غارت لبخند کودکانه؛ از کودکان کار تا کودکان اینستاگرامی
سیدمحسن میرطالبی، (روانشناس و کارشناس خانواده)
هر فردی در جامعه از حقوقی برخوردار است که جامعه موظف به رعایت این حقوق است. در کشورهای مختلف قراردادها و قوانینی به این منظور وضع شده و همگان موظف به پایبندی آن هستند. در کشورهای جهان سوم ممکن است این قراردادها خیلی مورد توجه نباشد و یا عضو کنوانسیونهای باشند، اما متعهد به آن نباشند. به طور کلی و طبق کنوانسیونهای جهانی، کودکان باید از یک خانواده سالم، بازی، سلامت و بهداشت و از تحصیل رایگان و همچنین امنیت برخوردار باشند. حضور و انتشار تصاویر مربوط به کودکان در فضای مجازی ولو از طرف والدین آنها انجام شود، در زمره نقض حقوق کودک است و در این موضوع حقوقی برای کودک وجود دارد که دولت موظف به حمایت از آن است.
در خیلی از کشورهای پیشرفته این مسائل را کمتر میبینیم. در عین حال در کشور فعالیتهای مرتبط با فضای مجازی، متأسفانه حتی در زمان شیوع کرونا، گسترش یافت و شاهد آشفتگی در استفاده از بسترهای فضای مجازی بودیم؛ فضایی که کمتر تحت کنترل قرار دارد. در کشورهای پیشرفته، یک سری قوانین در استفاده از این فضا وجود دارد و رعایت حقوق کودکان در این بسترها مورد تأکید است، چراکه آسیبها به قدری گسترده است که متأسفانه در بلندمدت بروز و ظهور پیدا میکنند و مشکلات عاطفی نامطلوبی را برای افراد به وجود میآورد.از سوی دیگر، حضور خود کودکان زیر سنین قانونی نیز در این فضا به صورت کنترل نشده و نامحدود افزایش پیدا کرده است. افراد در شرایطی از این فضا استفاده میکنند که آثار آن پنهان و نامحدود است. کودکان از اینترنت و بسترها و شبکههای مختلف اجتماعی مطالب و تصاویری را دریافت میکنند و میبینند که آثار آن نه در زمان فعلی استفاده، بلکه در بلندمدت مشخص خواهد شد. در این زمینه در کشور ما نوعی هرج و مرج در استفاده از فضای مجازی وجود دارد، در حالی که در کشورهای پیشرفته سعی میشود اپراتورها به صورت قانونی موظف باشند خدمات خود را در چارچوب قوانین ارائه کنند و تا جایی که امکان دارد کمترین آسیبها در این فضا متوجه کودک باشد، اما در کشور ما این مسئله مورد کمتر توجه قرار میگیرد.
اخیراً نیز در تبلیغات انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری، شنیدیم که برخی پیشنهادهایی برای توسعه فضاهای مجازی ملی داشتند به نحوی که افزایش سواد رسانهای والدین و خانوادهها افزایش یابد و میزان آسیب پذیری کودکان کاهش پیدا کند.
در حوزه روانشناسی رشد، تا یک مقاطعی از کودکی نیازهای دختر و پسر تقریباً مشترک است و خیلی تفاوتی وجود ندارد، اما به مراتب میزان آسیبپذیری دختران به جهت عاطفی بودن و چه به لحاظ جسمانی، میتواند بیشتر باشد. یکی از مسائلی که در مورد کودکان کار وجود دارد، اعمال خشونت علیه آنهاست، در حالی که خشونتی در انتشار عکس و مطلب در فضای مجازی وجود ندارد و این نوع آسیب برای کودکان، پنهان است.
متأسفانه اگر استفاده از فضای مجازی به این نحو که اکنون شاهد هستیم کنترل نشود، از یک سری جهات، کودکانی که تصاویر آنها در این فضا منتشر میشود، ممکن است مورد سوءاستفاده قرار گیرند و یا درگیر و آسیبها پنهان در جامعه شوند، آسیبهایی که آمار دقیقی هم از آنها وجود ندارد و دولتها تلاشی برای جمعآوری آمار مربوط به آن نداشتهاند و مشخص نیست دخترانی که درگیر آسیبهای پنهان شدهاند، به چه میزان در جامعه قادر به رشد هستند.
در کشورهای پیشرفته، بودجههایی برای این افراد در نظر گرفته میشود و این افراد در سنین و در آستانه بلوغ آموزشهایی را دریافت میکنند تا از نظر بهداشتی بتوانند از خود مراقبت کنند. لازم است که در جامعه ما نیز در قالب مراکزی مانند بهزیستی، تعهد به ارائه خدمات به دختران تحت آسیبهای پنهان وجود داشته باشد و آنها بتوانند مهارتهایی را برای ورود به جامعه فرا بگیرند. بهزیستی به آن دسته افرادی خدمات میدهد که به آن مراجعه دارند، لذا باید برای این مسئله نیز برنامهریزیهایی صورت پذیرد. در عین حال، هر چقدر جامعه از نظر درآمد سرانه در وضعیت بهتری باشد، رفاه افزایش پیدا میکند و آسیبها کمتر خواهد شد.
نظر شما :