چالشهای خانواده در پساکرونا
دکتر محمد خدایاریفرد (استاد دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران)
در این زمینه سه در بخش به مسئله چالشهای خانواده در پساکرونا میپردازیم. از چند زاویه در این خصوص میتوان مطالبی را بیان کرد.
عدهای میگویند که کرونا همیشه با ما است و هیچ زمانی از بین نمیرود و همیشه با ما است. حتی زمانی هم که واکسن این بیماری کشف هم شود همچون بیماریهایی چون مثل آنلانفزا باید با آن زندگی کنیم.
چالشهای بسیاری از سوی کرونا بر زندگی انسان مستولی شده است. روز گذشته سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد که کرونا باعث بحرانهای شدیدی در اقصی نقاط دنیا شده است که شامل ابعاد مرتبط با گرسنگی، سلامت روان، افسردگی و اضطراب و.. است که تهدید شدیدی برای جوامع مختلف به شمار میرود.
تجربه زیستی همه ما نیز در کشورمان این مسئله را نشان میدهد. روانشناسان نیز گواهی میدهند که اضطرابها و وسواسها و... در این دوره گسترش پیدا کرده است.
اختلال وسواس به همراه تنشهای خانوادگی و اضطراب و افسردگی و... افزایش گستردهای پیدا کرده است، در این بین وسواس شستشو در میان مردم گسترش بسیاری داشته است.
عدهای از مردم کرونا را نعمت الهی میدانند. عدهای از افراد و مراجعان روانشناسان این کرونا را نعمت الهی میدانند و از این پدیده راضی هم هستند. از جمله این موارد میتوان به رضایت آنها از کاهش آلودگی هوا و افزایش کیفیت محیط زیست نام برد.
روابط خانوادگی عدهای از خانوادهها در این بین به خاطر گردهماییها و دیدارها بیشتر و بهتر شده است. در این میان شوهران وقت بیشتری برای خانواده خود دارند و فرزندان نیز وقت بیشتری در منزل حضور دارند و اعضای خانواده از حضور هم استفاده میکنند.
فرهنگ کتابخوانی و ارتباطات از طریق فضای مجازی بیشتر از گذشته شده است. عدهای بیان میکنند که این ارتباطات اینترنتی شرایط بهتری را نسبت به ارتباطات رسمی اجباری برای آنها ایجاد کرده است. ارتباطات تکلیفی و وظیفهای در این میان کاسته شده است که رضایت بسیاری را نیز به دنبال داشته است.
وقتی از چالشهای خانواده در پساکرونا صبحت میکنیم به دنبال ارائه یک نگاه واقعی در فرهنگ ایرانی هستیم نه جهانی. این چالشها نیز به سه بخش چالشهای درون خانوادگی، چالشهای خانواده با نظامهای پیرامونی از جمله آموزش و پرورش و... و چالش خانواده با نظام حاکمیت تقسیم میشود.
در حال حاضر چالشهایی در بین خانوادهها وجود دارد. وقتی از افزایش نهضت کتابخوانی صحبت میکنیم یا استفاده از تکنولوژی در بین افراد، شاهد رشد این دو پدیده هستیم. همین افزایش استفاده باعث میشود که این چالشها پس از کرونا هم گسترش پیدا کند.
گسستهای بین نسلی در دوران پساکرونا بیشتر خواهد شد
چالشهای بین والدین به عنوان نسل قدیمی و فرزندان به عنوان نسل جدید یک گسل اجتماعی بوجود میآورده و در آینده بیشتر هم خواهد شد، نسل جدید به دلایل متعدد از جمله اینکه اطلاعات به وفور در اختیار آنها قرار گرفته و دسترسی به شبکههای مجازی و دادههای مختلف، دارد حوزه ارتباطی گسترده تری هم خواهد داشت.
ایجاد مطالبه توسعه خطوط اینترنت در کشور از سوی مردم در دوران پساکرونا، در بحث کلاسهای آنلاین و مراجعان آنلاین رواشناسان و اطبای دیگر، به حدی با قطعی و ضعف اینترنت دست به گریبان بودیم که قطعا مطالبه عمومی به توسعه تکنولوژی اینترنت در کشور خواهد رفت.
نسل جدید پاسخهایی از خانواده ووالدین طلب میکند که والدین توان پاسخگویی به آنها را با معیارهای خاص خود ندارند، امروز شاهد هستیم که بچههای پیش دبستانی با اینترنت کار میکنند و این مسئله به دلیل جبر کرونا بوده است که البته آثار خوب و بد خاص خود را هم دارد ولی این استفاده در دوران پساکرونا بیشتر خواهد شد.
