رسانه‌ها یکی از مهم‌ترین عوامل در شکل‌گیری بلوغ زودرس است

امان‌الله قرایی‌مقدم (جامعه‌شناس و استاد دانشگاه)
۱۹ تیر ۱۴۰۰ | ۱۴:۲۰ کد : ۳۳۱۶۹ دیدگاه
بلوغ زودرس دلایل دیگری هم دارد و نمونه آن همین سریال‌ها و فضای مجازی است. نوجوانان و جوانان همان کسانی هستند که از سلبریتی‌ها پیروی می‌کنند و رسانه‌ها یکی از مهم‌ترین عوامل در شکل‌گیری بلوغ زودرس است.
رسانه‌ها یکی از مهم‌ترین عوامل در شکل‌گیری بلوغ زودرس است

جهان امروز از دیدگاه «پترین سوروکین» جهان حسی و مادی است. یعنی آنچه را که می‌بینید قضاوت می‌کنید و مادیات وشیء‌سروری حاکم است. افراد مصلحت‌گرا شده‌اند، یعنی دیگر به معنویات و ارزش‌های اخلاقی توجه نمی‌کنند و به روش‌های مختلف سعی درخودنمایی دارند. هرکسی به طریقی داشته‌هایش را به چشم می‌کشد، از عمل‌های زیبایی گرفته تا لباس‌های مارکدار خارجی و ماشین‌های گرانقیمت.

ذهنیت بشر سه مرحله دارد؛ مرحله اول دوره یونان باستان است که عقل حاکم بود و این دوره عقلانی تا قبل از قرن پنجم ادامه داشت و دین، اعتقادات، ارزش و پایبندی به اصول اخلاقی مطرح بود.

اما از قرن سیزدهم به بعد آنچه ذهن انسان‌ها را در کل جهان تسخیر کرده، مادیات، حسیّات و ظاهربینی است. یعنی ارزش انسان‌ها به ظاهرشان است و به عبارتی با اشیاءشان خودنمایی و فخرفروشی می‌کنند. نمونه‌اش دختری که در اصفهان با ماشین پسری را کشت گفت پولش را می‌دهم و این نشانه بارز آن است که در دنیای امروز هرکسی به اندازه داشته‌هایش ارزش دارد.

شهرها، دنیای تنهایی و بی‌کسی و بی‌هویتی شده است. افراد برای دیده شدن رفتار‌هایی انجام می‌دهند که بیشتر به چشم بیایند و به نوعی غلام اشیاءشان شده‌اند.

وقتی موضوع بی هویتی در شهر مطرح می‌شود منظور این است افراد با یکدیگر بیگانه‌اند و با ظاهرشان کسب شخصیت می‌کند، به دنبال آرایش، پیرایش، ماشین، النگو، گوشواره و جراحی‌های زیبایی می‌روند. اما در یک جامعه روستایی افراد آبا و اجداد همدیگر را می‌شناسند و طبیعتا دست به چنین رفتار‌هایی نمی‌زنند. البته در دنیای امروز زندگی در روستا‌ها هم تغییر کرده است.
 
با این روال حرکت کنیم جامعه به تدریج نابود می‌شود و ارزش‌ها و معنویات از بین می‌رود.

زمانی اعتقاد بر این بود که ایرانی بمانیم، اما از تمدن غرب عقب نیفتیم، اما الگو‌های رپ و هیپ هاپ و پانک و ... را الگو قرار دادیم و هنر، موسیقی ایرانی و فرهیختگانی، چون سعدی و مولانا و حافظ و فردوسی را در الگوپذیری از غرب فراموش کردیم.اگر کشور‌هایی مثل ژاپن یا کره دچار بی‌هویتی نشده‌اند، به این دلیل است که آن‌ها از طریق فیلم و سریال‌هایی مثل اوشین، جومونگ، جواهری در قصر و ... میراث کهن تقدس و احترام به بزرگ‌تر را به بچه‌هایشان یاد دادند.

وقتی معنویات، ارزش‌ها، هنجارها، فرهنگ اصیل ایرانی و دینی و... کمرنگ می‌شود و مادیات جایش را می‌گیرد و این امر موجب از بین رفتن اعتماد به نفس جوانان و خودباختگی آنان می‌شود. جامعه به نقطه‌ای می‌رسد که پسر برای رسیدن به خوااسته‌های مادی با دختر بزرگتر از خودش ازدواج می‌کند؛ و این یعنی ذهنیت‌ها تغییر کرده است.وقتی ما در رسانه‌های خودمان که برای مخاطب مرجع تلقی می‌شود فلان خواننده معلوم‌الحال را که تمام بدنش را خالکوبی کرده است، نشان می‌دهیم جوانان هم به تقلید از او لباس می‌پوشند و موهایشان را آرایش می‌کنند و این رواج الگوبرداری از سلبریتی‌ها در رسانه است.
من به عنوان یک جامعه‌شناس اصلاً جوانان را مقصر نمی‌دانم، زیرا آن‌ها از رسانه‌ها الگو می‌گیرند از سلبریتی‌هایی که رسانه‌ها به دلایل مختلف حمایتشان می‌کنند. مردم جامعه به رسانه‌ها اعتماد می‌کنند و سبک زندگی خود را بر اساس محتوایی که رسانه به آن‌ها می‌دهد پایه‌گذاری می‌کند. اگر وضعیت جامعه تغییر نکند و همین روال الگوپذیری‌ها ادامه داشته باشد انواع جرائم، مفاسد اجتماعی، اختلالات شخصی و روانی و ... به وجود می‌آید که البته در شرایط فعلی هم این بحران‌ها وجود دارد و روز به روز عمیق‌تر می‌شود.
 
