کارتن خوابی سبک زندگی نیست؛ باید به حال مسئولان ناکارآمد گریست

دکتر امان‌الله قرایی مقدم (جامعه‌شناس)
۲۳ شهریور ۱۴۰۰ | ۲۲:۱۳ کد : ۳۵۸۰۵ دیدگاه
این خانم معنی «سبک زندگی» را نمی‌داند، سبک زندگی، سبکی است که جامعه بر اساس ارزش‌ها و هنجار‌های معمول که عوامل متعددی در بروز و ظهور آن در طول تاریخ، دخالت داشتند، به‌وجود آمده و معمول ونرمال است. این‌که خانم عضو شورای شهر گفته کارتن‌خوابی و گورخوابی و ... نوعی سبک زندگی است نشان می‌دهد که وی آدمی است که در زمینه برداشت اجتماعی از سبک زندگی کاملا کم‌سواد است.
کارتن خوابی سبک زندگی نیست؛ باید به حال مسئولان ناکارآمد گریست

سبک زندگی، سبکی است که جامعه بر اساس ارزش‌ها و هنجار‌های معمول که عوامل متعددی در بروز و ظهور آن در طول تاریخ، دخالت داشتند، به‌وجود آمده و معمول ونرمال است. این‌که خانم عضو شورای شهر گفته کارتن‌خوابی و گورخوابی و ... نوعی سبک زندگی است نشان می‌دهد که وی آدمی است که در زمینه برداشت اجتماعی از سبک زندگی کاملا کم‌سواد است. در حالی‌که سبک زندگی، یک روش معمول و عادی زندگی مردم است. این‌که امروز زنان و دختران به کارتن‌خوابی روی آورده‌اند، نشانه فقر و ناداری و شکاف طبقاتی و درماندگی زنان و دختران در جامعه است.
کارتن‌خوابی در محلاتی مانند پارک حقانی، خیابان شوش، پارک هرندی، جاده خراسان پشت پمپ بنزین، و منطقه ۱۸، به معنای سبک زندگی نیست. به نظر من این خانم که الان بخشی از بدنه حاکمیت است، با این سخنان ناشی از ناآگاهی، از صدر تا ذیل به مردم و حتی دولت توهین کرده است. این سخنان، که از سوی فردی که در بدنه حاکمیت مسئولیت و نقشی دارد، ممکن برای برخی نشان‌دهنده موضع حاکمیت در مورد فقر و درماندگی مردم باشد.
من اگر جای مسئولان رده بالای حاکمیت بودم، این فرد را حتما بازخواست می‌کردم؛ این‌که یک مسئول بگوید کارتن‌خوابی زنان در مناطق مختلف شهر، یک سبک زندگی است، توهین بزرگی است. چون سبک زندگی، معمولا به عنوان الگوی زندگی معرفی می‌شود، آن‌چه در پشت این سخنان پنهان است این است که به مردم توصیه می‌شود می‌توانید با چنین روشی زندگی کنید و مشکلی هم نیست! چنین فردی حتی شایستگی نماینده «انتصابی بودن» شورای شهر تهران را هم ندارد.
ردی که امروز دچار معضل کارتن‌خوابی است، کارتن‌خواب که به دنیا نیامده و از ابتدا هم کارتن‌خواب نبوده. شرایط اجتماعی و اقتصادی خاصی وی را به این سمت سوق داده. اگر این خانم توصیه کرده که این فرد باید برای ورود به زندگی نرمال باید آموزش ببیند، اصلا در مورد آموزش عام و خاص هیچ اطلاعی ندارد. این سخن، نشان می‌دهد که اولا وی، انسان را در حد حیوانات می‌بیند که باید ابتدا دست‌آموز شود. دوم این‌که وی فکر می‌کند، کارتن‌خوابی برای این افراد عادت شده، پس نمی‌تواند روش زندگی خودش را تغییر دهد.چنین نگاهی از سوی یک خانمی که عضو شورای شهر است، توهین به جمعیت زنان فرهیخته و اندیشمند، پزشک، متخصص، پژوهشگر، استاد دانشگاه و حاضر درپست‌های مدیریت عالی و ... است و باعث لکه‌دار شدن نام زنان شده است. صحبت‌های وی به مردان متعصب و زن‌ستیز، این دستاویز را می‌دهد که ثابت کنند جای زنان در پست‌های عالی و سازمان‌ها و مشاغل مختلف نیست، در واقع مخالفان حضور زنان در مشاغل مختلف اکنون با این دستاویز می‌توانند به‌راحتی به جریان حذف زنان دامن بزنند، ضمن این‌که چنین اخباری در خارج از کشور هم رصد می‌شود و طبعا روی قضاوت و نگاه دیگر کشور‌ها نسبت به ما تاثیر منفی می‌گذارد؛ آیا در جمهوری اسلامی ایران، کارتن‌خوابی واقعا یک نوع سبک زندگی است؟!