پایین بودن سرمایه اجتماعی شعلههای کرونا در شهرها را روشن کرد
دکتر هادی خانیکی (استاد علوم ارتباطات )
آغاز پیک چهارم کرونا با تغییر رنگ شهرها، ۵ رقمی شدن تعداد بیماران جدید مبتلا به کرونا و افزایش مرگ و میر مبتلایان همراه بوده است. پیک غم انگیز و اندوهناکی که تا همین جای کار هم برخی از مردم را درگیر خود کرده است. این اتفاق در حالی رخ می دهد که قبل از عید مسئولان بهداشتی کشور گفته بودند میزان رعایت پروتکلهای بهداشتی در روزهای آخر اسفند به کمترین میزان خود در ۴ ماه اخیرش رسیده و البته تعطیلات دو هفتهای نوروز، باز بودن جاده ها، رفتن مردم به سفر و نبود محدودیتهای سختگیرانه همه دست به دست هم داد تا دوباره بیمارستانها شلوغ شود. در این میان کاربران شبکههای اجتماعی هم نسبت به این وضع واکنش های متفاوتی نشان دادند. برخی به مسئولیت اجتماعی مردم اشاره میکنند و برخی دیگر هم از نبود قوانین سختگیرانه میگویند.
با این حال هادی خانیکی، استاد علوم ارتباطات در این باره معتقد است: «با این موضوع مشکل دارم که وقتی با مسألهای مواجه شدیم، صرفاً بگوییم بهدلیل عدم رعایت مردم بوده یا اشاره کنیم که حاکمیت مشکل داشته است. این نگاه جامعی نیست. اگر مردم رعایت نمیکنند باید بررسی شود که چه مسائلی موجب عدم رعایت پروتکلها شده است.»
رصد روند شیوع کرونا در کشور در سطوح مختلف به گونههای متفاوتی انجام میشود. صاحبنظران و نهادهای معتبر که مسئولیت سلامت و بهداشت را در ایران و دنیا برعهده دارند در این باره حرفهای ثابتی میزنند و آن حرف هم این است که کرونا را باید بهعنوان بخشی از زندگی جامعه کنونی قلمداد کرد و جنبههای مختلف زندگی را سازگار با وجود کرونا هماهنگ کرد. حتی در وضعیتی که همه جامعه با واکسن هم ایمن شده باشند. آنها میگویند که کرونا یک پدیده جدید است که حالا حالاها هم در کشورها وجود دارد. با این همه برای مدیریت کرونا دو سطح تصمیمگیری اجرایی و توجه به الزامات و محدودیتهای کرونا در همه بخشها مهم است. در این بخشها ما باید نسبت به وضعیت معیشتی، اجتماعی و حتی سیاسی افراد فکر کنیم و بدانیم که جامعه چقدر تحمل مصونیتها و الزامات کرونایی را دارد. این الزامات شامل رعایت فاصله اجتماعی، قرنطینه، سفرنکردن و رعایت محدودیتها در سوگ و شادی است. این الزامات البته زمانی سختگیرانه میشود و گاهی وقتها هم کمترین توجه به آن می شود. بنده برای محدودیتها معتقدم که کرونا و الزامات آن یکی از اجبارهای زندگی مردم است. در این همهگیری مردم باید به مسائل اقتصادی، اشتغال، کسب و کار و آموزش هم توجه کنند. همین این موارد موجب میشود که میزان تابآوری جامعه بالا و پایین شود.
مهار بیماری کرونا با درک مشترک خطر هم از سوی نهادهای اجرایی و هم از طرف نهادهای مدنی و عامه مردم امکان پذیر است. اما من با این موضوع مشکل دارم که وقتی با مسألهای مواجه شدیم، صرفاً بگویم عدم رعایت مردم بوده یا بگویم حاکمیت مشکل داشته است. این نگاه جامعی نیست. اگر مردم رعایت نمیکنند باید بررسی شود که چه مسائلی موجب عدم رعایت پروتکلها شده است. رعایت نکردن خودش یک پدیده فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است. در امر سلامت و بهداشت موضوع آموزش و پیشگیری بسیار مهم است. در آن سو هم باید دید اساساً با یک دستورالعمل سختگیرانه میتوانیم کنترل کنیم. باید اجرای دستورالعملها بر اساس جامعهای که در آن زندگی میکنیم، طراحی و اجرا شود. که به نظرم این محدودیتهای سخت برای جامعه ما امکان پذیر نیست.
