اخلاق علمی دانشجویان و چالشی به نام کرونا
دکتر غلامرضا قجاوند (مدیرگروه نیازسنجی ومطالعات فرهنگی جهاددانشگاهی واحد صنعتی اصفهان)
بیش از یک سال است که کل دنیا، درگیر ویروسی بسیار منحوس و وحشی با نام کرونا (covid-19) شده است. ویروسی که همه عرصههای زندگی انسان را در حوزههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی ، آموزشی و ... دچار دگرگونیهای اساسی نموده است.
گستره و عمق این دگرگونی ها در حدی وسیع بوده است که بسیاری از اندیشمندان برخی از اثرات ویروس کرونا بر زندگی انسانها را برای دوران پسا کرونا، ماندگار میدانند.
یکی از حوزههایی که به شدت از وضعیت کرونایی تاثیر پذیرفته است، حوزه آموزشی در کل دنیا و به تبع در کشور ما میباشد.
قرنطینه و فاصلهگذاری اجتماعی باعث تعطیلی مدارس، آموزشگاهها و دانشگاههای کشور گردیده است و به ناچار آموزش دانش آموزان و دانشجویان از حالت حضوری به صورت مجازی و غیر حضوری در آمده است. آموزشهای مجازی هم مانند سایر موضوعات دارای محاسن، معایب، نقاط ضعف و نقاط قوت میباشد که ذکر جزئیات این موارد خارج از موضوع این بحث است ولی به طور کلی میتوان گفت: نداشتن سواد رسانهای کافی، نبود عدالت در توزیع تجهیزات لازم برای آموزشهای مجازی، ضعف در پیامرسانهای داخلی، عدم وجود اینترنت مناسب و کارآمد، تعدد و تنوع نرمافزارها و اپلیکیشنهای آموزشی و عدم آشنایی فراگیران با این نرمافزارها، عدم آشنایی معلمان و اساتید با روش های صحیح تدریس مجازی، خستهکننده بودن آموزشهای مجازی و ... ازجمله معایب آموزشهای مجازی است. در دسترس بودن، امکان ضبط و تکرار و مرور آموزشهای انجام شده، کاهش هزینههای مختلف تحصیل(ایاب و ذهاب، لباسی و ...) ارائه مطالب به صورت مختصر و مفید، نبود محدودیت زمانی و مکانی، مناسببودن با افراد پر مشغله و شاغل و ... هم از جمله محاسن آموزشهای مجازی میباشد.
ولی میتوان گفت یکی از مهمترین معایب و چالشهای آموزشهای مجازی، بحث اخلاق علمی دانش آموزان و دانشجویان میباشد.
نظام آموزشی ما چه در آموزش و پرورش و چه در آموزش عالی، برگرفته از روشها و آموزههای مدرن بوده است و اساس مدرنیته در نظارت و کنترل، مبنی بر کنترل بیرونی با استفاده ازابزار تکنولوژی بوده است.
اکنون در بحث آموزشهای مجازی و آنلاین و خصوصاً در مورد آزمونهای مجازی و برخط، مدرنیته ابزار کافی برای نظارت و کنترل بر دانشآموزان و دانشجویان را ندارد و این خلأ ابزاری و تکنولوژی باعث بروز مسائلی جدی در اخلاق علمی دانشآموزان و دانشجویان شده است ونحوه حضوردرکلاسهای غیرحضوری و چگونگی شرکت درآزمونهای آنلاین را تحت تاثیر قرارداده است
از مصادیق تخلف و تقلب در آزمونهای آنلاین میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1-شرکت فرد دیگر در آزمون به جای فراگیر اصلی
2-شرکت و فعالیت در گروههای تکراری و واتساپی در حین آزمون برای به اشتراک گذاری سؤالات و پاسخ به صورت جمعی
3- قطعکردن عمدی آزمونهای آنلاین
4-استفاده از عبارات و جملات دانلود شده اینترنتی در پاسخها
5- ورود همزمان دانشجو از دو دستگاه در حین آزمون
6- استفاده چند دانشجو از یک IP(استفاده چند دانشجو از یک سیستم رایانهای)
7-کپیبرداری و به اشتراک گذاری سوالات و پاسخ نامه ها در گروها و صفحات اجتماعی
به نظر می رسد عدم توجه کافی به ارزش تربیت و پرورش و نیز علمزدگی و علمبسندگی ساختار آموزشی کشور و غفلت از نهادینه کردن ارزشهای مربوط به اخلاق علمی در دانش آموزان و دانشجویان، باعث بروز این چالش جدی دربحث آموزشهای مجازی شده است.
