نبود ثبات در جامعه امید اجتماعی را نابود می‌کند

دکتر علیرضا شریفی یزدی (جامعه‌شناس و استاد دانشگاه)
۲۸ آذر ۱۴۰۰ | ۱۴:۴۷ کد : ۳۹۲۸۵ اسلایدر دیدگاه
کسی که در جامعه امید واهی دارد و تصور می‌کند ایران در عرض ۵ سال به ژاپن یا سوئیس بدل خواهد شد هرگز امید درستی ندارد و، چون این امید واهی و بر اساس واقعیت بنا نشده است نمی‌توان آن را امید اجتماعی دانست. آنچه در مورد امید به هر دو صورت ذهنی و عینی اهمیت دارد امکان تحقق و دست‌پیدا کردن به آن امید است.
نبود ثبات در جامعه امید اجتماعی را نابود می‌کند

تاکنون درباره امید اجتماعی سخنان بسیاری گفته شده است، اما اگر بخواهیم این مفهوم را به شکلی ساده بیان کنیم باید بگوییم، امیدی که ما توانسته‌ایم آن را درک کنیم و راه‌هایی را که ما را به اهداف مناسب و مطلوب می‌رساند و زمینه‌ساز محقق‌شدن آن‌ها را فراهم می‌کند که چندان هم دشوار نباشد را امید اجتماعی می‌گوییم. امید اجتماعی دارای چند مولفه است که باید به آن توجه کنیم، نخست اینکه امید اجتماعی در حقیقت مجموعه‌ای از اهداف است که به صورت عینی و ذهنی وجود دارند، مظاهر عینی را می‌توان دید و ذهنی را تصور کرد. در مولفه دوم فرد باید به درجه‌ای برسد که بتواند موقعیتی که در آن قرار دارد را درک کند و توانمندی‌هایش را به صورت کامل بشناسد و درک درستی نسبت به آن‌ها داشته باشد، در مولفه سوم افراد باید به این باور برسند که می‌توانند به صورت عینی و ذهنی به توانایی‌ها و اهداف‌شان دست پیدا کنند. به مجموع این سه مورد امید به زندگی می‌گویند؛ بنابراین ما برای داشتن امید اجتماعی از یک سو نیازمند توانمندی و اراده ذهنی و عینی هستیم و از سوی دیگر به شکل واقع‌گرایانه شاهد رفتار و عمل و کنشی هستیم که پایه آن بر واقع‌بینی استوار است.
تفاوت امید اجتماعی و نشاط اجتماعی
کسی که در جامعه امید واهی دارد و تصور می‌کند ایران در عرض ۵ سال به ژاپن یا سوئیس بدل خواهد شد هرگز امید درستی ندارد و، چون این امید واهی و بر اساس واقعیت بنا نشده است نمی‌توان آن را امید اجتماعی دانست. آنچه در مورد امید به هر دو صورت ذهنی و عینی اهمیت دارد امکان تحقق و دست‌پیدا کردن به آن امید است.
 این‌که تصور کنیم امید اجتماعی همان نشاط اجتماعی‌ست اشتباه است. از دید من امید اجتماعی سبب و عامل نشاط اجتماعی در جامعه است در واقع این دو لازم و ملزوم هم هستند. هنگامی که در جامعه امیدی با همان سه ویژگی که در بالا به آن‌ها اشاره کردم داشته باشیم سبب به وجود آمدن نشاط اجتماعی در جامعه می‌شود.
تفاوت میان شادی و نشاط اجتماعی

ازسوی دیگر مفهوم دیگری با نام شادی اجتماعی داریم که آن هم با نشاط اجتماعی تفاوت دارد، درصورتی‌که در جامعه ما شادی و نشاط اجتماعی را مترادف با هم می‌دانند. نشاط اجتماعی امری پایدار است. در جامعه‌ای که میزان امید در آن بالاست و مردم احساس آرامش و شادی داشته و نسبت به آینده فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، آموزشی و بهداشت خود امیدوارند از این موضوع احساس نشاطی می‌کنند که یک امر پایدار و ماندگار است. اما شادی‌های اجتماعی، شادی‌های کوتاه‌مدت هستند مانند بردن تیم فوتبال خاصی یا انتخابات که مردم به خیابان می‌آیند و چند ساعت یا چند روز شادند و پس از آن هم همه چیز به حالت اول برمی‌گردد. ‎