این نوع سخنان که گاهی متاسفانه از سوی برخی مسئولان شنیده می‌شود، نوعی مکانیسم دفاعی و فرافکنی است. چنین مسئولانی به‌جای این‌که مسئولیت کم‌کاری و کوتاهی خود را در قبال زنان کارتن‌خواب در نقاط مختلف شهر تهران را عهده بگیرند و اقدامات لازم را انجام دهند، با این نوع صحبت‌ها، از خود سلب مسئولیت می‌کنند. فرافکنی یعنی همین؛ این‌که مسئولان خود را مبرا می‌دانند. در حالی‌که بر اساس مکتب جامعه‌شناسی شیکاگو، پارک، شاو و دیگران، چنین مشکلاتی توسط کوتاهی حاکمیت و دولت در جامعه به‌وجود آمده.
افرادی مانند این خانم، نادانسته، طبق نظریه توماس هابز، فیلسوف قرن هفدهم انگلیس عمل می‌کنند و تصمیم می‌گیرند؛ توماس هابز معتقد بود که انسان ذاتا گرگ صفت است. نظریه X هم انسان را ذاتا بد می‌داند، اینان نه فقط پیرو مکاتب جامعه‌شناسی مانند روسو، که حتی بعضا پیرو مکتب اسلام هم نیستند که می‌گوید ضمیر انسان مانند لوح سفیدی است. چنین افرادی که متاسفانه گاهی مسئولیت هم دارند، معتقدند که تربیت نااهل را، چون گردکان بر گنبد است. این خانم و افرادی مانند وی معتقدند که انسان تربیت‌ناپذیر و خمیرمایه انسان «بد و شر» است و بد آفریده شده.
از نظر اکثر مکاتب جامعه‌شناسی، بروز چنین معضلاتی در شهر، نتیجه ندانم‌کاری‌های مسئولان و به نظر من از همه مهم‌تر همین شورای شهر است؛ بنابراین طبق مکتب شیکاگو، که مکتبی بوم‌شناسی و شهری است، این شرایط ناسالم و مدیریت ناکارآمد محیط زندگی و بومی فرد است که او را ناچار به چنین رفتار‌هایی می‌کند. به نظر من نتیجه ندانم‌کاری مسئولان و به‌ویژه نمایندگان شورای شهر، بروز چنین معضلات اجتماعی است؛ شورای شهر تهران، اصلا نمی‌داند چه مسئولیتی در زمینه این شهر و اداره آن دارد؛ این شورا نمی‌داند که در میدان شوش، خیابان جمشید، دوراهی قپان، پارک هرندی و حقانی، چه می‌گذرد و چه عواملی موجب بروز چنین شرایطی شده است. به نظر من این خانم و افرادی مانند وی مقصر به‌وجود آمدن این شرایطی هستند و موجب افزایش کارتن‌خوابی زنان و دختران که ناموس مملکت هستند، شده‌اند.
اگر این خانم تحصیلات دانشگاهی دارد، باید بر حال آن دانشگاهی گریست که این افراد را پرورش و تحویل جامعه می‌دهد؛ به اصطلاح تحصیل کرده‌ای که فکر می‌کند کارتن‌خوابی نوعی «سبک زندگی» است و معتقد است نمی‌شود تغییرش داد. طبق اکثر نظریه‌های جامعه شناسی، این فضای زندگی است که مجرم می‌افریند یا فرد سالم. تولید زنان و دختران کارتن‌خواب، نتیجه ندانم کار‌های و ناکارآمدی حاکمان آن جامعه است. چون هیچ انسانی ولو اگر عقب مانده ذهنی هم باشد، به انتخاب خودش نمی‌رود کارتن‌خواب شود. این زنان و دختران هر لحظه در خطر تجاوز و آزار قرار دارند، چه کسی به قول آن خانم سراغ چنین «سبک زندگی» می‌رود؟
پس واقعا باید به حال شورای شهر گریه کرد که چنین افرادی عضو آن هستند؛ چرا که چنین سخنانی از سوی عضو شورای شهر، از نظر سیاسی هم برای حاکمیت توهین‌آمیز است و هزینه دارد. با شنیدن این صحبت‌ها، برای هر انسانی این سوال پیش می‌آید که چطور مسئولان یک جامعه، در مورد مردم فقیر و درمانده و زنان و دخترانی که به دلایل مختلف به شرایط کارتن‌خوابی روی آورده‌اند، یک فکر اساسی نمی‌کنند و به جای دادن راهکار، آن‌ها را مانند حیواناتی می‌بینند که ابتدا باید دست‌آموز و تربیت شوند! چنین افرادی از نظر من نسبت به مردم خودشان، هیچ احساس و عاطفه‌ای ندارند. من از این میزان سنگدلی که در وجود این خانم هست، تعجب می‌کنم.


نظر شما :