فرصت‌ها و تهدیدهای همگام در زیست با اینترنت

محمد داوری (مدرس سواد رسانه‌ای)
۱۰ اسفند ۱۳۹۹ | ۱۵:۳۸ کد : ۲۸۶۳۷ اسلایدر دیدگاه
در زیست همراه با اینترنت، ما فرصت‌ها و تهدیدها را با هم داریم که باید با شناخت این فرصت‌ها به خوبی از آنها استفاده کنیم.
فرصت‌ها و تهدیدهای همگام در زیست با اینترنت

نگرش انسان‌ها فلسفه زندگی آنها را شکل می‌دهد، پیشرفت‌های بزرگ دانش آدمی نوع نگرش آدم‌ها را متحول می‌کنند و به همین نسبت فلسفه زندگی آنها تغییر می کند، وقتی در فیزیک انسان به این حقیقت رسید که زمین محور کائنات نیست یا وقتی نظریه داروین در زیست‌شناسی و نظریه فروید در روانشناسی مطرح شد، نگرش انسان‌ها نسبت به خودشان و سایر موجودات تغییر کرد، پدیده اینترنت هم به عنوان یک دستاورد بزرگ آدمی نگرش‌ها و فلسفه زندگی آدم‌ها را محتول کرده است، بطوریکه الان هیچ کس در هیچ کجای دنیا بی نیاز از اینترنت نیست. در این زیست همراه با اینترنت ما فرصت‌ها و تهدیدها را با هم داریم، روز جهانی اینترنت امن تر برای چاره اندیشی درباره این تهدیدهاست.این نگاه ما را از مزیت ها و امکانات اینترنت محروم می کند و در جهانی که بدون اینترنت نمی‌توانیم زندگی کنیم، فرزند ما را آسیب‌پذیر و ناتوان پرورش می‌دهد، مانند پدر و مادری که با نگاه ناامن بودن جامعه، فرزندانشان را درچهاردیواری منزل می‌کنند.
سواد رسانه‌ای در زندگی سراسر غرق شده در رسانه به عنوان یکی از انواع ضروری سواد شناخته شده و یونسکو آن را در زمره سوادهای لازم انسان امروزی آورده است و البته سواد طبق آخرین تعاریف به معنای توانایی تغییر در خود و دیگری است. خوشبختانه چند سالی هست که در نظام امروزی ما هم درس تفکر و سواد رسانه‌ای برای پایه دهم درنظر گرفته شده است. اما سواد رسانه‌ای تنها برای یک پایه تحصیلی کافی نیست چون کودکان حتی پیش از مدرسه با اینترنت درگیر می شوند و به نظر می رسد پیش از فراگیری سواد خواندن و نوشتن، سواد رسانه‌ای
ضرورت دارد، باید از همان بدو آشنایی و ارتباط کودک با اینترنت، مهارت و دانش رسانه هم در اندازه خودش به او منتقل بشود، به همان ترتیبی که والدین خوردن، حرف زدن و راه رفتن را به کودک آموزش می دهند.
سواد رسانه‌ای برای گذار از کاربر کنش‌پذیر یا منفعل به کاربر کنشگر و پردازشگر است، یعنی هدف آن تبدیل مخاطب منفعل به مخاطب فعال و تبدیل مخاطب فعال به مخاطب هوشمند که از فرصت‌ها استفاده و دربرابر تهدیدها از خود محافظت می‌کند.پدیده اینترنت شکاف آگاهی و دانش ارتباطی را میان نسل‌ها معکوس کرده به طوریکه نسل جدید آگاه‌تر از نسل پیشین هستند و شتاب پیشرفت فناوری، سرعت و ژرفای این شکاف را بیشتر و بیشتر می کند، تلازم است یک سازو کار ویژه‌ای برای به روز رسانی دانش پدران و مادران و معلمان وجود داشته باشد چون در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات اکنون می‌بینیم فرزندان از والدین و دانش‌آموزان از معلم‌ها گاهی آگاه‌ترند.والدین دانش دیجیتالی و دانش رسانه‌ای خود را افزایش بدهند چون بدون آن نمی‌توانند تعاملی اعتمادساز و اثر بخش با فرزند خود برقرار کنند،فناوری اینترنت حتی ادبیات فرزندان را تغییر داده از همین رو بیگانگی برخی والدین با فضای دیجیتال باعث شده ادبیات فرزند خود را درک نکنند، گویی لازم است حرف‌های فرزندان برای آنها ترجمه بشود.
