فقر عامل اصلی در شکلگیری پدیده کودک همسری
احمدرضا عرب (روانشناس خانواده)
امروزه در جامعه موضوع ازدواج با مسئلهای مواجه شده که از زمانهای قدیم وجود داشته است، معمولا در گذشته پسران و مخصوصا دختران در سنین پایین ازدواج میکردند و این موضوع به یک مسئله مرسوم و پذیرفتهشده توسط جامعه تبدیل شده بود، همچنین در زمانهای گذشته انتخاب شریک زندگی فرد توسط والدین او انجام میشد و خود فرد مخصوصا دختران نقشی در انتخاب همسر خود نداشتند.
بنابراین در زمان قدیم افراد مجبور بودند انتخاب والدین برای ازدواج را بپذیرند و به زندگی با او ادامه دهند، البته باید توجه داشت در گذشته فرزندان از ابتدای زندگی به فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی مانند کشاورزی، دامداری، قالیبافی، خانهداری و... مشغول بودند، بنابراین تاحدودی آمادگی لازم برای ورود به زندگی مشترک در آنها ایجاد میشد.
امروزه باوجود آگاهیهای بیشتر افراد جامعه و توجه به حقوق افراد متاسفانه همچنان شاهد ازدواج افراد و مخصوصا دختران در سن پایین هستیم و این موضوع آسیبهای بسیاری را به دنبال دارد، زیرا رسیدن به رشد جسمی، عاطفی، شناختی و اجتماعی از مهمترین موارد در ازدواج افراد است که برای رسیدن به رشد در این زمینهها باید فرد بهصورت کامل مراحل رشد را سپری کند که این مراحل رشد در سنین مختلف و با گذر عمر اتفاق میافتد.
زمانیکه قرار است یک دختر نقشهای همسری و مادری را بپذیرد باید آمادگیهای لازم از نظر جسمی، جنسی، عاطفی، شناختی و اجتماعی را کسب کند، دختری که به رشد جسمی لازم نرسیده باشد در انجام وظایف زناشویی، خانهداری، بارداری و مادری دچار مشکلات میشود، همچنین این فرد در معرض آسیبهای جسمی و روانی بسیاری قرار میگیرد.
برای انجام وظایف زناشویی لازم است بدن افراد و دستگاههای مربوط ساختار مناسب را پیدا کرده باشند و نبود توجه به این موضوع موجب ایجاد صدمات جسمی در فرد و بهدنبال آن آسیبهای روانی مانند سردی، حس انزجار و تنفر جنسی، ترس، وحشت و اختلالات جنسی در دختران است که این موضوع میتواند پایههای ازدواج صورت گرفته را متزلزل کرده و در نتیجه ناسازگاریهای بسیاری در رابطه زن و شوهر ایجاد کند، قطعا این موضوع مشکلات روانی بسیاری را برای طرفین به دنبال دارد.
بنابراین دختران برای ازدواج باید به رشد و بلوغ شناختی دست پیدا کنند، زیرا زندگی مشترک نیازمند هوشمندی و مجهز شدن به ابزار منطق، استدلال، تفکر و... است همچنین کسب توانایی فهم و درک متقابل، توانایی حل مسائل و برنامهریزی برای زندگی اهمیت بالایی دارد که معمولا این تواناییها در سن ۱۸ تا ۲۰ سالگی در افراد ایجاد میشود.
توجه نکردن به جنبههای متفاوت رشدی فرد در موضوع ازدواج قطعا پیامدهای نامطلوبی در پی دارد، زیرا دختری که در سنین کودکی قرار دارد، قادر نیست به تواناییهای لازم دست پیدا کند، رشد و استقلال عاطفی نیز یکی دیگر از نیازهای ضروری دختران در امر ازدواج بوده، زیرا لازم است فرد توانایی تسلط بر هیجانات خود را داشته باشد و وابستگی بیمارگونه به والدین و سایر افراد نداشته باشد و در نتیجه قادر باشد در کنار همسر خود یک زندگی مستقل و رضایتبخش را تجربه کند.
بسیاری از دختران در سن جوانی نیز به جنبههای متفاوت از رشد دست پیدا نمیکنند، بنابراین ازدواج دختران در سن پایین نادرست است، معمولا دختران در سنین کودکی و نوجوانی توانایی سازگاری اجتماعی با سایر افراد را نداشته و قادر به داشتن یک ارتباط سالم و موثر با همسر و سایر اطرافیان نیستند، زیرا این افراد همچنان در آرزوهای دوران کودکی قرار دارند و حتی ازدواج را نوعی بازی در نظر میگیرد.
در مصاحبه با دختر کمسنی که عقد کرده و درحال سپری کردن مشاورههای طلاق خود بود جملهی عبرتآموز و تاسفبار " من ازدواج را یک بازی تلقی میکردم و تنها مراسم و تشریفات برگزار شده برای من دارای جذابیت بود " بهجا ماند و این موضوع نشان میدهد این فرد به دلیل داشتن سن پایین هیچ درکی از زندگی مشترک نداشته و پس از مراسم عقد متوجه این موضوع شده است.
کودکی که فرصت تجربه بازیهای کودکانه را پیدا نکرده و از این دوران لذت نبرده است، دچار ناکامیهای بسیاری میشود که میتواند زندگی آینده او را تحت تاثیر قرار دهد، متاسفانه در پدیده کودکهمسری که فرد با شخص همسن خود ازدواج میکند به دلیل اینکه هیچیک از طرفین به بلوغ لازم دست پیدا نکردهاند در زندگی زناشویی دچار مشکلات بسیاری میشوند.
همچنین در برخی کودکهمسریها دختری در سن بسیار کم با فردی در سن بالا ازدواج میکند که متاسفانه در برخی مواقع این اختلاف سن به اندازه اختلاف سن دختر با پدر خود است که این دو فرد دارای دو دنیای کاملا متفاوت از یکدیگر هستند و معمولا اینگونه ازدواجها منجر طلاق، افسردگی، فرار، خودکشی و... در دختران میشود.
متاسفانه در برخی مواقع وجود مشکلات مالی موجب شده که افراد ثروتمند و دارای وضعیت مالی مناسب از شرایط بد اقتصادی سایر افراد سوءاستفاده کرده و بهدنبال ازدواج با دختران کم سن اینگونه خانوادهها باشند، در حقیقت در اکثر مواقع دلیل کودکهمسری فقر است و این یعنی خانوادهها اقدام به فروش دختران خود میکنند و این موضوع به اشتباه ازدواج قلمداد میشود.
بنابراین مسئولان باید با وضع قوانین لازم و همچنین با گسترش آگاهی در جامعه از انجام ازدواجهای زودهنگام جلوگیری کنند، زیرا بدون پیشگیری از این موضوع آسیبهای بسیاری بر پیکره خانوادهها وارد میشود و در نتیجه تمامی جامعه مورد تهدید این آسیبها قرار میگیرد.
نظر شما :