دلیل اصلی پنهان‌ماندن تجاوز جنسی در ایران

رابعه موحد (روانشناس اجتماعی)
۱۹ شهریور ۱۳۹۹ | ۱۵:۳۱ کد : ۲۲۶۵۰ دیدگاه
آموزش تربیت جنسی اصلا در ایران معنا نشده و اهمیت آن مورد توجه قرار نگرفته است،این دغدغه‌ای است که بیشتر برای مردم و سازمان‌های مردم‌نهاد وجود دارد و پررنگ است و مساله دولت و قانونگذار نیست وگرنه هر چیزی که دغدغه نهادهای بالادستی باشد، همیشه پیگیری و بابت آن هزینه می‌شود.
دلیل اصلی پنهان‌ماندن تجاوز جنسی در ایران

پیشگیری از آزار و تجاوز جنسی یک بسته آموزشی-حقوقی است که باید تمام افراد جامعه آن را در اختیار داشته باشند. ما در این زمینه به قدری دچار ضعف بوده و هستیم که تا زمان‌های بسیار طولانی اگر پسری به دختری تجاوز می‌کرد، تنها راه‌حل این بود که «برو و به عقدش دربیاور.» انگار لباسی بود که کثیف شده و حالا مجبوری برای خودت برداری که خوشبختانه طی زمان این قانون عرفی کمرنگ شد. آموزش تربیت جنسی اصلا در ایران معنا نشده و اهمیت آن مورد توجه قرار نگرفته است،این دغدغه‌ای است که بیشتر برای مردم و سازمان‌های مردم‌نهاد وجود دارد و پررنگ است و مساله دولت و قانونگذار نیست وگرنه هر چیزی که دغدغه نهادهای بالادستی باشد، همیشه پیگیری و بابت آن هزینه می‌شود.حتی وقتی این سازمان‌ها، آسیب‌های آزار و تجاوز جنسی در جامعه را دقیق و موشکافانه بررسی می‌کنند و نتایج پژوهش‌های خود را در اختیار مسئولان می‌گذارند، باز هم نهادهای بالادستی برنامه‌ای برای مدیریت و کاهش این آسیب‌ها ارائه نمی‌کنند یا اگر پیشنهادی ارائه می‌شود در فرایند تصویب و ابلاغ معطل می‌ماند و چون در نهایت اعمال قدرت و تدوین قانون در اختیار نهادهای بالادستی است، عملا فعالیت سازمان‌های مردم‌نهاد در این زمینه به نتیجه‌ای مؤثر ختم نمی‌شود.
مشکل دوم مقاومت خانواده‌ها در برابر آموزش تربیت جنسی می‌باشد. عموم خانواده‌ها در کنار سیستم آموزشی ناقص ایران معتقدند تربیت جنسی و خودمراقبتی نیاز ضروری برای پرورش فرزندانشان نیست و حتی چنین آموزشی را خطرناک می‌دانند، با این باور که این آموزش‌ها موجب برانگیختن امیال جنسی کودکان و نوجوانان می‌شود. بارها و بارها با خانواده‌هایی روبه‌رو شده‌ام که می‌گویند ارائه این آموزش‌ها در دوران کودکی و نوجوانی زود است. آنها فکر می‌کنند ناآگاهی سلامتی می‌آورد درحالی‌که فرزندان نوجوان و جوان‌شان این اطلاعات را از راه‌های دیگر برای مثال از طریق گوشی موبایل‌شان دریافت می‌کنند. آنها باید بدانند وقتی این آگاهی را به فرزندان‌شان نمی‌دهند، یکی دیگر به بدترین شکل آن را ارائه می‌کند که تأثیری به‌مراتب خطرناک‌تر دارد.والدین باید بدانند که از کودکی باید حریم‌ها و نوع رابطه‌ها در خانواده و محیط بیرون مشخص شود و این آموزش را نه به‌عنوان تابو، بلکه یک آموزش عادی مثل مسواک زدن یا نحوه صحیح غذا خوردن به فرزندشان یاد دهند. در بسیاری از کشورها تصویرهایی از افراد مشکوک و خطرناک می‌سازند و برای کودک و نوجوان توضیح می‌دهند که چه نوع نگاه‌ها و حرکاتی خطرناک است؛ مثلا می‌گویند فرد متجاوز به نقاط حساس بدن زنان خیره می‌شود یا از چه الفاظی استفاده می‌کند؛ حتی درباره نحوه شروع گفت‌وگو پسران با دختران و ادامه مکالمات و درخواست‌ها در دوران ارتباط صحبت می‌کنند. ما این موارد را نمی‌توانیم از مدرسه بخواهیم چون آنها می‌گویند اصلا در این رابطه نباید صحبت شود و معتقدند که آموزش جنسی به نوعی تبلیغ روابط پسران و دختران نامحرم است. از سویی خانواده‌ها باید بدانند که حالت هیجانی و جنایی به این موضوعات ندهند و آن را عادی و طبق آموزه‌های دقیق متناسب سن به کودکان منتقل و آنها را با هویت و احترام به‌خود آشنا کنند. باز هم تأکید می‌کنم وقتی والدین در این‌باره سکوت کنند، افراد دیگری به بدترین شکل آن را به فرزندانشان آموزش می‌دهند. خانواده باید بداند بیشتر تجاوزها از روی ناآگاهی است و حتی مردان هم در این زمینه آسیب می‌بینند؛ چراکه احترام به امیال و نیازهای جنسی خود را یاد نگرفته‌اند.