اما آقای دکتر مردم زمانی همین محدودیتها را با جدیت میپذیرفتند و رفتارشان نشان می دادکه به پروتکلها توجه میکنند.
بهنظرم اعمال محدودیتهای سختگیرانه امکان پذیر نیست. بهدلیل اینکه رعایت پروتکلهای بهداشتی یک منظومه فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی است. در کنار همه اینها باید به الزامات بهداشتی هم توجه کنیم. اگر اعتماد مردم به نهادهای رسمی و حاکمیتی بالا نباشد و اگر سرمایه اجتماعی و پیامهای بهداشتی پیدرپی به مردم داده نشود اعمال قهر و فشار برای اجرای پروتکلها معنا ندارد و مردم رعایت نمیکنند. آنها بالاخره گریزگاههایی برای عدم اجرا پیدا میکنند. اصل اینکه بشود مسأله پیشگیری را جدی گرفت، این است که یک درک مشترک و اعتماد به نهادهای مجری وجود داشته باشد و از آن طرف هم نهادهای مجری بتوانند مشارکت شهروندان را در این کار جلب کنند.کارها بهصورت درونی انجام شود. سازمان بهداشت جهانی دستورالعملهای مختلفی برای مهار کرونا و همه بیماریهای همه گیر دارد. شما شیوه نامهها را یک بار مرور کنید، میبینید در این شیوه نامهها تأکید روی بالا بردن واکنش مردم در کنار آمادهسازی آنها است. افزایش آگاهی با اطلاعات دقیق با مقابله با شایعات و فراهم کردن خدمات مورد نیاز و برقراری ارتباط در مواقع اضطراری با نهادهای رسمی همه در ارتباط با هم قرار دارد. برای همین این شیوه نامه ها روی قدرت نهادهای مدنی تأکید میکنند.
در مجموع حرکت همه رو به جلو بوده است. البته برخی قسمتها با آزمون و خطا همراه بوده است. فکر میکنم ما در موج اول مواجهه با کرونا خیلی موفق تر عمل کردیم هم نهادهای رسمی وهم رسانهها خوب کار را پیش بردند. یکی از انتقادهایی که بدرستی به نهادهای رسمی وارد شده است این است که گاهی خودشان به گروه های منتقد تبدیل میشوند. شما مسئول هستید و باید کار انجام دهید آنها فکر میکنند جایشان با رسانهها عوض شده است. در این بحران اگر تصمیمی گرفته میشود تصمیم باید فراتر از وزارت بهداشت باشد. همه باید وارد شوند و هماهنگی بین نهادهای حاکمیتی بسیار مهم است. اگر یک تصمیم گرفته میشود در آن تصمیم همه مسئولانه برخورد کنند نه اینکه دستگاهی از خودش رفع تکلیف کند و دستگاه دیگر را مقصر بداند. البته بالا بردن مصونیت جامعه فقط کار حکومت نیست. نخبگان و مردم جامعه هم نسبت به اجرای پروتکلها مسئولیت دارند. اگر به پروتکلهای موفقی که نهادها در جهان داشتند هم نگاه کنیم، متوجه میشویم که نقش مؤثر در کاهش اثرات عالم گیر این بیماری در مجموعه همکاری نهادهای حاکمیتی، سازمانهای مختلف، جامعه مدنی، خانوادهها یعنی خود شهروندان و گروههای مرجع است. یکی از دلایل اشکال کار ما این است که این مجموعهها با هم در ارتباط مناسب نیستند.
