وزیر بهداشت در نشست اعضای هیات رئیسه دانشگاه علوم پزشکی
زبان گفتمان با دانشجو را گم کردهایم
وزیر بهداشت در نشست اعضای هیات رئیسه دانشگاه علوم پزشکی گفت:زبان گفتمان با دانشجو را گم کرده ایم.
وزیر بهداشت گفت: تقاضای من این است که به مردم سیگنال مایوس کننده بیهوده ندهید. مردم را از خطرات کرونا آگاه کنید، هوشیار کنید، اما اینگونه صحبت نکنید که " تخت خالی نیست و ممکن است در خیابان بمانید". بنده به عنوان وزیر و شما به عنوان خدمتگزاران کنار مردم در نظام سلامت، وظیفه داریم که همه بیماران را فارغ از هر دلیل و علتی پذیرش و به آنها خدمت رسانی کنیم.
دکتر سعید نمکی، در نشست اعضای هیات رییسه دانشگاه علوم پزشکی ارومیه و مدیران نظام سلامت استان آذربایجان غربی، اظهار کرد: متاسفانه دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی تک بعدی تربیت میشوند که این موضوع خوب نیست. اینکه به تغذیه و سایر مسائل رفاهی دانشجویان رسیدگی کنیم، به تنهایی کافی نیست، بلکه باید به موضوعات دیگر همچون سلامت روان آنها نیز توجه کنیم. چرا دانشجوی ما دچار افسردگی و دلمردگی است؟ گرچه در درون دانشجویان نقاط ظریفی وجود دارد، اما چرا در سال دوم و سوم از او یک موجود رباتیک ِ خشن میسازیم؟
راه را در فرهنگ کشور، عوضی رفته ایم
وی خاطرنشان کرد: در جلساتی که با فعالان و مدیران فرهنگی داریم همیشه میگویم که راه را در فرهنگ کشور، عوضی رفته ایم و متاسفانه دانشجویان را تک بعدی تربیت میکنیم.
حکایت دستی که دیگر شفابخش نیست
دکتر نمکی یادآور شد: دانشجویان ما تک بعدی تربیت میشوند و برخورد آنها با بیماران نیز اینگونه است و روح ندارد و دستش دیگر شفابخش نیست، چون این پزشک در هاریسون، نلسون، گودمن گیلمن و ... غرق شده و تغییر شکل داده است. کدامیک از دانشجویان ما به خوبی فردوسی، مولانا، سعدی، رازی، جابر ابن حیان، حافظ و بوعلی سینا را میشناسد؟
زبان گفتمان با دانشجو را گم کرده ایم
وی تاکید کرد: در عرصه فرهنگ به دانشجویان جفا میکنیم و دو کار زشت را انجام میدهیم؛ یکی بی توجهی و دومی راندن از خود است. متاسفانه زبان گفتمان با دانشجو را گم کرده ایم. ارتباط بین ما و دانشجویان، ماشینی و فیزیکی و بسیار زمخت است.
فرهنگ، ملاتهای بین آجر ساختمان است
دکتر نمکی گفت: فرهنگ همانند ملاتهای بین آجر ساختمان است. وقتی دانشجوی عراقی را در ایران و در ارومیه پذیرش میکنید، او باید با خودش سوغات فرهنگی از ایران ببرد نه صرفا آموختههای علمی. او اگر با سوغات فرهنگی از ایران رفت، دلبسته این کشور خواهد شد، اما دروس و موارد علمی که ما در ایران به او یاد میدهیم را زیباتر از آن در انگلیس یا در دانشگاه آمریکایی بیروت میتواند یاد بگیرد. آنچه که در کشور باید به دانشجویان خارجی بدهیم، خوراک و سوغات فرهنگی است.
وی ادامه داد: در زمان تصدی مسئولیت وزارت بهداشت به عنوان فردی که اهل فرهنگ، قلم و هنر است، خیلی برایم سنگین و غم انگیر است که این دوره را سپری کنیم و هنوز این رویکرد را در عرصه فرهنگ در دانشگاهها داشته باشیم. دانشجوی تک بعدی همانی است که دیگر آب و خاک برایش مهم نیست و علقهای به این سرزمین ندارد و پا در رکاب رفتن است.
آنچه مرا به این سرزمین گره زد، دلبستگیهای فرهنگی بود
وزیر بهداشت با بیان اینکه آنچه که مرا به این سرزمین گره زد، دلبستگیهای فرهنگی است، عنوان کرد: ما در ایجاد جذبه فرهنگی برای دانشجویان خیلی قصور کرده ایم و در این راستا باید یک کار انقلابی کنیم. این کرسیهای آزاد اندیشی که بارها مقام معظم رهبری فرمودند و علقهای که میشود در دانشجو ایجاد کرد که یک ایرانی مسلمان چه ویژگیهایی باید داشته باشد را در دانشگاهها گم کرده ایم. ضمن اینکه برخی اوقات در کلاسهای فرهنگی و مذهبی، راه را اشتباه میرویم، آنچه که از قرآن باید به دانشجو بیاموزیم، زبان عاشقی و دلدادگی به یک سری معنویات است.