افزایش گسترده اطلاعات نسل جدید باعث میشود که این نوجوانان و جوانان بر اساس همین دادهها از خانواده خود سوالات متعددی بپرسند که به جواب خود هم نمیرسند چون پدر و مادر آنها نمیتوانند پاسخگو باشند.
پساکرونا باعث میشود که با توجه به گسترش شبکههای اجتماعی ارتباط بین انسانی در شکل جدید خود گسترش پیدا کند.
یکی از چالشهای گسترده بین نسل جدید و قدیم، چالشهای دینی است، برداشتها و فهم سنتی از دین توسط خانواده صورت میگیرد و برداشتهای روشنگرانه از دین که توسط نسل جوان استفاده میشود و با توجه به توسعه نهضت کتابخوانی مشکلاتی را بوجود میآید.
چالشها بین همسران نیز ممکن است افزایش یابد.
چالش اساسی در حوزه دینی بین همسران نیز در خانواده بوجود میآید. در این بین خانمها به خصوص به حقوق طبیعی خود آشنایی بیشتری پیدا خواهند کرد و مطالبهگری بیشتری خواهند داشت و این چالشها تاثیرات خود را تا مدتها در خانوادهها باقی خواهد گذاشت. حتی این چالشها بین همسران مذهبی نیز ادامه خواهد داشت.
وی گفت: از چالشهای دیگری که بین همسران ایجاد میشود در خانوادههایی است که خانمها توانمندی بالاتری نسبت به همسران خود دارند. به خصوص خانوادههایی که روابط شان با همسران شان چندان مطلوب نبوده است. زنانی که از نظر فکری و تحصیلاتی و دینی در موقعیت بالاتری نسبت به همسران خود هستند این چالشها را بیشتر حس خواهند کرد.
بخصوص اگر در خانوادهای باشند که مردان آنها توانمندیهای خانم خود را نبینند و به آنها نگویند و یا نسبت به این خانمها احساس حقارت داشه باشند و از طرف دیگر این خانمها در محیطهای اجتماعی و کاری مورد توجه قرار میگیرند.
پیش بینی میشود که این چالشها در بین مردم، حتی خانوادههای مذهبی و مسئولان نیز افزایش خواهد داشت. حتی خانوادههای مذهبی هم از چالشهای درون خوانوادگی مصون نخواهد بود و باید به دنبال راهکاری برای آن بود. جوانان امروز در فضای گردش اطلاعات در فضای مجازی سوالات متعددی دارند که دیگر با پاسخهای سنتی و فهم قدیمی از منابع دینی قانع نمیشوند.
احتمال افزایش دینگریزی جوانان
چالشهای بزرگی در خانوادههای سنتی و مذهبی رخ خواهد داد. بر اساس این چالشها به خصوص در حوزه چالشهای دینی نسل جوان احتمال میدهیم که دچار افزایش روحیه دین و سنت گریزی جوانان شویم که البته راهکارهایی برای برون رفت از این بحران نیز وجود دارد.
وجود این احتمال چندان کار اشتباهی نیست زیرا اگر این احتمالات را مرور کنیم در برنامه ریزی برای حل این مشکلات در آینده نیز از همین الان اقدام خواهیم کرد. باید در عرصه راهکارها به نتایج مطلوب برسیم.
پیش بینی میشود که در آینده تلاش برای جایگزینی اخلاق به جای دین سرعت گستردهای گیرد، به نظر میآید که تلاش خواهد شد تا اخلاق به صورت قانون در بیاید. مثل قوانینی چون ضدیت با دروغگویی که ممکن است در جامعه ما به یک جرم انگاشته شود.
چالش دوم، چالش مجموعه خانوادهها با نظام آموزشی
چالش دوم که چالش مجموعه خانوادهها با نظامهای آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی است، تضاد و تعارض بین خانوادهها و سیستم آموزش و پرورش و آموزش عالی که متکی به محفوظات است در پساکرونا بیشتر خواهد شد زیرا انتظارات و مطالبات مردم از سیستم آموزشی بیشتر خواهد شد. خانوادهها در آینده مهارت محوری را تقاضا خواهند کرد. انتظار خانوادهها از سیستم آموزشی، شکوفا کردن استعدادهای فرزندان است. همین الان هم سیستم آموزشی ما بیتشر متکی بر حافظه محوری است.
بخش دوم چالشها به این نکته هم اشاره میکنم که دانش آموزان در فضای مجازی فرصت نقد اساتید و معلمین و سیستم آموزشی را پیدا میکنند.
چالش شوم، چالش خانوادهها با حاکمیت
بخش سوم نیز مرتبط به چالشهای خانوادهها با حاکمیت است. پیش بینی میشود که بر اساس گسترش فضای مجازی هیچ چیزی پنهان نخواهد بود و مطالبات به حق مردم از نظام و حاکمیت افزایش پیدا خواهد کرد و اگر مسئولان نظام تحمل نقد را نداشته باشند و مطالبات را بر اساس راهکارهای علمی جواب ندهند به زور متوسل میشوند و بحران مشروعیت پدید خواهد آمد.