با توجه به مجموعه ای از عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و حتی سیاسی امکان اینکه سفر در نوروز مطلقاً انجام نشود، وجود ندارد. قطعاً سفر باید محدود شود. مهمترین شکل محدودیت وقتی است که به صورت درونی انجام شود یعنی افراد نه فقط با نظارت بیرونی و اعمال محدودیت نظامی و انتظامی سفر نکنند بلکه بیشتر بدانند که اگر حتی هیچ نیروی نظامی هم مانع سفر نباشد خودشان تشخیص بدهند که باید در این شرایط سفر نروند. این موضوع هم برمی گردد به آموزش و اعتماد و ارتباطی که بین نهادهای رسمی و مردم وجود دارد.یکی از مهمترین آسیبهای ما پایین بودن سرمایه اجتماعی است. وقتی سرمایه اجتماعی پایین است شهروندان و افراد جامعه تصمیمگیری حاکمیتی را در امتداد منافع خودشان تحلیل نمی کنند. این همه در محاوره روزمره ما سوم شخص مجهول به کار برده میشود، مثلاً میگویند: «کار خودشونه» یا «معلومه که این کار رو برای این کردهاند» اصلاً مشخص نیست که چه کسی این کار را کرده است. این ناشی از بیاعتمادی و شکافی است که وجود دارد. در کنار این بیاعتمادی که وجود دارد یک غفلت از آینده نگری و دوراندیشی هم وجود دارد. معمولاً تصمیم گیریهای رسمی ما وقتی انجام میشود که مشکل پشت در خانه است. پیک چهارم برای نهادهای رسمی کاملاً مشهود بود. بسیاری از پزشکان و متخصصان قبل از عید هشدار داده بودند ولی معمولاً ما میگذاریم وقتی که خطر کاملاً مشهود شد به آن میپردازیم. در نوروز هم روز ۱۳ عید اعمال محدودیت کردند.
موفقیت هرگونه سیاستگذاری حاکمیتی برای مقابله با شیوع کرونا یا سهلگرایانه و متناسب نبودن آن سیاست و اقدام با زمینههای غالب در افکارعمومی، اعتماد شهروندان به صداقت و صحت تصمیمات نهادهای سیاستگذار و مجری، مشارکت مؤثر نهادهای مدنی و علمی و حرفهای در سیاستگذاری و اجراست. بهاین لحاظ رصد منظم و مستمر افکار عمومی و روندهای مسلط در آن بسیار ضروری است. هماکنون که کشور در آستانه مواجهه با موج پر خطر چهارم شیوع کرونا قرار دارد، توجه به گزارشهای نظرسنجی دیدگاههای مردم و مؤسسهها پیش از شیوع جدید و حین آن ضرورت دارد. من آخرین نظرسنجی که در سطح کشوری دیدهام، البته موضوع مهم، گزارش موج چهارم دیدگاههای مردم است که گروه افکارسنجی و افکار عمومی دفتر طرحهای ملی در پژوهشگاه فرهنگی، هنر و ارتباطات در بهمن ماه ۹۹ (نهم تا بیستویکم بهمن) یعنی یکسال پس از آگاهی از شیوع کرونا در ایران در سطح شهرها و روستاهای کشور انجام داده است.در این نظرسنجی ۴۹ درصد پاسخگویان اعلام کردهاند که مردم پروتکلهای بهداشتی را نسبت به ماه قبل کمتر رعایت میکنند، اما ۴۵٫۵ درصد آنان خود را نسبت به ماه قبل ملتزمتر به دستورالعملهای بهداشتی میدانند.
۴۲٫۵ درصد پاسخگویان با محدودیت رفتوآمد شبانه، ۳۹٫۶درصد با عدم تردد مجدد برای رفتن به شهرهای دیگر و ۳۷٫۷درصد با عدم بازگشایی مدارس موافقند. ۶۸ درصد پاسخگویان واکسیناسیون عمومی را یک امر ضروری در شرایط کنونی میدانند و سالمندان، کادردرمان و افراد دارای بیماری خاص سه اولویت اصلی مردم برای واکسینه شدن در برابر کرونا هستند. ۴۱ درصد پاسخگویان اعلام کردهاند که زمان تمام شدن کرونا برایشان مشخص نیست و ۴۶ درصد آنها بیتوجهی مردم نسبت به رعایت دستورالعملهای بهداشتی را مهمترین عامل استمرار بیماری در کشور میدانند.
نظر شما :