در اختتامیه جشنواره ملی شعر دانشجویی مطرح شد
هشدار درباره وضعیت فرهنگی دانشگاهها
علیرضا بهرامی، دبیر علمی این جشنواره و شاعر، بهعنوان نخستین سخنران این برنامه، در آغاز گفت: ما برای جشنواره از همان ابتدا، با توجه به واقعیتهای موجود، آسیبشناسیها و فرصتشناسیها، مثل بعضی از سرمربیهای فوتبال، یک پروسه دستکم سهساله در نظر گرفته بودیم، برای این که جشنواره شکل واقعی بگیرد. حالا کاری به این نداریم که الان میتوانیم جر بزنیم، و بگویم که شرایط کرونا حادث شد و این سه سال را مقداری افزایش دهیم. پس به همین دلیل، از اینکه جشنواره در دور دوم رونق قابل ملاحظهتری نسبت به دور نخست داشت، غافلگیر نشدیم، بلکه خوشحال شدیم که دستکم بخشی از پیشبینیهایمان در حال تحقق است.
او در ادامه، ضمن بیان اینکه کثرت و تعدد دانشگاه و مراکز آموزش عالی که دانشجویانشان در این دوره اثر فرستاده بودند، قابل توجه و جالب بود، گفت: چون دور اول مبتنی بر این هم بود که کاروان شعری در دانشگاههای مختلف تهران و استانها داشت، خیلی از شرکتکنندگان، مخاطبان رویدادها و محفلهای شعری ما بودند. اما در این دوره از اقصی نقاط کشور، چنان حضوری داشتیم که به معلومات جغرافیایی و علمی-دانشگاهی خودم خیلی افزوده شد.
بهرامی افزود: خدا را شکر هیچ تراکمی در زمینه شرکتکنندگان جشنواره نداشتیم، نه از نظر مقطع تحصیلی، نه از نظر جنسیت، نه از نظر رشته تحصیلی، نه نوع دانشگاه، نه جغرافیا. فقط یک تراکم داشتیم؛ آن هم در زمینه شرکتکنندگان در قالب کلاسیک.
دبیر علمی جشنواره ملی شعر دانشجویی سپس با بیان اینکه به شکل قابل توجهی احساس کردیم در زمینه قالب سپید و آزاد در آینده باید فکری کرد، گفت: تصور عام این نیست که در قالب سپید و آزاد ما به این نقطه رسیده باشیم که کارها از کیفیت چندان مطلوبی برخوردار نباشند. فکر میکنم حتی در تحلیلهای دانشگاهی و چهبسا پایاننامهها بتوان درباره شرایط تاریخی و اجتماعی و شرایطی که طی شده و به این نقطه رسیدیم، یعنی به این اقبال مجدد در قالبهای کلاسیک و دلزدگی از قالب آزاد، تحلیل و ارزیابی انجام داد.
او ادامه داد: یکی از واقعیتسنجیهای ما این بوده است که دانشگاههای ما در وضعیت مطلوبی از لحاظ رویدادهای فرهنگی و شعری به سر نمیبرند، و چه بسا، بتوان توصیف متکی بر عبارت بحرانی را برای آن به کار برد.
وی در ادامه خطاب به وزیر علوم، وزیر بهداشت، وزیر فرهنگ، رئیس جهاد دانشگاهی و رئیس دانشگاه آزاد، اظهار کرد: دانشگاه که مبداء همه تحولها بود یا قرار بود که باشد، از نظر رویداهای ادبی در وضعیت مطلوبی نیست. کافی است قیاسهایی حتی کمی، به علاوهی نظر کارشناسان فن، یک گزارش کار یا مقاله شود تا مطمئن شویم این عرض من بیراه نیست. دانشگاه زمانی رونق شعری داشت، نسلهای همسن من، قبل و کمی پس از من، این را خوب به خاطر دارند.
بهرامی پس از این به وجود و نسلساز شدن شعری مبتنی بر محتوا و مولفههای متکی بر عشق، آزاداندیشی و عدالتطلبی در نسلهای قبل در دانشگاه اشاره کرد و گفت: این فقدان مصلحتی منتج در پی این چند سال، آسیبهای اجتماعی و فرهنگی حتمی خود را زده و خواهد زد و این اصلا قابل دفاع نیست که هر چه در جغرافیای مدیریت ما اتفاق نیفتد خوب است؛ ولو به قیمت وادادگی.