اهمیت رواج پاسخگویی شفاف به نقدها و شفافسازی امور برای تامین مطالبات عمومی اگر با نسل جوان به خوبی و شفافیت سخن نگوییم و آنها را برانیم پیش بینی میشود که با این روند روشنفکران دینی تا اعماق وجود جوانان در خانوادهها رسوخ میکنند و ملجا و امن گاه جوانان خواهد شد.
خانواده را برای اعضای آن امن کنیم و تضادها را بپذیریم
همه این چالشها بدون استثناء دارای راهحلهای عینی هستند، یکی از راههای حل مهم و اساسی در داخل خانواده پذیرش و قبول قابلیتهای بوجود آمده بین دو یا چند نسل و پذیرش تفاوتهای فکری و دینی دو نسل است.
والدین باید این تفاوتها را بپذیرند. خود ما نیز در دوران جوانی با خانوادههای خود این چالشهای دیدگاهی را داشتیم. همچنین پذیرش این واقعیت که خانواده و خانهای که در آن زندگی میکنیم باید امن و پناهگاهی برای همه اعضای خانواده باشد.
وقتی این خانه پناهگاه باشد هیچ کسی، فرد دیگری را از خانه بیرون نخواهد راند. مهم نیست که سند خانه از آن کیست بلکه مهم این است که همه باید خانه خود را امن بدانند زیرا بیرون برای همه اعضای خانواده خطرناکتر است. هر نوع اختلاف دینی و سیاسی و اعتقادی باید در خانواده نگه داشته شود.
با مقایسه پناهگاههای دوران موشک باران ایران توسط رژیم بعث عراق و خانه در دوران معاصر یک مسئله روانشناختی در اینجا رخنمایی میکند مسئله مکانیزمهای دفاعی است. این مکانیزمها در وجود ما خلق شده است که مسایل اجباری را نپذیریم. این دفاع مشکل ندارد ولی مشکل از زمانی آغاز میشود که همه زندگی ما در مکانیزم دفاعی سپری شود و هیچ شکستی را نپذیریم.
نباید اعتقادات و باورها را بشکنیم. حتی اگر کسانی اعتقاداتی که ما دوست داریم را نداشته باشند. در دوران جنگ دفاع مقدس صدام سه سطح دفاعی داشت که اولین سطح آن را که سوسنگرد و بستان و هویزه بود را گرفتیم. دفاع دوم صدام بسیار قوی بود که میتوان آن را با خرمشهر مقایسه کرد. ولی دفاع سوم صدام را هیچ وقت نتوانستیم بشکنیم. یعنی هیچ وقت نتوانستیم بصره را بگیریم.
انسانها نیز همین گونه هستند که اگر بخواهیم به زور دفاع دیگران را بشکنیم این دفاع به قلب همسر یا فرزندانمان برخورد میکند.
تغییر زیربنای نظام آموزشی ضروری است
نظام آموزشی ما باید به شکل زیربنایی تغییر کند. در آموزش و پرورش ما افراد متخصص بسیاری حضور دارند که اگر نظرات تحقیقی آنها به کار گرفته شود و آموزش و پرورش از دانشکده روانشناسی معتبر ایران کمک بگیرد و از آنها راهحل بگیرد میتوانیم توسعه خوبی در این بخش شاهد باشیم.
قطع دخالتهای غیر کارشناسی بیرونی نسبت به سیستم آموزشی کشور گاهی اوقات شرایطی بوجود میآید که این صاحبنظران نمیتوانند در این حوزه کار جدی انجام دهند.
اگر حاکمیت و مردم به این باور برسند که هم بر اساس شاخصهای دینی و هم بر اساس شاخصهای قانون اساسی ما هیچ فردی که مخالف ما و حتی ضد ما فکر میکند را تا زمانی که دست به عملیات نظامی نزده است به خاطر داشتن افکارمتفاوتش با ما نمیتوانیم آن را محاکمه کنیم بسیاری از مشکلات درونی مردم با یکدیگر و حاکمیت حل میشود. امام راحل فرمودند که در جمهوری اسلامی حتی کمونیستها هم میتوانند حرفهایشان را بزنند.
حاکمیت باید راهحل مشکلات اجتماعی و ... خود را از محققان و پژوهشگران و دانشگاهها بخواهد. این مراکز میتوانند چالشهایی که بین مردم و حاکمیت در همه ابعاد آن ایجاد شده است شناسایی و با آیندهپژوهی دقیق نسبت به حل این چالشها اقدام کنند.
نظر شما :