توصیه من به والدین و معلمان این است که در این زمینه فروتن باشند و تسلیم بشوند این تسلیم شدن، آنها را در موقعیت ضعف قرار نمی‌دهد، بلکه آنها را در موقعیت منطقی و منصفانه قرار می‌دهد به همین دلیل دیگر ما تعبیر جدیدی از آموزش داریم که آموزش را فرایند یادهی و یادگیری می‌دانیم. والدین در یک گفت‌و‌گوی منصفانه و شجاعانه به فرزندانشان بگویند زمانیست که ما هم باید از شما یاد بگیریم. پدران و مادران فکر نکنند که اگر در زمینه دیجیتال، پای درس فرزندان نشستند اقتدار والدینی آنها زیر سوال می‌رود. منطق ارتباطی دنیای جدید مبتنی بر برتری سنی نیست، بلکه دوسویه و مبتنی بر داد و ستد است.
نگرانی‌های والدین درباره استفاده فرزندان از فضای مجازی میتوان به چند مورد دسته بندی کرد. نخستین نگرانی درباره محتوای ناپاک یا نامناسب است. می‌دانیم که هر محتوایی مناسب هر کسی نیست و البته برخی محتواها برای هیچکس مناسب نیست. الان ساز و کارهای خوبی برای تحلیل و دسته بندی محتوای مناسب کودک هست که نمونه آن سامانه چی‌خوبه است.در بحث «رژیم مصرف رسانه‌ای» که از مباحث سواد رسانه‌ای است، برای مخاطب کودک و نوجوان بر لزوم گزینش محتوای مناسب و متناسب با نیاز مخاطب برپایه روانشناسی رشد و روانشناسی یادگیری تاکید می کنیم. محتوای تربیتی باید متناسب با دوره رشد کودک و نوجوان باشد تا او را توانمندتر کند و در ابعاد تربیتی او را به بلوغ برساند.اینترنت خودش را به بخش مهمی از ساعات شبانه روز ما تحمیل کرده به طوریکه ما را از یک زیست طبیعی دور کرده در حالیکه بخشی از نیازهای ذهنی و روانی ما در خارج از اینترنت پاسخ داده می شود. طبق یکی از آخرین آمارها کودکان و نوجوانان در سراسر دنیا به طور میانگین روزانه بیش از 8 ساعت ازوقت خود را در اینترنت سپری می‌کنند و بیش از دو تا سه ساعت از میانگین خواب آنها کم شده است. بنابراین یکی از مصادیق پاک بودن اینترنت، استفاده به اندازه از آن است. البته زمان مصرف اینترنت برای افراد مختلف در سنین مختلف با ویژگی‌های مختلف و درمشاغل گوناگون با هم تفاوت دارد.چالش سوم دلیل و چرایی استفاده از اینترنت است، گفتیم یکی از اهداف سواد رسانه‌ای، پرورش مخاطب هدفمند و هوشمند است و البته موضوع دیگر دنبال کردن اهداف در چگونه فضایی است. دراین زمینه ابزارهای مختلفی وجود دارد که یکی از آنها سیمکارت کودک و نوجوان است.در این زمینه رویکرد کنترلی و ایجاد محدودیت اشتباه است چون واکنش فرزندان به کنترل پنهان‌کاری و واکنش آنها به محدودیت فاصله گرفتن است. یکی از دلایل شکاف والدین با فرزندان همین تلاش غیر کارشناسانه است بنابراین به جای کنترل باید مدیریت کنند و مشورت بدهند به جای محدودیت باید ضوابط و مقررات منطبق بر منطق کودک و نوجوان را مشخص کنند.با این رویکرد والدین می‌توانند زمان استفاده از اینترنت را متعادل و محتوای مناسب را در سنین مختلف تعیین کنند، در دوره کودکی و مقطع تحصیلی ابتدایی، فرزندان بیشتر با بازی‌های جذاب فضای اینترنت را مطالبه می‌کنند اما در مقطع متوسطه اول و دوم که فرزند در دوره نوجوانی است به دنبال ایجاد حریم شخصی است، به عنوان نمونه فرزند می‌خواهد برای گوشی همراه خود رمزورود بگذارد، اگر والدین مخالفت کنند او می گوید چرا گوشی خودتان رمز ورود دارد؟ سوال اینجاست که آیا این حریم شخصی در دوره نوجوانی باید به رسمیت شناخته بشود؟! بله اما نسبت نزدیکی افراد با حریم شخصی متفاوت افراد متفاوت است، یعنی فرزندان باید بپذیرند که نزدیکترین افراد به حریم شخصی آنها پدر و مادر آنها است.