ضرورت توجه به شعر طنز، اجتماعی، انتقادی و اعتراضی
عیسی علیزاده، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی، دیگر سخنران این برنامه، سخنان خود را در قالب یادداشتی ارائه و در بخشی از آن بیان کرد: تاثیر ادبیات و به ویژه شعر بر رفتارهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بر کسی پوشیده نیست. شعرا در طول تاریخ خدمات ارزندهای در این عرصه داشتهاند.
او افزود: دوران دانشجویی بسیار کوتاه است و رسالت هنر و جشنوارههایی از این دست، ایجاد حساسیت، توانمندسازی، بالابردن سطح آگاهی و معلومات دانشجویان است. علاوه بر این، ادبیات فاخر در دورههای مختلف اجتماعی همواره موجب همبستگی، همزادپنداری و همزبانی ملی بوده است و لذا شعرسرایی، هدف غایی نیست. ناگفته پیداست که در کنار انگیزهبخشی و امیدآفرینی، نقد مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یکی از مهمترین اهداف چنین برنامههایی است که متاسفانه در این دورهها کمتر شاهد آن بودیم.
علیزاده همچنین پیشنهاداتی را نیز برای دورههای آتی این جشنواره ارائه کرد: «حضور اساتید در کنار دانشجویان و در محافل ادبی، و به منظور بالا بردن آگاهیهای علمی، قالبی و پرهیز از فقر اندیشه؛ تشکیل محافل شعر دانشجویی با حمایت معاونان فرهنگی واحدهای جهاد دانشگاهی؛ ایجاد حساسیت در دانشجویان و توجه به شعر طنز، اجتماعی، انتقادی و اعتراضی؛ هدایت دانشجویان به سمت مفاهیم فاخر و ارزشمند و پرهیز از سرودن اشعار سخیف و بیمحتوا».
اهمیت جشنوارههای دانشجویی برای شاعران
در ادامه این برنامه نیز، غلامرضا طریقی، سرپرست دفتر شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران گفت: جوانی و دوره جوانی و بخصوص جشنوارههای دانشجویی، زمان انگیزه گرفتن است. من فکر میکنم ۹۰ درصد شاعرانی که بعدا شعر را جدی میگیرند و دیده میشوند و فعالیت میکنند، اگر در آن دورانی که یکدفعه شعر برایشان جدی شده بود، اتفاقی در جایی با شاعرانی مثل حسین منزوی، محمدعلی بهمنی، عبدالجبار کاکایی، اسماعیل امینی و ... مواجه نمیشدند، چه بسا لابهلای همه دغدغههای آن دوره را به دست نمیآوردند.
او همچنین با بیان اینکه البته الزاما همه توجهها و کشفها به این معنا نیست که حتما آن کسی که دیده میشود، شاعر خوبی خواهند شد و دیده خواهند شد، اظهار کرد: با وجود این بروزها، ممکن است چند سال بعد از آن بروزها و دیده شدنها هیچ نشانهای نباشد به این دلیل که شاعری یک پروسه است. یک پروسه خیلی بلندمدتی که نیاز به زحمتها و مرارتها دارد. اما همین اندازه توجه کردن، وظیفه خیلی مهمی است.
طریقی پس از این، غزلی را برای حاضران خواند.
شعر امروز ما از سایر هنرها جامانده است
سیدمهدی طباطبایی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، نیز با بیان اینکه شان حضور من در این مراسم این است که به عنوان فردی از بدنه دانشگاه که حشر و نشری با دوستان شاعر دارم، مطالبی را عرض میکنم، درباره آنچه بر شعر ما میگذرد، گفت: اگر بخواهیم روند شعرمان را - شعر امروز- بررسی کنیم؛ اگر پس از سال ۵۷ را به صورت خاص در نظر بگیریم، اغلب پژوهشگران ما این مطلب را بیان میکنند که ما شعرهای خوب زیادی داریم. کسی منکر این نیست که ما در شعر معاصر، ابیات تکاندهندهای داریم. یعنی واقعا ابیاتی هستند که میتوانند پهلو بزنند با شعرهای بسیار فخیم ما. اما اینکه بر روی یک شاعر درنگ کنیم و بگوییم که ایشان علم سبکی شعر معاصر را بر دوش میکشد، اینجاست که اختلاف نظر فراوان میشود؛ یعنی اتفاق نظری وجود ندارد.
