ضعف «تربیت» در آموزش آنلاین دانشجویان / "دموکراتیک" شدن روابط استاد و دانشجو
فریبرز درتاج (رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران)
فضای مجازی، آزمایشگاه مجهزی است که میتوان در آن خود را شکست و دوباره ساخت و شخصیتهای جدیدی را تجربه کرد. این هویتهای چندگانه، گمنام و غالباً غیرواقعی، زمینه تعهدات اخلاقی و تربیتی را در کاربران تضعیف و الزامات پایبندی به این تعهدات را کمرنگتر میکند. لاجرم، فضای مجازی بستر تربیت اخلاقی در کاربران از جمله کاربران دانشگاهی را تضعیف میکند.
نخستین مسئله، ضعف «تربیت» است. در حقیقت گسترده بودن فضای مجازی و شبکه اینترنت، تعهدهای موضعی را بیمعنا کرده است. در فضای مجازی میتوان بدون تعلقات یا مسؤلیتهای قبلی وارد شد و وقتی خارج میشویم، هر چقدر تعلق و مسئولیت برای خود ایجاد کردهایم، همان جا رها کنیم و برویم.
در فضای اینترنت تعهدها در بهترین حالت به شکل تعهدهای مجازی هستند،به علاوه، فضای مجازی فاقد حضور هویت جسمانی استاد و دانشجو در برابر یکدیگر است و این فقدان، موجب شکننده شدن ارتباطات مجازی و در نتیجه کاهش الگوگیری اخلاقی دانشجویان از استاد می شود. فضای مجازی هرگز نمیتواند پیوندهای محکم انسانی را میان افراد برقرار سازد. در محیط مجازی، به دلیل فقدان ارتباط و الگوگیری دانشجو از استاد و دیگران، زمینه تربیت و رشد همه جانبه شخصیت فراهم نیست. در فضای حقیقی شاگرد وقتی به مرحله استادی می رسد؛ واکنشهای روزمره استاد را ببیند و از سبک اخلاقی و رفتاری او الگوگیری کند، در حالی که این فرآیندها در فضای مجازی جایی ندارد.
مسئله دیگر، ضعف «خلاقیت» در آموزش است. «خلاقیت» که «بهکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر جدید» تعریف میشود، ارتباط مستقیمی با قوه تخیل و توانایی تصویرسازی ذهنی دارد به گونهای که در راستای یافتن راههای جدید برای انجام دادن بهتر کارها بهکار گرفته می شود.با وجود اینکه در درسهای دو سویه برخط، تعامل بیشتری میان دانشجو و محتوا انجام میشود، اما احساس خطرپذیری و پذیرش تأیید یا انتقاد در برابر دیگران، که محرک بروز ایدههای خلاقانه است، تا حد زیادی کم می شود. بنابراین تعامل هم کاهش می یابد. در نتیجه، چنین درسهایی یادگیرنده را به مرحله بالاتری از کاردانی نمیرساند. اظهارات استادان بیانگر تمرکز آموزشها بر «حفظیات» و عدم توجه به خطرپذیری در یادگیری و بهکارگیری توانایی ذهنی در ایجاد ایدههای جدید است.یادگیری از طریق فضای مجازی، در مراحل اولیه شناختی متوقف میشود، بهطوریکه یادگیرنده به دلیل عدم ارتباط مستقیم با استاد و ضعف محیط آموزش در پرورش خلاقیت، هرگز به مراتب بالاتر یادگیری نظیر تبحر، خبرگی، استادی و خِرَد عملی نمی رسد.