عبدالصمد خرمشاهی وکیل پایه یک دادگستری
آزار و تعرض به زنان از متلک گرفته تا تعرض جنسی سابقه طولانی در کشور دارد، اما با این حال شاید ۵درصد از زنانی که مورد آزار روحی و روانی و تعرض جنسی قرار می‌گیرند، ملاحظات را کنار می‌گذارند و طرح شکایت می‌کنند.طبق ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی هرکس در اماکن عمومی یا معابر متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان شود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین کند به حبس از ۲تا ۶‌ماه و تا ۷۴ضربه شلاق محکوم خواهد شد. همچنین در ماده ۲۲۴قانون مجازات اسلامی آمده که هرگاه کسی با زنی که راضی به زنای با او نباشد در حال بیهوشی، خواب یا مستی زنا کند، رفتار او در حکم زنای به عنف است. زنا از طریق اغفال و فریب دادن دختر نابالغ یا از طریق ربایش، تهدید یا ترساندن زن اگرچه موجب تسلیم شدن او شود، حکم اعدام دارد.یکی از راه‌های اثبات جرم اعتراف متهم است که معمولا رخ نمی‌دهد. راه دیگر حضور ۴شاهد است که معمولا تجاوز در خفا صورت گرفته و داشتن شاهد را سخت می‌کند. طبق ماده ۱۲۰قانون مجازات اسلامی از دیگر شرایط اثبات زنا، علم قاضی است؛ یعنی او می‌تواند با توجه به اقرار کسانی که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند و سایر قرائن و شواهد، جرم متهم را زنای به عنف تشخیص داده و حکم صادر کند. البته زنان به‌دلیل دردسرهایی که برای اثبات این جرم دارند و مسیر طولانی و طاقت‌فرسایی که باید از کلانتری تا پزشکی ‌قانونی و دادسرا طی کنند و در رأس این مشکلات، درگیر ملاحظات اخلاقی می‌شوند، آن را رها کرده و در نهایت یا دست به انتقام شخصی زده یا آسیب‌های روحی و روانی را به‌تنهایی تحمل می‌کنند.
از آن ۵درصدی که در باب آزار یا تجاوز جنسی شکایت می‌کنند، کمتر از یک‌درصد به نتیجه می‌رسند و این در حالی است که میزان این جرایم در جامعه افزایش یافته و مجرمان به‌راحتی در کشور تردد می‌کنند. ما حقوقدانان از زنان می‌خواهیم حداقل از آزار جنسی که در خیابان به آنها می‌شود، بی‌تفاوت عبور نکنند و با نشان دادن واکنش بموقع و جمع کردن چندین شاهد، نسبت به شکایت در مراجع قضایی اقدام کنند. همچنین در باب تجاوز جنسی، به‌موقع به پلیس و پزشکی‌قانونی مراجعه کرده و شکایت اولیه را ثبت کنند چراکه سکوت در این موضوع باعث تکرار جرم از سوی مجرمان می‌شود. کارشناسان می‌گویند بیان علنی تجربه‌های آزار جنسی، اگرچه ممکن است با توجه به خلأهای آموزشی و قانونی که در این زمینه وجود دارد منجر به کاهش قابل توجه این دست جرایم در کشور نشود، اما می‌تواند در میان‌مدت و بلندمدت منجر به تغییر نگاه جامعه به این معضل و همچنین اصلاح خرده‌فرهنگ‌های غیرسازنده شود و از این جهت گام بلندی به‌ویژه برای جامعه زنان ایرانی به شمار می‌آید. آنچه در جریان پویش اخیر مشخص و غیرقابل انکار است، همذات‌پنداری اکثر مخاطبان با قربانیان و بزه‌دیدگان آزار و تجاوز جنسی در ایران است و این مساله در جامعه‌ای که تا پیش از این عمدتاً نگاه شماتت‌آمیز به قربانیان داشته، می‌تواند تحولی مثبت و آغاز یک راه به شمار بیاید؛ راه صیانت اثربخش از امنیت و کرامت زنان و دفاع از آنها در مقابل خشونت.
بارها و بارها با خانواده‌هایی روبه‌رو شده‌ام که می‌گویند ارائه این آموزش‌ها در دوران کودکی و نوجوانی زود است. آنها فکر می‌کنند ناآگاهی سلامتی می‌آورد. درحالی‌که فرزندان نوجوان و جوان‌شان این اطلاعات را از راه‌های دیگر برای مثال از طریق گوشی موبایل‌شان دریافت می‌کنند. آنها باید بدانند وقتی این آگاهی را به فرزندان‌شان نمی‌دهند، یکی دیگر به بدترین شکل آن را به آن‌ها ارائه می‌کند که تأثیری به‌مراتب خطرناک‌تر دارد.

کلید واژه ها: تجاوز جنسی تعدی آموزش مجازی روانشناس تربیت جنسی دفتر مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی


( ۵ )

نظر شما :