تغییر در ساختار تغییر!
عباس نعیمی جورشری (جامعهشناس و پژوهشگر)
اگر بپذیریم «معنای هستی» در زیستن، محصول کنارهم قرار گرفتن مجموعهای از عناصر «غیر» است آنگاه میتوان به تغییر این عناصر از درون و اثرگذاری تغییرات آنها بر مجموعه منتسب نیز سخن گفت. عناصری با وجه عینی پررنگ ویا وجه مفهومی غلیظ. برهمین مبنا می توان پرسید که کرونا چه عناصری را تغییر داد؟ کدام یک از این تغییرات عمیق و بنیادین بوده و کدام یک گذرا؟ آیا زیستن معنای خود را جابهجا نمونه است؟ برای پاسخ به این پرسش می توان نمونههایی چند سراغ گرفت که تغییر را بر خود دیده اند. در اینجا اما من خود تغییر را مقصود قرار داده ام. تحت تأثیر کرونا، «ساختار تغییر» چه تغییری نموده است؟ نکات زیر در اینباره سزاوار اعتناست.
۱. «مرز تغییر» در سطح روزمره تابعی است از امر عرفی که محصول تکرار رفتارها و تفکرات است. امر روزمره حد مشخصی از تغییرات را تجویز می کند. جواز تغییر در امور زیست اجتماعی، سطح معینی دارد. تولد، مرگ، سخن گفتن، راه رفتن، خانه، خواب، پوشش، پاکیزگی، حساسیت، اجحاف، لذت،... همه و همه اجازه دارند در سطح مشخصی تغییر کنند. این جواز توسط عرف اجتماعی تعیین می شود. جهان روزمره منبعث از فرهنگ جغرافیایی، استانداردهایی از تغییر را تعریف می نماید. اما این تغییر توسط پاندمی مورد هجوم قرار گرفت. مرزهای تغییر به سطحی در «آن سوی باور» گسترش یافت. مرزهایی که توسط ذهن تعیین و توسط تفاهم یا اجبار، به قانون جمعی بدل می شد. این باور در جهان پیشاپاندمی همان حدود تغییر بود که در «لحظه بیماری» متحول شد.
بنابراین مرز تغییر، تغییر کرد. وسعت آن به خارج از باور روزمره کشیده شد. امر روزمره به «مکان»ی رفت که محال می نمود یا دور از انتظار. انتظار، خود را تبعید کرد به فراتر از امر روزمره ی تغییر!
تغییر در ارتباط، تغییر در فراق، تغییر در لذت، تغییر در امنیت، تغییر در سکسوالیته، تغییر در خوراک، تغییر در فاصله، همه و همه ساختی از تولید روزمره بودند که تغییرات آنها توسط ویروس به خارج از تعاریف رایج، رانده شد.
۲. «محتوای تغییر» تحت تأثیر «اجتناب» قرار دارد.جهان پاندمیک به جز مرزها، در محتوای تغییر نیز تغییر ایجاد نمود.ساخت ذهنیت در انتظار امری است که تجربه شده است. ساخت اجتماعی نیز امور زیسته را به رسمیت می شناسد. برای تجربه های زیسته برنامه می نویسد. اما تجربه نزیسته در «جدول نمونه ای» تغییرات قرار ندارد. ما به طور معمول، تغییر را در لیست تجربه های زیسته جستجو می کنیم. فرایند تطبیق را بر اساس چنین فهرستی رقم می زنیم. اما وقوع کرونا بر ساحَت ذهنیت به مثابه هجمه ای است علیه فهرست فوق. عناوین رنگ می بازند. تیترها و زیرتیترها کمرنگ و یا بی رنگ می شوند. تحت تأثیر چه چیز؟ پاسخ همانا عناوین نویی است در فهرست تغییر! مرگ چنان تیتری بزرگ بر دیوار زندگی کوبیده شده که در زیرتیترهایی مشخص عیان می گردد. مرگ در معیت کرونا گاه تجمع هراس دارد و گاه تجمع ملال. هراس و ملال در محتوای زیستن وجود داشته اند اما در کسوت کرونا به پدیداری بدیع و بکر می انجامند. مفاهیم زندگی و فاصله نیز از ابن جمله است. این سرفصلها به گونه هایی جدید جهش میابند. مشتقات جدیدی را نمایندگی می کنند. فی المثل فاصله در پروتکلهای مراقبتی پاندمیک به عنصری کلیدی تبدیل می شود. این تغییر در محتوای تغییر است.
۳. «شدت تغییر» اگرچه با مرز و وسعت تغییر قرابت معنا دارد اما متمایز از آن است. بیماری مرگبار جهانی از صفات متنوعی بهره می برد که شدت یکی از گونه های آن را نمایندگی می کند. برآورد تغییر در زیست پیشاکرونا تابع کیفیت و کمیت مشخصی بوده که واکنش انسان را تعیین می نمود. این تعین گری خود محصول قدرت پدیده بوده است. تکرار،تجلی عینی این امر است. زیست کرونایی به «شدت مراعات» محکوم است، شدت خویشتن داری، شدت اجتناب، شدت شکیبایی، شدت غم پذیری، شدت تاب آوری. شدت سنگر گرفتن در پشت معنای «دیواری» خانه و معنای «نخی» ماسک و معنای «استعمال» صابون و الکل، معنای «دچار بودن» سوگ در فقدان دیگری و معنای «ملال» ناشی از طویل بودن زمان! به شدت استعمال دقت کنید. خودتبعیدی را در فرد به بلوغ می رساند. تبعید به سنگرهای معنا! این نتیجه ی شدت تغییر است. شدت به اجزای بدن وارد می شود. شدت به مناسبات تن با جهان پیرامون وارد می شود. اینگونه شدت تغییر نزد انسان کرونازده تغییر کرده است.
در یک جمع بندی هنگامی که درباب تغییرات بشر کرونازده سخن گفته می شود، تغییری معرفتی نیز در متن آنها وجود دارد که پنهان است. تغییری ژرف تر از تغییرات عینی ملموس. آن تغییر همانا در خود مفهوم تغییر نهفته است که جایگاه را دگرگون نموده. ساختار تغییر در درک بشر کرونازده متحول شده است.این امر احتمالا دارای صفاتی است پایدار و زیربنایی. تغییر در مرز، محتوا و شدت تغییر!
نظر شما :