باید بدانیم امید اجتماعی چتریست که نشاط و شادی اجتماعی زیر آن قرار دارند. این موضوع درست مانند عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس در روان‌شناسی‌ست که اعتمادبه‌نفس زیرمجموعه عزت‌نفس و در زیر چتر آن است. به عبارت بهتر امید اجتماعی زمینی قابل‌کشت و نشاط اجتماعی درخت باروریست که درون این زمین قرار دارد، رشد می‌کند و میوه می‌دهد. هنگامی‌که نشاط و شادی اجتماعی در جامعه زیاد است نشان‌دهنده بالابودن امید اجتماعی در جامعه است و خود نیز می‌تواند سبب افزایش امید اجتماعی شود.

کاهش امید اجتماعی در دهه ۹۰

باید بدانیم که ما سه گروه اهداف داریم؛ کوتاه، میان و بلند مدت. اهداف کوتاه‌مدت از دو روز تا دو ماه، میان مدت از دو تا هفت ماه و بلندمدت از هفت ماه تا چندین سال را در برمی‌گیرد. معمولا اهداف کوتاه‌مدت را مردم به‌وجود می‌آورند، اهداف میان‌مدت کار مردم و دولت و بلندمدت، چون در قالب استراتژی و برنامه‌ریزی‌های دقیق قرار می‌گیرد کار دول است بنابراین اگر بخواهیم در جامعه امید اجتماعی را پایدار نگه داریم حتما باید اهداف بلندمدت و تحقق‌پذیر و علمی و واقعی داشته باشیم. شوربختانه وضعیت اقتصادی دهه ۹۰ در کشور ما سبب شده تا امید اجتماعی در کشور ما به‌شدت کم شود. از نمونه‌های آن هم می‌توان به افزایش میل به مهاجرت و آسیب‌های اجتماعی به‌ویژه درمیان جوانان اشاره کرد. امروز مردم تنها به اهداف کوتاه‌مدتی که برعهده خودشان است بسنده می‌کنند.

نبود ثبات در جامعه امید اجتماعی را نابود می‌کند

نخستین چیزی که امید اجتماعی را در جامعه از بین می‌برد نبود ثبات اقتصادی و پس از آن سیاست و امنیت و مباحث مربوط به آن مانند آموزش و تغذیه و بهداشت و ورزش و ... است.

هنگامی‌که ناامیدی بر جامعه چیره می‌شود اهداف خود را گم می‌کند و در راه رشد و بالندگی گام برنمی‌دارد. افراد منزوی می‌شوند و رفتار‌های اجتماعی آن‌ها کم می‌شود و هر کسی به شکلی در تلاش است تا تنها به مشکلات شخصی خود بپردازد و آن‌ها را حل کند. کسی مهاجرت و دیگری اختلاس و یا از روش‌های نامتعارف مانند قاچاق استفاده می‌کند. این موارد در نهایت سبب به‌وجودآمدن رکود و نابودی یک جامعه می‌شود.

راه‌کار‌هایی برای بازگشت امید به جامعه

اما اینکه آیا سیستم می‌تواند امید را به جامعه برگرداند باید بگویم کار دشواریست. حکومت باید به شکل عملی از برنامه‌های خود پرده بردارد. دولت می‌تواند با برنامه‌های میان و بلندمدت و انجام کار‌های کوچک، اما مستمر و ادامه‌دار امید را به مردم برگرداند. این کار را هم می‌تواند با تثبیت قیمت ارز، کاهش تورم، افزایش اشتغال و کاهش مشکلات اجتماعی و اقتصادی مردم انجام داده و زمینه را برای بهبود اوضاع امید اجتماعی در جامعه فراهم کند.

اگر مردم شاهد باشند مشکلات اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و آموزشی آن‌ها کاهش پیدا می‌کند امید در جامعه به‌وجود می‌آید. در این زمینه می‌توان موضوع واکسیناسیون در کشور را بیان کرد. این دولت در مورد واکسیناسیون جهش بسیار خوبی به‌وجود آورد به گونه‌ای که مردم در حوزه بهداشتی امید پیدا کردند. فرض کنید همین رویداد در مورد اقتصاد رخ دهد و معیشت مردم بهتر شود. دولت با این‌گونه کار‌ها می‌تواند بذر امید را برای بار دیگر در جامعه بکارد و آن‌ها را نسبت به آینده خوش‌بین کند.


( ۱ )

نظر شما :