خلأ توجه به" کنترل درونی"دانشآموزان و دانشجویان به عنوان بهترین نوع نظارت و کنترل، در کنار "نمره محوری" و "مدرک گرایی" نهادینه شده در ساختار آموزشی کشور باعث شده است که به اصطلاح درنظام فکری و رفتاری برخی ازفراگیران، هدف ابزار را توجیه نماید و برخی فراگیران برای کسب نمره بهتر از هر نوع ابزاری حتی تخلف و تقلب استفاده نمایند.
جالبتر آنکه در ذهن واندیشه برخی از مسئولان، هنوز ابداع یک ابزار و تکنولوژی جدید برای نظارت بر آزمونهای آنلاین بر ضرورت توجه به مقوله تربیت و پروررش و نهادینهسازی ارزشهای بینشی، نگرشی و رفتاری اخلاق علمی در فراگیران غلبه دارد و برخی سخت به دنبال دستیابی به این تکنولوژیها (البته در صورت وجود) هستند تا بتوانند با ابزارتکنولوژیک بر دانشجویان و دانشآموزان درآزمونهای برخط نظارت و کنترل نمایند. حال آنکه اتکا صددرصد به کنترل بیرونی با استفاده از تکنولوژی حتی در حوزههایی که این امکان وجود داشته است هم بازدهی کافی نداشته است. برای مثال در مورد سامانههای حضور و غیاب کارکنان، چنانچه یک کارمند انگیزه کافی (به هر دلیل) برای کار مؤثر و بهرهور نداشته باشد و نتواند سامانههای حضور و غیاب را دور بزند، نهایتاً در محل کار صرفاً یک حضور فیزیکی کم اثر خواهد داشت که اصطلاحاً "کارمند خاموش" نامیده میشود. یعنی کارمندی که چون مجبوراست وکنترل میشود، دراداره حضوردارد ولی بازدهی وعملکرد مناسبی ندارد.
به عبارت دیگر میتوان ادعا کرد این خلأ آموزشی و پرورشی در خصوص اخلاق علمی است که امروز در بحث آموزشی کشور عیانتر گشته است حال باید مختصر به اخلاق علمی پرداخته شود:
بدیهی است برای ارائه تعریف صحیح از اخلاق علمی نیازمند تعریف واژه "اخلاق" میباشیم.
اخلاق جمع خُلق است در مقابل خَلق. اخلاق به معنای سرشت، خوی، ملییت و امثال آن است که به معنای صورت درونی و باطنی ناپیدای آدمی به کار میرود که با بصیرت درک میشود و در مقابل خَلق که صورت ظاهری انسان گفته میشود که با چشم قابل روئیت است.
درمورد تعریف وتفسیرواژه "اخلاق علمی" هم مانند سایر مفاهیم علوم انسانی، تعدد و تکثر تعریف و تعبیر وجود دارد.
منظور از اخلاق علمی مجموعه خوبیها و بدیهایی است که بر رفتار علمی ما در مراحل تحصیل، تدریس، تحقیق و خدمات علمی تاثیر میگذارد.
"اخلاق علمی" مجموعهای از آداب و اصول اخلاقی است که قرار است توسط تمام اعضاء یک جامعه علمی در فرآیند استفاده، تولید و نشر دانش رعایت شود.
این آداب یا در قالب منشورهای حرفهای مکتوب و مدون شدهاند، یا همچون «اصولی نانوشته» مورد توافق متخصصان رشتههای مختلف قرار گرفتهاند.
منظور از اصول نانوشته ضوابطی است که افراد یک گروه کوچک یا بزرگ به درستیِ آن قلباً باور دارند، بیآنکه این اصول در قالب قانون و دستورالعمل مشخصی به آنان ابلاغ شده باشد. مثلاً پژوهشگران میدانند که در فرآیند پژوهش اخلاقاً موظفند راستگویی و صداقت پیشه کنند، اگر از آثار دیگران استفاده میکنند حتماً به آن آثار استناد کنند، یافتههای تحقیق خود را فقط بر دادههای واقعی استوار سازند و در تحلیل دادهها از سوگیری و غرضورزی بپرهیزند. اینها همه از مواردی است که همچون اصولی نانوشته در رشتههای مختلف مطرح است و تخطی از آنها فریبکاری در محیط علم محسوب میشود.