یادگیری عمیق در فعالیتهایی اتفاق میافتد که مشوق تشکیل تصاویر ذهنی باشد و نه نسخهبرداری طوطی وار و تقلید محض؛ بنابراین دانشجوی مجازی در طی انجام فعالیتهای درسی، علاوه بر تعامل با استاد، با سایر دانشجویان و در معنای وسیعتر با فضای گسترده یادگیری در محیط وب، تعامل دارد و وارد فرآیند بحث، یادگیری متقابل و جستجوی راهحلها از طریق درگیر شدن با اندیشههای گسترده خواهد شد. در این حالت است که فرایند یادگیری معنیدار و یادگیری که زمینه خلاقیت را در افراد فراهم می کند، شکل میگیرد.آموزش مجازی موجب دموکراتیک تر شدن روابط میان استاد و دانشجو، دانشجو و دانشجو شده اما همچنان روابط استاد و دانشگاه، دانشجو و دانشگاه و نیز روابط میان استادان را در سطح حداقلی نگاه داشته است. به نظر می رسد آموزش مجازی روابط میان استاد و دانشجو را دموکراتیکتر کرده و فاصله قدرت میان آنان را تا حدودی کاهش داده است.استاد مجازی فراتر از یک تسهیلکننده عمل میکند و در خارج ساعات تعیین شده برای ارائه محتوا، و با وجود محدودیتهای آموزشی، به سؤالات دانشجویان پاسخ میدهد. رفع نیاز درسی دانشجوی مجازی در مطالعات مختلف به عنوان بخشی از مسؤولیت استاد تلقی شده است. همچنین ترغیب مستقیم و غیرمستقیم دانشجویان به ایجاد شبکههای یادگیری و نیز ایجاد جو یادگیری از جمله وظایف استاد در تسهیل گفت و گو و تداوم حضور اجتماعی- عاطفی است.بسیاری از اعضای هیئت علمی آموزش دیدند که از سیستم عاملهای یادگیری آنلاین به عنوان یک جایگزین برای آموزش حضوری استفاده کنند، اما برخی از اعضای هیئت علمی که اهل فن نبودند قادر به کنار آمدن با این حالت نشدند و همین امر بر کیفیت تدریس آنها تأثیر منفی داشت و برخی از دانشجویان نیز در خانه به لپ تاپ و امکانات اینترنت دسترسی نداشتند.کارساز نبودن کلاسهای آنلاین در نمام موضوعات و دروس را نیز از سایر آسیبهای این نوع آموزش است.
آیا میتوان دورههای عملی و آزمایشگاهی، موسیقی و هنر را بصورت آنلاین آموزش داد؟ چه اتفاقی برای دانشجویانی خواهد افتاد که دروس آنها به صورت آنلاین قابل تدریس نیست؟ کیفیت آموزش آنلاین مسئله مهمی است که در این دوران چالش برانگیز بود.گذار از آموزش حضوری به ارائه آنلاین تأثیر جدی بر سیستم ارزیابی و ارزشیابی داشت. اگرچه از فناوری برای آموزش و یادگیری قبلاً استفاده شده است اما جنبه ارزیابی معمولاً کمتر توسعه یافته است. دانشجویان و همچنین اساتید در مورد نحوه اجرای تکالیف مهم، پروژهها و سایر ارزیابیهای مداوم اطمینان نداشتند. نظارت بر نحوه آزمون دادن و اطمینان از تقلب نکردن دانشجویان در آزمونهای آنلاین را نیز دشوار است. همین امر موجب افزایش تقلب در بین دانشجویان و عدم مطالعه دورس و اتکا به دانش خود را به دنبال داشت که مسلماً پیامدهایِ منفی در دراز مدت نیز به دنبال خواهد داشت. همچنین بررسی دروس آزمایشگاهی، عملی و آزمونهای عملکردی به صورت آنلاین امکان پذیر نیست. علاوه بر این، دانشجویانی که دسترسی به اینترنت نداشتند، مسلماً هنگام شرکت در فرآیند ارزیابی، از یک ضعف آشکار برخوردار بودند، که بر میانگین معدل (GPA) آنها تأثیر منفی گذاشته است.
برخی از کارشناسان معتقدند که جوانان همواره به دنبال فعالیت و یادگیری در محیطهای گوناگون علمی به ویژه دانشگاه هستند که رویکرد رقابتی را برای آنها همواره به همراه داشته است، اما با شیوع ویروس کرونا، محدودیتهای ایجاد شده و کاهش فعالیت جوانان، بیحوصلگی و بیانگیزگی دانشجویان افزایش یافته است. حضور افراد در دانشگاه، کلاسها، گروهها و تشکلهای دانشجویی منجر به فعالیت و تحرک دانشجویان و در نهایت افزایش انگیزۀ آنها میشد و اکنون حضور بیشازحد در خانه، موجب تقویت حس ناامیدی و پوچی در دانشجویان شده است. با برجسته شدن برخی از مسائل در فضای مجازی، جوانان زندگی تجملاتی افراد خاص را مشاهده و دنبال میکنند و سپس به دنبال مقایسه زندگی خود با آنها برمیآیند.در دنیا، کشورهایی مانند ژاپن و امارات تهدید آموزش مجازی را به یک فرصت تبدیل کردهاند،
فضای آموزش عالی، برخی دانشگاههای برتر دنیا نیز به سمت استفاده از فضای مجازی سوق پیدا کرده و به تبع آن اساتید ما نیز به استفاده از این فضا تمایل پیدا کردهاند در حالی که در این زمینه با توجه به مشکلات زیرساختها مسائلی نیز وجود دارد. اگر به دانشگاهی مانند استنفورد توجه کنیم، میبینیم که ورود به فضای مجازی نیازمند امکانات لازم از جمله پهنای باند گسترده، نرمافزارها و اینترنت خوب است و این دانشگاه در این زمینه موفق بوده؛ در صورتیکه در فضای فعلی دانشگاههای ما، کارایی کلاس به دلیل قطع و وصل شدن میکروفون و اینترنت، اثربخشی و کیفیت لازم برخوردار نیست.
