مدیریت بحران بهداشتی بدون مشارکت مردم محقق نمی شود
دکتر عباس نعیمی جورشری (جامعه شناس و نویسنده)
عموم جامعه معمولا سرمایه را یک مفهوم مادی همچون پول و ثروت و وجوه نقد و ملک و... میدانند فلذا وقتی از سرمایه اجتماعی حرف میزنیم، ذهن مخاطبان در وهله نخست به سمت اشیایی میرود که تحت تملک انسان قرار دارد. اما مفهوم مذکور فراتر از این امور است.
از دیدگاه علم جامعهشناسی، سرمایه اجتماعی داشتههای ارزشی یک جامعه است که در ساحت تعاملات بین فردی شکل می گیرد و نهایتا شبکه های ارتباطی را سامان می دهد. این شبکه های ارتباطی بناست در جهت نیل به اهداف مشترک حرکت کنند.
سرمایه اجتماعی میزان توانمندی یک جامعه در برقراری و تنظیم روابط بین فردی برای رسیدن به اهداف را شامل می شود،
روابط بین افراد دارای جنبه های وجودی، ماهیتی و محتوایی است که از فردی به فرد دیگر در جریان بوده و هنگامی که افراد با هم ارتباط دارند این محتواها بازتولید می شود. در اینجا شاهد بده_بستان در سه سطح رفتاری، فکری و عاطفی در روابط هستیم.
ارزش ها متاثر از همین بده و بستان های رفتاری، فکری و عاطفی است. نظریه پردازان دیدگاه های متعددی برای سنجش سرمایه اجتماعی دارند، اما مهمترین و قابل اتکاترین معیار و شاخص در این ارزیابی ها، مفهوم «اعتماد» است.
اعتماد اصلیترین رکن سرمایه اجتماعی است و در این بین، اعتماد مردم به مردم، اعتماد مردم به حاکمیت و اعتماد حاکمیت به مردم سطوح مختلف این مولفه است.تعامل، مراوده، همکاری، همسایگی، دوستی، عشق ورزی و... سطوح مثالی از اعتماد مردم به مردم است، اعتماد مردم به حاکمیت و اعتماد حاکمیت به مردم نیز به عنوان عیار سرمایه اجتماعی در مدیریت بحران ها خودش را نشان می دهد.«مشارکت» را دومین شاخص ارزیابی سرمایه اجتماعی است.
وقتی میخواهیم وضعیت سرمایه اجتماعی را در یک جامعه بسنجیم، باید به میزان مشارکت مردم در مدیریت جامعه توجه کنیم. جامعه را چنان را یک جزیره دورافتاده در نظر بگیرید که جماعتی در آن واقع شده اند لذا آنها باید دست به اقداماتی بزنند که این جزیره را قابل سکونت کنند، یعنی نظم و آرامش جاری و منافع عمومی تامین شود. برای این مقصود همه باید در مدیریت امور جاری مشارکت داشته باشند.
مشارکت در انتخابات بازرترین جلوه از مشارکت مردم در مدیریت جامعه است که در فلسفههای سیاسی به بحث نهاده می شود حضور در جلسات مدارس یا محل زندگی نمونه هایی از مشارکت اجتماعی است که همه آنها در قالب تعهد به امور عمومی قابل ارزیابی است؛ عبارتی که رابرت پاتنام نظریه پرداز سرمایه اجتماعی را طرح می نماید.عضویت در احزاب سیاسی، انجمن های اجتماعی و NGOها که بیشتر جنبه داوطلبانه و غیر مادی دارد و اهداف میان مدت و بلندمدت را دنبال می کند، از دیگر شاخص های سرمایه اجتماعی است. هرچقدر همکاری مردم در امور جمعی بیشتر باشد، سرمایه اجتماعی قوی تری ایجاد خواهد شد. در واقع تولید سرمایه اجتماعی در این مجرا شکل می گیرد. سرمایه اجتماعی با شاخص «احترام به حقوق دیگری» نیز سنجیده می شود، احترام مردم نسبت به حقوق یکدیگر و احترام حاکمیت نسبت به حقوق مردم جهت گیری سرمایه اجتماعی را در یک دولت - ملت نشان می دهد.پیمایش های ملی و منطقه ای به ویژه در دهه اخیر گویای روند نزو به نظر می رسد اعتماد مردم نسبت به یکدیگر و اعتماد مردم نسبت به حکمرانی کاهش یافته است. شدت این کاهش و ابعاد آن در سطحی است که می توان گفت با بحران اعتماد در جامعه مواجه هستیم. مشاهده روابط روزمره نشان می دهد که ما نسبت به هم بی اعتماد هستیم، چه در رفتار و چه در کلام. سخنی که گفته می شود کمتر مورد پذیرش عمیق قرار می گیرد، در اعمال اقتصادی احساس نگرانی داریم و حتی روابط عاطفی ما نیز دستخوش تردید و شکاکیت است.بخش قابل توجهی از جمعیت کشور با پرونده های قضایی درگیر هستند. این حجم از اصطکاک قضایی نشانه ای از وجود خشم و عصبیت در توده هاست که عدم تعادل روانی را دامن می زند.بحران اعتماد یک خطر جدی است و متاسفانه به آن توجه نمی شود،این خطر زیر جلد جامعه جاری است و مسائل خرد و کلان را در بر می گیرد. این بی اعتمادی از مسائل روزمره مانند روابط عاشقانه و ازدواج و خانواده گرفته تا مسائل کلان تر در سطوح مدیریتی کشور دیده می شود.اعتماد تابعی از «حقیقت و صداقت» است. حقیقت و صداقت از فضیلت های اخلاقی هستند؛ بنابراین می توان کاهش اعتماد در یک جامعه را به معنی اُفت فضیلت های اخلاقی برشمرد که این وجه بحث به فلسفه اخلاق تعلق دارد.