از نظر ماهیت و زیربنای فلسفی اخلاق علمی خود زیرمجموعهای از اخلاق به معنای عمومی آن است، اما افزون بر آن ملاحظات خاص دیگری را نیز در بر میگیرد. مثلاً صداقت و راستگویی از فضائل مهم اخلاقی است و همه ما در هر صنف و حرفهای که باشیم موظف به رعایت آن هستیم. همین صداقت نیز در اخلاق علمی جزء اصول بنیادی محسوب میشود، ولی ممکن است مصادیق آن در این عرصه تابع ملاحظات افزونتری باشد. به عنوان مثال اگر فردی کتابی بخواند و جملهای از آن را در خلال گفتگو با دیگران نقل کند، مادامی که پس از ذکر عنوان کتاب، در این نقل قول صادق و امانتدار باشد و آن مطلب را تحریف نکند، کسی بر او خرده نخواهد گرفت. هرچند شایسته است در همین گفتگوی ساده نیز برای رعایت حقوق مؤلف منبع اصلی را به درستی معرفی کند، اما ذکر مشخصات کامل کتابشناختی آن چندان ضرورتی ندارد. اما اگر همین فرد، بخواهد همین مطلب را در اثر یا نوشتهای نظیر تکلیف درسی، پایاننامه یا مقاله نقل کند، علاوه بر آنکه باید امانتدار باشد و در حفظ محتوا و درستی آن بکوشد، موظف است مشخصات کامل منبع مورد استفاده را نیز ذکر کند. به این ترتیب خواننده میداند که اثر نخست چه سهمی در تولید اثر اخیر دارد و اگر بخواهد برای کسب اطلاعات بیشتر آن را بازیابی کند این امکان برایش فراهم خواهد بود. همچنین، میزان استفاده از اثر اولیه در نوشته وی حد و مرز مشخصی دارد. مثلاً ما نمیتوانیم چندین بند یا یک فصل از کتابی را در اثر خود عیناً نقل کنیم، حتی اگر مشخصات کامل منبع را همراه با شماره صفحات نیز آورده شود. چرا که در این صورت میزان استفاده از آن اثر بیش از حد معمول و متعارف است و اگر آن مطلب در منبع اصلی تا این اندازه جامع و کامل است، خواننده میتواند مستقیماً به آن مراجعه کند و نیازی به بازنویسی آن در مقالهای جدید نخواهد بود.
بنابراین، همانطور که قابل ملاحظه است، رابطهای اعم و اخص میان اخلاق انسانی و اخلاق علمی وجود دارد. به سخنی دیگر، یک فراگیر اخلاقمدار ابتدا انسانی شریف و وارسته است و انعکاس این شرافت و وارستگی بر کار علمی چه در مدارج مختلف تحصیل وتدریس او نیز مشهود خواهد بود. بر این اساس، اگر وی کار علمی را در عرصهای حرفهای نیز انجام دهد کارش مبتنی بر اخلاق حرفهای آن رشته است. به بیانی دیگر، اخلاق علمی و اخلاق حرفهای دو عرصه نزدیک به یکدیگرند که از زوایای مختلف با هم همپوشانی دارند. اما هر دو در پرتو اصول بنیادین اخلاقی معنا پیدا میکنند. مثلاً اخلاق پزشکی یا اخلاق مهندسی هر کدام زیرمجموعهای از اخلاق حرفهای محسوب میشوند که در نگاهی کلیتر میتوان آنها را در زیر چتر اخلاق علمی قرار دارد.
در مجموع،باید گفت که اخلاق علمی ضامن سلامت و استواری فرآیند تولید، اشتراکگذاری و نشر دانش است.
به هرحال اخلاق باید درتمام ساحتهای زندگی انسان حضور داشته باشد ویکی از حوزههای مهم که نیازمند بهرهگیری از اخلاق است، حوزه علم است -چه درتحصیل وچه درتدریس- ،همان چیزی که از آن تحت عنوان اخلاق علمی نام برده میشود.
پرکردن خلا ضعف اخلاق علمی دربرخی ازدانشآموزان ودانشجویان که با شیوع بیماری کرونا عیانتر و وسیعتر شده است نیازمند ایجاد تغییردر حوزه بینشی و عاطفی، نگرشی و رفتاری مدیران ارشد آموزشی کشور میباشد بدین معنا که در درجه اول ضرورت پرداختن به پرورش اخلاق علمی درفراگیران را درک کنند، جهتگیریهای خود را به سمت این موضوع تغییر دهند و در نهایت بهصورت عملیاتی ورفتاری این مقوله را در دستور کارخویش قرار دهند.
امیدآنکه این ضرورت حیاتی و بسیارمفید که همان پرورش دانشآموزان و دانشجویان کشور و ارتقای اخلاق علمی درایشان میباشد، مورد توجه جدی تصمیمگیران و تصمیمسازان کشور در حوزه آموزش و پرورش و آموزش عالی و نهادهای فرهنگی کشور قرار گیرد.
نظر شما :