استفاده از "خردجمعی" در آزمون آنلاین
آزمون آنلاین ویژگیهای خاص خود را دارند و از قبل باید پیش بینیهای لازم برای این آزمونها انجام شود تا بتوان دانش واقعی آزمون دهنده را ارزیابی کرد. در حال حاضر امکان این ارزیابی دقیق نیست و ممکن است برخی از دانشجویان در این آزمون ها دچار خطا شوند، به این صورت که شخص دیگری در آزمون شرکت کند و یا دانشجویان از خرد جمعی استفاده کنند. باید راهی پیدا کرد که امکان ارزیابی معتبر فراهم شود.
ضرورت پایش مستمر دانشجویان و اساتیداز دیگر نکات حائز اهمیت در آموزش مجازی ضرورت پایش مستمر دانشجویان و اساتید است. چراکه ممکن است به دلیل عدم حضور فیزیکی این افراد در محیط دانشگاه، عدهای آنطور که باید و شاید به بحث آموزش اهمیت ندهند و برخی از دانشجویان دچار افت تحصیلی شوند. چراکه در آموزش مجازی به نوعی، امکان پرسش و پاسخ میان استاد و دانشجو وجود ندارد. آموزش نباید به این نحو باشد که دانشجو تنها مطلب را گوش کند و در نهایت برای نمره امتحان دهد. در صورتی که در سیستمهای آفلاین در مقابل این مزیت که دانشجو میتواند چند بار مطلب را گوش کند، این نکته نیز وجود دارد که تبادل نظر و مشارکت فعال دانشجو وجود ندارد.
در سیستم آنلاین هم سرعت اینترنت به نحوی است که بعضاً صدا با تأخیر پخش میشود و کیفیت لازم را ندارد. از این رو در وضعیت کنونی بهترین روش این است که ارزیابی مستمر انجام شود و در شرایط مطلوب، هر هفته از دانشجویان امتحان گرفته شود. این شرایط ناخودآگاه دانشجویان را با فضای آموزشی درگیر میکند. حتی این مزیت وجود دارد که در طول ترم با هم همفکری کنند و این امر به آموزش آنها کمک میکند.
ارتباط تصویری میان دانشجو و استاد باید دوطرفه باشد
هرچه بتوانیم از ابزارهای بیشتر با بکارگیری حواس بیشتر استفاده کنیم، می توانیم ارتباط بهتری برقرار و آموزش با کیفیتتری داشته باشیم. حداقل امکان برقراری ارتباط تصویری بین مدرس و تمام دانشجویان باید به صورت تصویری دو طرفه باشد که هم استاد و هم دانشجو با ارتباط چهره به چهره با یکدیگر تعامل داشته باشند، در غیر این صورت دانشجو در کلاس حاضر باشد اما حضور مفیدی نداشته باشد، عملا کاربردی نخواهد داشت. البته استفاده از این روش در آموزش مجازی نیازمند سرعت اینترنت و ظرفیت مناسب سامانه است.
افراد علاقه مند به تحصیل که امکان حضور به سبب بُعد مکان داشتند، با کمک آموزش مجازی می توانند از این فرصت استفاده کنند. از دیگر مزایای آموزش مجازی می توان به تقویت قابلیت نسبی یادگیری مستقل و مطالعه فردی و استفاده از تنوع تدریسها و روشهای مختلف تدریس اشاره کرد و با توجه به عدم محدودیت زمانی حضور استاد و دانشجو در آموزش و پژوهش فرصت بیشتری در اختیار دانشجویان و پژوهشگران برای انجام تحقیق وجود دارد.
سامانه آموزش مجازی تنها استاد محور است
سامانه آموزش مجازی پویا نیست و تنها استاد محور است نه دانشجو محور. افت تحصیلی و مهارتی دانشجویان به واسطه آسیبپذیری تدریس، یادگیری دروس محاسباتی و عملیاتی و آسیبپذیری برنامههای پژوهشی به واسطه محدودیت ارتباط معمول میان دانشجو و استاد راهنما، همچنین کاهش کمی و کیفی پروژه های پژوهش محور از مشکلات آموزش مجازی است.
نظر شما :