معونیت در طب کجا رفت؟
وی گفت: در دوران قدیم، پزشکانی داشتیم که ادیب و حکیم و موسیقیدان بودند. مانند بوعلی سینا که هم فیلسوف هم حکیم هم شاعر و هم موسیقیدان بود. بروید شخصیت مرحوم دکتر قریب یا پزشکان با انگیزه قدیمیتر را مطالعه کنید، چرا میگویند در دانشگاهها انگیزه نیست؟ آیا انگیزه فقط مربوط به مسائل اقتصادی است؟ چرا باید پزشک ما هر کجا پول بیشتر بود، سفره اش را پهن کند؟ پس معنویت در طب کجا رفت؟ چرا اینگونه شده ایم؟ چرا قسمی که روز اول برای مردم دردمند خورده ایم جایش را با منفعت طلبی و دنیا طلبی عوض کرده است؟ آیا اندیشه پزشک ما باید با مکانیک یکی باشد و تا بخش دولتیِ مستضعف درمان کن، دچار افت منابع شد، این بخش را ترک کند و به بخش خصوصی برود؟
اگر از گشنگی بمیرم امکان ندارد کار برای مردم را بخاطر دنیا رها کنم
وزیر بهداشت تاکید کرد: بنده اگر از گشنگی بمیرم امکان ندارد که کار برای مردم در راه رضای خدا -گرچه هنوز هم خیلی به مردم و پروردگارم بدهکارم- را به خاطر دنیا رها کنم و به سمت کاری بروم که جذبه اقتصادی بیشتر داشته باشد، چون سعی کرده ام که با نوعی از معنا، زندگی خودم را پر کنم. باید در دانشگاههای در علوم پزشکی معنا و معنویت تزریق کنیم. کسی که به علوم پزشکی وارد میشود روزی که روپوش خودش را میپوشید، یعنی لباس احرام به تن کرده است و این به معنی یک تقدس است.
دکتر نمکی تصریح کرد: باید اجازه دهیم رشد و اعتلای معنویت درون دانشجویان به سمت شکوفایی برود و بنده هم در این زمینه کمک و حمایت میکنم تا دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی، افراد چند ظرفیتی و چند بعدی باشند، پزشک فردی نیست که بیمار را به شکل کالا ببیند و خودش مانند یک ربات رفتار کند.
در خدمات دوراپزشکی رابطه معنوی بیمار و پزشک گم میشود
وی ادامه داد: همیشه میگویم که خدمات دوراپزشکی یک مزیت و چندین اشکال و عیب دارد. عیبش این است که اگر همه چیز از راه دور اتفاق بیفتد، رابطه معنوی بیمار و پزشک گم میشود. خیلی وقتها پزشک با یک احوالپرسی ساده از بیمار، یک شوخی، لبخند و تلطیف روحیه، بیمار مداوا میشود و تقاضای من از معاونین فرهنگی و دانشجویی دانشگاهها این است که در تقویت بُعد معنوی دانشجویان، تلاش کنند.
وزیر بهداشت خاطرنشان کرد: بعد از انقلاب اسلامی، مدیران ما خیلی جنبه فرهنگ در کشور برایشان جا نیفتاد و خیلی از مراکز فرهنگی ما، کار فرهنگی چندانی نمیکردند. همواره معتقدم فرهنگ همانند ملات بین آجرهای یک ساختمان است و فرهنگ باید اقوام و مردمان یک سرزمین را به همدیگر پیوند دهد. آن چیزی که ایجاد گسست کند دیگر فرهنگ نیست و آن کسی که با فحش، ناسزا و تخریب بودجه میگیرد، دیگر کار فرهنگی نیست.
عشق در دانشگاهها را باید زنده کرد
وی یادآور شد: نقطه مقابل عشق، نفرت نیست، بلکه بی تفاوتی است و متاسفانه دانشجویان ما دچار بی تفاوتی هستند و عشق در دانشگاهها را باید زنده کرد. یکی از دلایل این بی تفاوتی این است که دیگر اسوهها و الگوهایی که خودشان محور عاشقی، عرفان و عشق بودند را در دانشگاهها نداریم. متاسفانه برخی اساتید در دانشگاه ها، پلی برای رفتن دانشجویان به خارج از کشور میشوند و راه را برای مهاجرت دانشجویان باز میکنند.
اسوههایی که منبع و منشا عشق در دانشگاهها بودند را دیگر نداریم
وزیر بهداشت افزود: برخی اساتید به دانشجوی عاشق این سرزمین میگویند که برای چه در این کشور مانده ای؟ برو خارج از کشور و زندگی کن و راههای مهاجرت را به او نشان میدهند. اسوههایی که روزی که منبع و منشا عشق در دانشگاهها بودند را متاسفانه امروز دیگر نداریم و خیلی روزهای سختی بر ما تحمیل میشود.
نظر شما :