افزایش اضطراب و وسواس در دوران کرونا
فرشاد نجفیپور (روانشناس)
این روزها حملات وحشت از کرونا یا به قولی کرونا زدگی در جامعه به وجود آمده است. این حملات، غیر قابل پیشبینی، ناگهانی و شدید هستند؛ اکثر این افراد در ظاهر حالشان خوب است، ولی درصدی دچار مشکل مزمن هستند، در حدی که زندگی آنها مختل میشود تا جایی که میتوان گفت، این افراد بیمار هستند. ۷۰ درصد کسانی که بیش از هفتهای یک بار دچار این حملات استرسی میشوند، مشکلات روانی دیگری که اغلب افسردگی، میل به خودکشی و اعتیاد هستند هم دارند، البته خوشبختانه این بیماری درمان پذیر است.اکثر این قبیل افراد فکر میکنند که کرونا دارند و قبل از تشخیص، چند بار به پزشک و اورژانس و بیمارستان مراجعه کردهاند. برای درمان این بیماران باید در وهله اول مطمئن شد که کرونا ندارند، بعد تحت درمان با دارو قرار گیرند و سپس روان درمانی شامل ریلکسیشن، مواجهه با موقعیت و بازسازی فکر آغاز شود، البته افرادی که دچار فوبیای شدید کرونا میشوند، ممکن است در زمان کودکی، خجالتی و عصبی بودهاند و پدر و مادرهایی سختگیر داشتهاند. افراد مختلفی میتوانند دچار وسواس و فوبیای کرونا شوند، تشدید اضطراب در یک موقعیت تنش زا میتواند باعث شود فرد خود را مبتلا به کرونا حس کند و این فکر سبب وحشت میشود، این دسته از افراد با اصلاح فکر درمان میشوند.
اضطراب سبب میشود آدمها تندتر نفس بکشند. این کار باعث سرگیجه و متعاقباً وحشت از تنگی نفس کرونایی میشود. اینها باید درست نفس کشیدن را یاد بگیرند. از سویی، یک اتفاق ناگوار سبب تپش قلب، عرق کردن و لرزیدن زانو میشود. این حالت شرطی شده و افزایش ضربان قلب به هر دلیلی وحشت ایجاد میکند. این افراد نیز باید چند بار افزایش ضربان قلب را تجربه کنند و ببینند که اتفاق خاصی هم نمیافتد. در این ایام که همه ما با کرونا دست و پنجه نرم میکنیم، تقریباً نیمی از آنهایی که فوبیای این بیماری را دارند، شدیداً میترسند از خانه خارج شوند، چون فکر میکنند خارج از خانه حالشان بدتر میشود. غالباً اولین حمله کرونازدگی، پس از مرگ در اثر کرونا یا ابتلای یک نفر به کرونا که میشناختهاند رخ میدهد، اما خیلی از حملهها هیچ زمینهای ندارد. اواسط دهه سوم زندگی، زمان مناسبی برای آغاز این بیماری است، هرچند وحشت زدگی میتواند جنبه ارثی هم داشته باشد. داروها حتی در بهترین شرایط بیش از ۳۰ درصد بیماران کرونا زده را درمان نمیکنند و بسیاری از این داروها اعتیاد آور هستند و عوارض جانبی دارند، عود پس از درمان با دارو زیاد است، پس بهترین درمان برای این بیماران، کاهش افکار منفی، باورهای غیر منطقی و قضاوتهای غلط به همراه مواجهه با موقعیت و در عین حال همراه با حمایت، ریلکسیشن و کسب اعتماد به نفس است.
به یاد داشته باشیم بعضی از این بیماران به فکر خود کشی میافتند، این افراد را باید بلادرنگ به بخش تخصصی سلامت روان برد و جلوی هرگونه حادثه غیرقابل جبرانی را گرفت.
نظر شما :