او افزود: نکتهای که باید جشنوارههای موجود، مسئولانی که میتوانند هدایت صحیح کنند، باید به این نکته درنگ دیگری داشته باشند، اینها میتوانند شاعران را از آنچه هستند ورزیدهتر کنند. نکته دیگر، چه بخواهیم بپذیریم و نپذیریم، این است که شعر امروز ما از سایر هنرها جامانده است.
طباطبایی سپس با بیان اینکه امروز شعر ما در سایه سینما است، گفت: شعر و شاعر برای دیده شدن، به حلقههای واسط دیگری نیاز دارد. بنابراین شعر آن رسایی صدای گذشته را ندارد.
این استاد دانشگاه همچنین «بحران شعر و مخاطب» را اصطلاحسازی دانست و افزود: اوضاع شعر خیلی خراب نیست و میتوان آن را درست کرد. باید که به شعر کمک شود، باید حلقههای نقد ادبی شکل بگیرد. در حال حاضر نقدهای ادبی یا بر شاعری به ناحق میدمند یا تسویه حساب شخصی میکنند.
او تبدیل شدن علاقهمندان شعر فارسی را به شاعر، مصیبتی دیگر مطرح و از اینکه امروزه هر مطلبی را میتوانید به عنوان شعر در محافل ادبی بخوانید، گفت.
سیدمهدی طباطبایی در ادامه به جریانهای شاعرساز در جامعه اشاره و از آن انتقاد کرد.
این شعرها را در سایت دانشگاهها نگذارید
در پایان این مراسم، اسماعیل امینی با قرائت بیانیه هیئت داوران دومین جشنواره ملی شعر دانشجویی، شعری از حافظ خواند «دو یار زیرک و از باده کهن دومنی/ فراغتی و کتابی و گوشه چمنی» و گفت که نشانههایی از زندگی دانشجویی در آن است و همچنین بیان کرد: حالا که سال تحصیلی دانشگاهها شروع شده، رئیس دانشگاهها و مدیر گروهها شعرهایی را میگویند و داخل سایت دانشگاهها میگذارند که بسیار بد و پر از غلط هستند. خواهش میکنم شعر نگویند یا دستکم در سایت دانشگاهها نگذارند چون خیلی الگوی بدی است.
بیانیه شورای سیاستگذاری و هبات داوران دومین دوره جشنواره ملی شعر دانشجویی نیز به این شرح بود:
«تعامل شعر معاصر ایران و نهاد دانشگاه هرچند پر فراز و نشیب بوده است اما از اهمیت و تاثیر محفل ها و رویدادهای دانشجویی و دانشگاهی بر قشر جوان دوستدار شعر فارسی، به هیچ وجه نمی توان غافل بود.
محافل و رویدادهایی که نوگرایی و آرمانخواهی، ذهن و زبان مشترک آنها بوده و در چند سال گذشته، به دلایل مختلف، از شمار و رونقشان کاسته شده است.
شورای سیاستگذاری و هیات داوران جشنواره ملی شعر دانشجویی از حضور پر شمار، متنوع و کیفی دانشجویان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور در دور دوم جشنواره، مراتب سپاس خود را ابراز می کند.
همچنین انتظار دارد در دوره های آتی جشنواره ملی شعر دانشجویی، شاهد حضور پررنگ تر شاعران با آثاری خلاقانه و پیشرو در زبان و بیان و گسترش مضامین و رویکردهای انتقادی، اعتراضی، اجتماعی و اندیشه ورزانه، در شعر دانشجویان باشد.»
آیین پایانی دومین دوره جشنواره ملی شعر دانشجویی که بهصورت ترکیبی برخط و حضوری برگزار شد، همچنین با شعرخوانی حضوری یا برخط تعدادی از برگزیدگان جشنواره همراه بود.
همچنین تعدادی از برگزیدگان و تقدیریهای حاضر در مراسم، تندیس یا لوح تقدیر و جایزههای خود را دریافت کردند.
نظر شما :