سواد رسانهای چگونه میتواند در مواقع بحران به داد جامعه برسد؟
مجید رضائیان (استاد دانشگاه و پژوهشگر)
مردم در فضای مجازی رفتارهای هیجانآمیزی از خود بروز میدهند که علت آن برخوردار نبودن از سواد رسانهای است. باید به مردم بگوییم این چیزی که شما میبینید اطلاعات تکمیلی نیست بلکه فکت است. وقتی میگوییم «زلزله آمد» این فکت است و وقتی به ریشتر زلزله اشاره میکنیم اطلاعات تکمیلی. در شبکههای اجتماعی فکتهای مختلفی مطرح میشود که اطلاعات ندارد و در پروسه نشر و بازنشر با کامنتهای مختلفی که روی آن سوار میشود اصطلاحاً طبق نظر مؤسسه رویترز و آکسفورد که بهطور مشترک در این زمینه کار کردهاند فکت به پسافکت تبدیل میشود، یعنی یک کلاغ به چهل کلاغ تبدیل میشود. مردم در شبکههای اجتماعی بسرعت از فکت به سمت پسافکت میروند و دقیقاً این فاصله جایی است که باید یک فعال رسانه یا رسانههای معتبر در آن نقطه بایستند و در واقع با دادن اطلاعات تکمیلی از چرخه بیحاصل فکت به پسافکت جلوگیری کنند. ما باید زمانی که فکت مطرح میشود آنجا بنشینیم و سعی کنیم آموزشهای روزنامه نگاری را از همانجا آغاز کنیم. با این کار بلافاصله جلوی فکتمحوری را خواهیم گرفت و تأثیر آن را از بین خواهیم برد. میتوان با یک کامنت حاوی اطلاعات تکمیلی سوار بر موج شد و فکت را در سایه قرار داد. تنها راه جلوگیری از این چرخه، حضور روزافزون در شبکههای اجتماعی است چون راه دیگری برای مقابله وجود ندارد. خود این حضور بین فکت و پسافکت آموزش است. ما اگر چند بار این کار را بکنیم برای بسیاری این مسأله فرهنگسازی میشود که هر چیزی را بازنشر ندهند و مراجعه کنند به کانالهای مختلف و اطلاعات خود را بسرعت افزایش دهند. افرادی که این کار را در صفحات خود میکنند به مرور نقش مرجع را ایفا میکنند و ما باید سعی کنیم با حضور فعالانه خود تبدیل به مرجع شویم.» رضائیان راهکارهایی مانند آموزش رسانه و مختصات آن را از طریق پخش زنده اینستاگرام یا انتشار ویدئوهای کوتاه و تأثیرگذار را برای فرهنگسازی در این زمینه راهی دیگر برای بالا بردن سواد رسانهای میداند. آموزش از طریق کتابهای درسی به زبان ساده در مقاطع ابتدایی و پایه، یکی از راههایی است که از نظر محمدمهدی فرقانی استادیار دانشگاه علامه طباطبایی میتواند در بالا بردن سواد رسانهای نقش داشته باشد: «این آموزشها میتواند بتدریج در مقاطع دبیرستان و دانشگاه با سرفصلهایی مانند شناخت ساختار رسانههای بینالمللی و داخلی، مدیریت و مالکیت رسانه، رابطه رسانه با قدرت و منافعی که در این بین وجود دارد، رسالت و مسئولیت روزنامهنگاران، ادامه یابد.» او طریق دوم آموزش را استفاده از پتانسیل خود رسانه برای آموزش به مردم میداند: «رسانهها در کنار اطلاعات و اخبار و گزارشهایی که بهطور معمول منتشر میکنند بهطور ضمنی و صریح در ارتباط با وظایف و مسئولیتها و کارکرد رسانه، به مردم آموزش دهند تا از این طریق قدرت تشخیص و انتخاب را در مردم بالا ببرند تا جایی که دیگر مردم خودشان ابزار تشخیصی مناسب را در اختیار داشته باشند. در واقع شخصیتها با بیاعتماد کردن مردم به رسانههای سنتی، عملاً یک پشتوانه فرهنگی را از خود سلب میکنند. اگر اعتماد عمومی خدشهدار و امید اجتماعی تضعیف شود، خواهی نخواهی مردم تمایل بیشتری به پذیرش اخبار جعلی و اطلاعات مخدوش پیدا میکنند. مجموعهای از عوامل باید دست به دست دهد تا رابطه بین رسانه و مردم توأم با اعتماد متقابل شود. مردم باید محرم دانسته شوند و رسانهها هم باید به مسئولیت اجتماعی خود عمل کنند تا بخصوص در مواقع حساس که نیاز به اعتمادسازی یا نیاز به اعتماد مردم به دولت وجود دارد این امر محقق شود. اکبر نصراللهی رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و مطالعات رسانه ایران کشوری است که در معرض بحرانهای مختلف و مخاطرات فراوان است، مخاطراتی که اگر مسئولان و رسانه و مردم مراقب نباشند آنها هم به سیاهه بحرانها افزوده خواهند شد. در چنین شرایطی رسانهها باید مسئولانه رفتار کنند و مراقب باشند آرامش روحی، روانی مردم که حد و آستانهای دارد مورد تعرض قرار نگیرد. مردم هم حق دارند بدانند و هم حق دارند در سونامی اخبار منفی و دروغ، آرامش روحی و روانیشان مورد تعرض قرار نگیرد. از آن طرف مردم هم مسئول هستند. حالا به هر دلیلی ممکن است کنشگران سیاسی و رسانهای حقوق مردم را رعایت نکنند و از هر طریق بخواهند به اهداف خود برسند اما مردم که درواقع در معرض این پیامها هستند خودشان نباید به پربینندهتر شدن پیامها و خبرهای دروغ بحرانافزا کمک کنند. متأسفانه مسئولان و رسانهها تا بحرانی اتفاق میافتد میگویند مردم سواد رسانهای پایینی دارند، این درحالی است که اگر مردم سواد رسانهای پایینی داشته باشند چیز عجیبی نیست و از مردم نمیتوان انتظار داشت چون متخصص نیستند. عجیب این است که سواد رسانهای خبرنگاران و مدیران رسانه و مسئولان هم پایین است و آنهایی که مسئول بالا بردن سواد رسانهای مردم هستند خودشان سواد رسانهای کافی ندارند. اگر مسئولان سواد رسانهای بالایی داشته باشند در زمانه بحران بموقع خبررسانی میکنند و نیاز مردم را بموقع تأمین میکنند تا مردم هم مجبور نباشند برای تأمین نیاز به دنبال منابع خبری فیک و کماعتبار بروند. وقتی میبینید در دل یک بحران ، بحران جدیدی بهوجود میآید یا بحرانافزایی میشود، دلیل این است که یا احتمالاً مسئولان نیازهای خبری مردم را متوجه نیستند یا به رسانه رسمی اعتماد نمیکنند یا جلوی انتشار خبر را میگیرند یا دیر وارد میدان شدند و درنتیجه با این رفتارها باعث میشوند شایعات زیادی تولید و منتشر شود. اگر رسانهها در مواقع بحران بموقع وارد عمل شوند دیگر اصلاً خبر دروغ به وجود نمیآید یا فرصت برای دروغپراکنی خیلی کم میشود. علت بهوجود آمدن خبر دروغ این است که از طرفی مردم نیاز به اطلاعات دارند و از طرفی رسانه و مسئولان دیر وارد میدان عمل میشوند.
نظر شما :