«هم‌باش‌های سیاه» اصطلاحی است که مدتهاست در رسانه جایگزین «ازدواج سفید» شد. ازدواج سفید اصطلاح غلطی است که دختران را فریب می‌دهد. بهترین تعبیری که می‌توان از این رابطه کرد همباشی سیاه است. زیرا دو نفر بدون هیچ تعهدی تصمیم می‌گیرند زیر یک سقف زندگی کنند و فارغ از پیوند عرفی و شرعی و قانونی روزگار سپر کنند. این‌ها بعد از مدتی از هم جدا می‌شوند و هرکدام به سوی خود می‌روند و بدون توجه به این‌که برای این همباشی سیاه بهای سنگینی پرداخته‌اند.
این الگو پذیری از کشور‌های اروپایی بوده است، اما این که کدام قشر از مردم این نوع ارتباط را داشتند هم بسیار مهم است. فردی که در شرایط مطلوب بزرگ و تربیت شده است و برای زندگی خودش ارزش قائل است به سمت چنین پدیده‌ای نمی‌رود و فرقی هم نمی‌کند با کدام رنگ و نژاد باشد. اما متاسفانه جوان‌های ما مصداق این بی‌تعدی را اوج روشنفکری می‌دانند بدون این‌که به عواقب آن فکرکنند و در نظر بگیرند در این نوع رابطه ارزش‌هاست که از بین می‌رود و روان فرد در گذر روان فرسوده می‌شود.
 
من ۱۵۰ دختر و ۱۵۰ پسر زیر سن بلوغ را در یکی از کلانشهر‌ها بررسی کردم که متاسفانه بر اساس تحقیقات محرمانه‌ام مشخص شد بعضی از این پسر‌ها با ۱۴ یا ۱۵ دختر رابطه جنسی داشتند. این‌ها همان کسانی هستند که از سلبریتی‌ها پیروی می‌کنند و رسانه‌ها یکی از مهمترین عوامل در شکل‌گیری بلوغ زودرس است.
غریزه جنسی را کسی نمی‌تواند منکر شود. دختران به نوعی تحریک می‌شوند، پسران هم به نوعی تحریک می‌شوند، چون عوامل تحریک کننده را به راحتی می‌بینند. جامعه موجب از بین رفتن حیا در بین جوانان شده‌است و برای شروع بحران و نابودی قشر جوان جامعه حتی همین یک مورد هم کافی است.

با این وضعیت جامعه به سمت فروریختگی ارزش‌ها، هنجار‌ها و ارزش‌های اجتماعی می‌رود.

هنگامی‌که صحبت از ارزش‌ها می‌شود خانواده اولین نهادی است که در شکل‌گیری ارزش‌ها نقش اساسی و پررنگ دارد. در محیط خانواده دختر از مادرش الگو می‌گیرد. در شرایط فعلی جامعه که مادران هم دچار ناهنجاری شده‌اند برای دیده شدن خودشان رابا مادران سلبریتی مقایسه می‌کنند و دست به انجام عمل‌های زیبایی می‌زنند تا جوانتر به‌نظر بیایند توقعی نیست این‌ها الگوی دخترانی هستند که دچار بلوغ زودرس می‌شوند.

در چنین جامعه‌ای که به سمت فرهنگ آنگلوساکسون کانالیزه می‌رود، همجنس‌گرایی، روابط جنسی آزاد، پایبند نبودن ارزش‌ها شکل می‌گیرد.
۳۵ سال قبل در کتابی نوشتم بیگانگی با فرهنگ ملی از کودکستان آغاز می‌شود. یعنی کودکی که بعد از خانواده وارد مهدکودک می‌شود از همان جا ارزش‌ها برایش تعریف می‌شوند درآنجا یاد می‌گیرد موسیقی اصیل ایرانی گوش کند تا خارجی، یاد می‌گیرد به ادیبان ایرانی و فرهیختگان گرایش پیدا کند یا سلبریتی‌های که رسانه برای دستیابی به منافعش به این قشر اهمیت داده است؛ بنابراین درتمام این سال‌ها فقط شعار دادیم و عمل نکردیم و این می‌شود که فرهنگ غنی ما فراموش می‌شود و به سمت بحران بی‌فرهنگی، بی‌سوادی و بی‌اخلاقی می‌رویم.

کلیدواژه‌ها: بلوغ زودرس


نظر شما :