آزار جنسی را پنهان نکنید، جامعه را نجات دهید
دکتر محمدرضا ایمانی (روانشناس اجتماعی و مشاوره خانواده)
با گسترش روز افزون جمعیت جامعه، افراد جامعه نیز رشد و توسعه یافته اند. در این بین زنان جامعه نیز رشد یافته و در چرخه کار و تولیدعلم و دانش ایفای نقش کرده اند اما حضور زنان در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و.... و تعاملات و روابط اجتماعی آنها سبب پدید آمدن مسایلی شده است که آزار جنسی یکی از آنهاست.
در حال حاضر زنان جامعه با 17 نوع آزار کلامی، چشمی، لمسی، رفتارهای جنسی و.... در جامعه مواجه هستند؛ تمام این آزارها از متلک پراکنی ها و بوق زدن ماشین گرفته تا نوع نگاه کردن، نحوه صحبت کردن و غیره همه برای زنان مخرب و آسیب زا است. وقتی می پذیریم که زنان جامعه در عرصه های مختلف رشد پیدا کرده اند باید لوایح و قوانین حمایتی نیز پیرامون این مساله ایجاد شود تا اگر کسی مورد تعرض جنسی قرار گرفت یا برایش مشکلی ایجاد شد به واسطه آن پشتوانه حمایتی بتواند از حق خود دفاع و از فرد معترض شکایت کند و این اطمینان را داشته باشد که با مراجعه به مراجع قانونی می تواند به حق و حقوق قانونی خود دست پیدا کند. البته باید از حق خود در همان زمان دفاع کند نه اینکه پس از گذشت چندین سال اقدام به انجام این کار کند. اگر در همان زمان این مساله را پنهان نکند با قانونی شدن آن می تواند از گسترش و آسیب این مساله به افراد دیگر پیشگیری کند.
هم اکنون ما در محیط و فرهنگی زندگی می کنیم که متاسفانه گاهی زنان جامعه شجاعت، جرات و بیان لازم را برای بازگویی این مسایل را ندارند. اغلب زنان بسیاری از مسایل را بازگو نمی کنند و مشکلات شان را مانند رازی درون خودشان نگه می دارند و در این میان آزار و آسیب های شدید و عوارض جدی مانند بی خوابی، استرس، ترس و.... متحمل می شوند. از سوی دیگر اغلب این افراد در برقراری تعاملات اجتماعی و روابط زناشویی با مشکلات مدیدی مواجه می شوند.
زنان جامعه باید عزت نفس و اعتماد به نفس خود را حفظ کنند و تردیدهای خود را کنار بگذارند، هنگامی که از سوی فردی آسیب می بینند این مساله را به اطرافیان شان اعلام کنند و در همان ابتدا از مواجه شدن از آسیب های بعدی پیشگیری کنند نه اینکه اجازه دهند سالیان سال این مساله پنهان بماند. چه بسا با پنهان کردن این مساله افراد بیشتری از جامعه آسیب می ببینند.
مساله دیگر، به رویکردهای اجتماعی مربوط است. هم اکنون رفتارهای ما در جامعه بازدارنده نبوده است؛ وقتی متوجه می شویم فردی مورد آسیب و آزار جنسی قرار گرفته است، با برچسب زدن و انگ زدن و توهین کردن ، جو روانی سنگینی برای فرد ایجاد می کنیم که او قادر نیست از زیر بار این قضیه بیرون بیاید؛ فرد در ابتدا آسیب اولیه ای دیده و سالیان سال از این قضیه رنج برده است اما هنگام بازگویی این مساله رفتارها و واکنش های اجتماعی کاملا او را تخریب و نابود می کنند.
اگر نگاه همدلی، همراهی، جو حمایتی، اجتماعی و عاطفی وجود داشته باشد، دختران جامعه می آموزند هنگامی که مورد آسیب و تعرض جنسی، قرار می گیرند، پشتوانه حمایتی و قانونی دارند که می توانند راحت تر زندگی کنند و به کارهای روزمره خودشان بپردازند. این فضا را باید یکایک مان در جامعه ایجاد کنیم. متاسفانه هم اکنون نه پشتوانه قانونی و نه حمایت اجتماعی و عاطفی پیرامون این مساله در جامعه وجود دارد. مساله مهم دیگر، خودباوری و شجاعت است که باید از دوران کودکی نهادینه شود. باید از دوران کودکی به کودکان مان آموزش دهیم که هنگام مواجه شدن با چنین مشکلاتی والدین خود را آگاه سازند و اعلام کنند اقوام نزدیک یا فرد آشنا او را به گونه خاصی لمس می کند. والدین پس از آگاهی این مساله باید به کودک شان بگویند هنگام روبرو شدن با او به آغوشش نرود و تنها به گفتن سلام اکتفا کند. اینگونه فرد متوجه می شود که کودک از خود مراقبت می کند.
متاسفانه در جامعه برخی از زنان به دلیل مسایل اقتصادی در حرفه و مشاغلی مشغول به کار هستند که علاوه بر دریافت حداقل حقوق، مورد تعرض نیز قرار می گیرند. این افراد آسیب های روحی و جسمی زیادی را به جان می خرند تا بتوانند چرخه زندگی شان را بگذرانند. اجبار برای تامین نیاز مالی باعث شده تا آسیب های زیادی متوجه این افراد شود.
ما اکنون در جامعه ای زندگی می کنیم که پیچیدگی های رفتاری و برخوردی آن خیلی زیاد است. در نتیجه بسیاری از موضوع ها در جامعه پنهان باقی می ماند.
من تصور می کنم بازگویی این مساله در شبکه های اجتماعی اشتباه بزرگی است و فرد به خود آسیب بیشتری می زند. بهترین راهکار این است که از طریق مراجع قانونی این مساله را پیگیری کند. هرچند هم اکنون مشکلاتی در این راه وجود دارد اما استفاده از حمایت های قانونی و اجتماعی بازدارنده تر است. ثابت کردن و رسیدگی کردن اینگونه بحث ها با متوسل شدن به شبکه های اجتماعی بسیار مشکل ساز است. این مساله می تواند موج هایی برای فرد و طرف مقابل ایجاد کند.
شاید اکنون خیلی از اقدامات مانند پویش "می تو" پسنده باشد اما این جنبش و پویش باید با بافت و جامعه ما نیز کاملا سازگار باشد. حتی اگر فرد حمایت قانونی نیز نمی شود باید نزدیکان یا اعضای خانواده اش را نسبت به این مساله آگاه کند تا جلوی یک رفتار مخرب دیگر را بگیرد. این مساله خیلی مفیدتر است تا اینکه بخواهیم به راه های دیگر از جمله شبکه های اجتماعی متوسل شویم تا پس از آن بحث ها و مسایل دیگری پیش کشیده شود. چه بسا هم اکنون مشاهده می کنیم بسیاری از افراد جامعه همچنان لب فرو بسته اند و این موضوع سربسته باقی مانده و هیچکس از رنج ها و درد این افراد خبر ندارد.
نظر شما :