطلاح بیانگر وضعیتی است که افراد از شکست، درماندگی، تنزل، سقوط، دردمندی، و عذاب دیگران شادمان و سرخوش می‌شوند. ادواردو زاماکوی، نقاش اسپانیایی در سال 1886 اثر معروف «بازگشت به صومعه» را نقاشی کرد که در آن کشیشی پیاده افسار الاغی را در دستانش گرفته و با درماندگی و خشم تلاش می کند تا او را که از جایش تکان نمی‌خورد وادار به حرکت نماید. او تقلا می‌کند ولی الاغ قدمی برنمی‌دارد. آنچه در این تابلو توجه هر مشاهده‌گری را جلب می‌کند صورت‌های خندان سایر کشیشان است که با دست او را نشان می دهند و قاه‌قاه می‌خندند. این تابلو به عنوان یکی از مصداق‌های شادن‌فرویده قلمداد می‌شود. در شادن‌فرویده شاهد افرادی هستیم که با دیدن اشکِ شکست، اشکِ شوق می‌ریزند.

این تفسیر وجود دارد که گاهی شادن‌فرویده می‌تواند حال‌مان را خوب کند و موجب خُنک شدن دل و آسودگی خاطرمان شود. در همان جنگ جهانی دوم کم نبودند مردمانی از هر قوم و از هر دین و نژاد که از شلیک هیتلر به مغز خودش اشک شوق ریختند. در فیلم‌های سینمایی هم اغلب اوقات شاهد خوشحالی تماشاگران پس از مجازات یا مرگ شخصیت منفور فیلم هستیم. روان‌شناسانی مانند اسمیت این تفسیر را هم دارند که شادمانی ناشی از درد و رنج دیگران در موقعیت‌هایی می‌تواند موجب بالا رفتن اعتماد بنفس، و یا خوش‌بینی به جهان شود به ویژه اگر «تازه‌دردمندان» حسودان بدخواه ما، و یا افراد صاحب قدرت، ثروت و شهرت باشند که همیشۀ روزگار در حال صعود و فتح بوده‌اند.

بی‌تردید شادن‌فرویده جنبه‌های چندگانه و پیچیده‌ای دارد که پرداختن به آنها در این نوشته کوتاه ممکن نیست. شادمانی از رنج، درد، آسیب و یا سقوط دیگران موضوعی ساده نیست و بسته به نمونه‌های مختلف، تفاسیر متفاوتی می‌توان از آن داشت. با این وجود من نیز می‌خواهم اذعان کنم که شادن‌فرویده، به ویژه پس از گسترش شبکه‌های اجتماعی مجازی چشمگیرتر شده است. متأسفانه در رسانه‌های جمعی به ویژه تلویزیون همواره متداول بوده است که بُرش‌هایی از کلیپ‌های به هم چسبیده نمایش داده شود که در آن نه «ماجراجویان بی‌کلّه»، که افراد عادی نظیر کودکان یا سالمندان در طول زندگی روزانه و در موقعیت‌های مختلف به شدت به سطح زمین و یا در و دیوار برخورد ‌کنند تا بساط خنده مخاطبان فراهم شود. در این تصاویر که عموما با آهنگی کمیک نیز همراه است افراد صدمه‌دیده، به ویژه کودکان، از درد اشک می‌ریزند و حال آنکه افکت صدای خنده روی تصویر به گوش می‌رسد!

ولی این روزها برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی گامی فراتر نهاده‌اند که آنرا «آزارهای شرم‌آور» می‌نامم. آنان به پخش کلیپ‌های معمول اکتفا نکرده و برای جذب فالوور(دنبال‌کننده) و لایک(پسند) بیشتر، خود دست بکار تولید محتوا شده‌اند. منظور، کلیپ‌هایی است که با عناوینی همچون شوخی‌های شهرستانی، شوخی‌های خرکی، دوربین مخفی و در مواردی با نام «چالش» تهیه می‌شود.

به این مثال‌ها دقت کنید: یک نوجوان نزدیک کفِ پای پدرش که در خواب است فندک روشن می‌کند و با دیدن وحشت و درماندگی پدر می‌خندد، فردی با نگاه به دوربین پارچ آب سرد را بر صورت دوستی که در خواب عمیق است خالی می‌کند و سپس با مشاهده درماندگی او می‌خندد، فردی ناغافل موی بلند همسرش را کوتاه می‌کند و سپس به داد و فریادهای او می‌خندد، فردی یک مارمولک را روی شانه‌های دیگری می‌گذارد و سپس با دیدن وحشت او قاه‌قاه می‌خندد، فردی ناگهان ضبط صوت را با صدای بلند نزدیک به گوش فرد دیگری که در خواب است روشن می‌کند و سپس با دیدن وحشت او می‌خندد، فردی چراغ آسانسور را خاموش می‌کند و بعد نقابی ترسناک بر صورت می‌گذارد و از ترساندن همراه خود لذت می برد و...

فراموش نکنیم که در طرف دیگر این تصاویر مخاطبی است که می‌پسندد. در طرف دیگرِ این نوع «آزارهای شرم‌آور»، « لذت‌های شرم‌آور» نشسته است، مخاطبی که با تماشای تشویش افراد حاضر در تصاویر، با فرد آزاررسان همراه می‌شود. بدون تردید اگر مراقب نباشیم شادمانی از دردکشیدن دیگران می‌تواند تبدیل به رویۀ عادی زندگی شود.

کلیدواژه‌ها: فردین علیخواه آزارها و لذت‌های شرم‌آور


نظر شما :