«بیتفاوتی اجتماعی» چگونه از بین میرود؟
امید علیاحمدی (جامعهشناس و استاد دانشگاه)
انسان در یک جامعه به سمت فضای اجتماعی غالب کشیده میشود، بنابراین جو مبتنی بر قدرشناسی و شناخت رفتارهای خیرخواهانه، بیتفاوتی اجتماعی را از بین خواهد برد. در یک جامعه سنتی روستایی اشخاص به دلیل شناخت یکدیگر، نمیتوانند نسبت به سرنوشت خود و دیگران بیاعتنا باشند؛ وظایف و مسئولیتهای اجتماعی را میپذیرند و در صورت عدم انجام تعهدات اجتماعی به جهت اعمال کنترل و نظارت جامعه به طرق مختلف تحت مجازاتهای اجتماعی قرار میگیرند.این مجازات میتواند در سطح خرد نظیر چشم غره رفتن، سلام و احوالپرسی سرد اهالی جامعه یا عدم انجام معاملات اجتماعی با شخص باشد.بنابراین در یک جامعه سنتی، بیتفاوتی اجتماعی و عدم انجام نقشها رنگ باخته و تبعه روستا یا شهر جرات بیاعتنایی به مسائل اقتصادی و اجتماعی یکدیگر را نخواهند داشت.با توسعه شهرنشینی اما شهروندان پشت سر یکدیگر سنگر میگیرند؛ یکدیگر را نمیشناسند و این امر سبب "گم گشتگی اجتماعی" میشود.با گسترش این احساس، شهروندان از وظائف نقش سرپیچی میکنند، مسئولیتهای اجتماعی را نمیپذیرند و با تجربه احساس تنهایی به نقطه بیتفاوتی اجتماعی میرسند. این امر همچنین با تشدید احساس عدم امنیت به هنگام انجام اعمال خیرخواهانه و نبود پیوندهای اجتماعی با مناسبات مدنی بیش از پیش تقویت میشود و شهروندان احساس میکنند، در صورت انجام اقدامات خیرخواهانه با استقبال عمومی روبهرو نمیشوند و گاه از این ناحیه (اجتماع) آسیب میبینند.
امنیت اقتصادی بیتفاوتی اجتماعی را کاهش میدهد،ناامنی اقتصادی و اجتماعی نیز میتواند جامعه را به سمت بیتفاوتی اجتماعی سوق دهد و به اصطلاح عامیانه تفکر "گلیم خود را از آب بیرون کشیدن" را تقویت کند. در این جامعه احساس میشود، انجام امور خیریه با دریافت پاداش همراه نمیشود و شهروندان تحت نظارت اجتماعی قرار ندارند. بنابراین در این شرایط فردگرایی خودخواهانه حاکم شده و بیاخلاقی اجتماعی رواج مییابد.رواج فردگرایی خودخواهانه نیز بیتفاوتی اجتماعی را تقویت و تبعه جامعه به شکل جزیرهای در حبابهای شخصی و خانوادگی فرومیروند و این فرآیند را به فرزندان خود هم آموزش میدهند.اما اهالی یک جامعه باید بدانند، بیتفاوتی نسبت به مسائل اجتماعی دیگران میتواند برای عموم سبب خسران شود.
توجه به مسائل اجتماعی دیگران و اعمال خیرخواهانه موجب بهبود وضعیت اجتماعی کشور و افزایش سرمایههای ملی خواهد شد.مردم نباید با انجام اعمال خیر به سرعت خواهان دریافت منافع باشند، بلکه باید بیاموزند با اصلاح یک جامعه، مشکلات شخصی هم برطرف خواهد شد.بنابراین با تقویت نهادهای مدنی و شبکههای اجتماعی مدنی میتوان بیتفاوتی اجتماعی را کاهش داد. اگر شهروندان احساس کنند، اعمال و رفتار خوب دیده خواهد شد، بیپاسخ نخواهد ماند و منفعترسان وضعی مشابه با دیگران نخواهد داشت، بیشک خیررسان خواهد بود. در واقع انسان در یک جامعه به سمت فضای اجتماعی غالب کشیده میشود، بنابراین جو قالب مبتنی بر قدرشناسی و شناخت رفتارهای خیرخواهانه، بیتفاوتی اجتماعی را از بین خواهد برد.
نظر شما :