اعتماد تابعی از اخلاق گرایی جمعی است. عتماد از مدخل صداقت و حقیقت تامین می شود و نتیجتا اگر اعتماد در اجتماعی دچار صدمه باشد، اخلاق در آنجا دچار ضعف است.مدیریت یک بحران بهداشتی و پاندمیک، بدون مشارکت و همکاری مردم محقق نمی شود؛ این در حالی است که مشارکت و همکاری نیز تابعی از اعتماد اجتماعی هستند.
ارائه آمار ناقص و گاه نادرست یا عملیاتی نشدن وعده ها زمینه ساز بی اعتمادی مردم نسبت به مدیریت کلان است. مهمترین راهبرد و راهکار حکمرانان برای افزایش اعتماد اجتماعی این است که صادقانه و خیرخواهانه با مردم صحبت کنند، به گونه ای که این صداقت و خیرخواهی برای مردم ملموس باشد و مسئولان را در کنار خود ببینند.راهبرد دیگر این است که مدیریت کشور از علم جامعه شناسی مشورت بگیرد. وقتی مردم احساس کنند که نهاد سیاست و مدیریت، از خانواده شهروندان که مهمترین دارایی شان است مراقبت نمی کند، از مرز اعتماد افول خواهند کرد. حتی این بی اعتمادی رفته رفته به خصومت و لجاجت تبدیل می شود؛ در این شرایط شاهد عدم رعایت پروتکل های بهداشتی از سوی مردم هستیم. مردمی که از دشواری معاش و جولان مرگ در جامعه خسته و رنجور هستند. نهایتا اوج گیری بیماری و اعمال محدودیت ها، نارضایتی بخشی از جامعه را به دنبال دارد، زیرا نحوه تنظیم این محدودیت ها در وجه زمانی و مکانی مورد تایید عموم نیست. نمونه این امر را می توان در آزادی سفرهای نوروزی سراغ گرفت که موج چهارم کرونا را تشدید کرد، اما اکنون محدودیت های تازه و تعطیلی سراسری اصناف اعمال شده و مورد گلایه هایی قرار گرفته است.
بخشی از مشکل مدیریتی در فقدان مشاوران شجاع و آگاه در کنار نهادهای تصمیم گیر میباشد. برطرف کردن بحران اعتماد نباید از مشورت منتقدان غافل شد. مسئولان سخنان خلاف میل خود را نیز بشنوند و بپذیرند، زیرا نقد تخصصی، علمی و خیرخواهانه برای عموم جامعه راهگشاست، سیستم را تقویت می کند و رفاه جمعی را ارتقا می بخشد. اینگونه نقد از سوی هر کسی چه بسا خارج از دایره قدرت می تواند مفید و سازنده باشد.
گسترش حلقه آرا و نظرات موجب تقویت سرمایه اجتماعی است. NGO ها از حیث ساختاری حد فاصل توده ها و دولت هستند لذا این نهادهای مردمی باید از صوری و فرمایشی بودن خارج شوند و به آبادانی و ساخت جامعه بپردازند. نقش آنها در بهبود زیست مردم می تواند بسیار اثربخش باشد؛ کمااینکه نمونه های موفق ملی و منطقه ای از آن وجود داشته است.
کمک های مردمی و داوطلبانه موسسات غیردولتی در دوران کرونا بسیار یاری رسان بود و این حرکت ها باید تقویت شود، زیرا یک الگوی مثبت در مدیریت شهری است؛ البته مانع تراشی دیوانی می تواند این کنش های جمعی را تضعیف کند.رسانه ها نیز از مهمترین ابزارهای تقویت سرمایه اجتماعی هستند لذا هرچقدر رسانه ها قوی تر، متعددتر و کیفی تر با تعهد به اخلاق حرفه ای باشند، اعتماد اجتماعی موثرتری شکل خواهد گرفت و بی تردید آینده ایران متاثر از این مهم خواهد بود.
نظر شما :