 از دید ذهنی محتوای نامناسب و مدت زمان استفاده بیش از اندازه، اختلال شناختی را بوجود می‌آورد، یعنی کودک که باید در سیر رشد و تربیت شناختی نسبت به خود، خلق یعنی دیگری، نسبت به خلقت یعنی هستی و نسبت به خداوند یعنی خالق شناخت پیدا کند، وقتی محتوا نامناسب باشد در رشد شناختی‌اش اختلال ایجاد می‌شود ممکن است از بازی‌هایی استفاده کند که با موجودات تخیلی سر و کار داشته باشد، این فرد ذهن‌گرا می‌شود. دیگر اختلال عدم تعادل شناختی است که کودک از شناخت متعادلی نسبت به این چهارگانه شناختی، برخوردار نیست. در اثر محتوای نامناسب و زمان بیش از حد استفاده از اینترنت، روان کودک به صورت گسسته شکل می‌گیرد و در نتیجه به بلوغ روانی متناسب با دوره رشد خود نمی‌رسد، چون تعاملات روانی و عاطفی خارج از فضای مجازی را نداشته با محیط با دیگران با حیوانات تعاملی نداشته حتی در دل طبیعت در ساحل دریا گوشی یا تبلت در دستش است. به همین دلایل تست‌هایی که ما از دانش‌آموزان متوسطه اول و دوم در زمینه رشد روانی می‌گیریم اختلالات جدی رشد روانی را مشاهده می کنیم.وقتی تعاملات کودک عمدتا مجازی است و با آدم‌هایی که در دسترس او نیستند یا شبه انسان‌ها در بازی‌های دیجیتال سر و کار دارند کودک به بلوغ اجتماعی نمی‌رسد. بنابراین ضریب همکاری و تعامل و سازگاری آنها ضعیف می‌شود.سازگاری اجتماعی یعنی رسیدن به سطحی از دانش و مهارت که کیفیت زندگی او با دیگران را افزایش بدهد. از همین رو خیلی از دانش‌آموزان در مدارس، توانایی کار گروهی را ندارند در حالیکه در بازی‌های دیجیتال خیلی ماهر هستند. از همین رو فرزند خانواده در دوره دانشجویی توانایی زیست در خوابگاه در شهر دیگر را ندارد.
روز اینترنت امن‌تر (SID- Safer Internet Day) هر سال در دومین روز از دومین هفته از دومین ماه سال میلادی برگزار می‌شود همزمان با ایران در 170 کشور جهان جشن گرفته می‌شود.از سال 2004 کمیسیون اروپا به عنوان نخستین گام از پروژه «حاشیه‌های امن» اتحادیه اروپا با هدف بالابردن آگاهی عمومی در زمینه چالش‌های اینترنت و نگرانی‌های خانواده‌ها درباره آسیب‌های ناشی از حضور فرزندان در فضای مجازی این روز را تعیین و نامگذاری کرد. هر سال یک موضوع متفاوت برای برگزاری این رویداد انتخاب می‌شود. سال‌های پیش‌تر موضوعاتی مانند قلدری آنلاین، شبکه‌های اجتماعی، عرضه اطلاعات و تصاویر شخصی آنلاین، مطرح شد. شعار امسال مثل دو سال گذشته «همه‌با هم برای اینترنت بهتر است Together for a better internet» است.

کلیدواژه‌ها: دیدگاه اینترنت


نظر شما :