خشونت علیه زنان در جامعه افزایش یافته/آزار روحی در زنان اثرات ماندگاری دارد
دکتر مصطفی اقلیما (رییس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران)
خشونت بر علیه زنان در طول تاریخ وجود داشته و روز به روز وضعیت آن بدتر شده است اگر امروز به اینجا رسیدیم که خشونت علیه زنان به عنوان یکی از مسایل اجتماعی مطرح می شود به دلیل این است که علل و عوامل بروز آن در جامعه افزایش پیدا کرده است یکی از این عوامل قوانین موجود است که به دلیل اینکه این قوانین به نفع مردان است و قدرتی که مردان دارند براحتی می توانند هر خشونتی را علیه همسر یا فرزندان خود روا دارند. از دیگر عوامل افزایش خشونت بر علیه زنان در جامعه فرهنگ جامعه است.همچنین عامل دیگر این است که هیچ جایی نیست که جوابگوی زنان برای گرفتن حق خود باشد.
بیکاری در گذشته به مانند امروز نبود و مردان در گذشته درآمدشان کفاف خرج زندگی را می داد اما امروز مردان جامعه ما هزار و یک مشکل از جمله بیکاری و تورم و عدم امنیت شغلی و فقر دارند که این مسایل باعث بروز خشم در مردان می شود. معمولا انسان ها وقتی عصبانی می شوند باید خشم خود را جایی خالی کنند به همین دلیل مردان خشم خود را بر سر زن و بچه خود خالی می کنند. اینجا باید یک عامل جلوگیری کننده وجود داشته باشد اما این عامل وجود ندارد و زن راه به جایی ندارد و اگر به دلیل خشونت مرد شکایت هم کند دچار دردسر می شود. آزار و اذیت زنان تنها آزار جسمی و کتک زدن نیست، آزار روحی و روانی در زنان اثرات ماندگارتری دارد و کسی آسیب روانی که زن دیده را نمی بیند.
متاسفانه بسیاری از زنان شاغل امنیت شغلی ندارند و به دلیل نیازی که به شغل خود دارند مجبور هستند زیر بار حرف زور قرار گیرند حتی اگر حقوق کمتری هم بگیرند چراکه اگر اعتراض کنند شغل خود را از دست می دهند و چطور می توانند شغل دیگری پیدا کنند؟
زنان بسیار کمتر از مردان حقوق دریافت می کنند این تبعیض ها آسیب رسان است آسیب به زنان تنها تجاوز به آنها نیست این نوع تبعیض روان زنان را تحت تاثیر قرار می دهد. این زنان به چه کسی می توانند شکایت کنند؟ کسی نیست به داد این زنان برسد. متاسفانه در شرایط کنونی بسیاری از زنان شغل خود را از دست داده اند و بیکار شده اند.
وقتی یک مردی ازدواج می کند و به زنش قول می دهد که وفادار می ماند اما از نظر قانونی به مرد اجازه داده شده که ۴ بار ازدواج دائم داشته باشد معلوم است که اگر مردی به همسرش خیانت کند روح و روان زن آسیب می بیند و متاسفانه هیچ کاری از دست وی برنمی آید زن اگر طلاق بگیرد حتی نمی تواند مهریه خود را بگیرد به دلیل اینکه بسیاری از مردان با ترفندهای بسیاری مانند به نام زدن اموال خود به نام پدر یا مادر خود ادعای عدم استطاعت در پرداخت مهریه را می کنند و دادگاه هم به نفع مرد رای می دهد و عملا زن از گرفتن حق خود باز می ماند.
اگر در گذشته عوامل آسیب زا به زنان به چند آسیب محدود میشد امروزه اما تعداد این آسیب ها در کشور افزایش پیدا کرده است.
قتل ناموسی در گذشته به دلیل کدخدامنشی خانواده ها کمتر بود. در حال حاضر قتل های ناموسی در کشور افزایش پیدا کرده است به دلیل اینکه ضوابط و قوانینی که داریم اجرا نشده است. یکی از حقوقی که به مردان داده شده این است که اگر مردی همسر خود را در حال رابطه نامشروع با مردی ببیند می تواند وی را به قتل برساند البته همه قتل هایی که اتفاق می افتد ناموسی نیست و ممکن است به دلیل خشونتی که در خانواده وجود داشته مرد دست به قتل همسرش بزند و برای رهایی از چنگ قانون قتل را ناموسی جلوه دهد.
یکی از خشونت هایی که علیه زنان اعمال می شود اسیدپاشی است و در بیشتر موارد زنان از روی ناچاری و دلسوزی رضایت می دهند اما اگر زن بر علیه مرد کوچکترین اقدامی کند مرد رضایت نمی دهد.
مهریه یک سند رسمی است و مرد وظیفه پرداخت آن را به زن دارد موقعی که زن برای دریافت مهریه خود به دادگاه مراجعه می کند سال ها وی برای دریافت حق خود اسیر راهروهای دادگاه می شود و در آخر هم دادگاه به عنوان مثال حکم پرداخت هرچند ماه یک بار یک ربع سکه را برای زن می دهد. در بسیاری از موارد قتل همسر به دلیل عدم پرداخت مهریه است و مرد به دلیل ناتوانی از پرداخت مهریه یا شانه خالی کردن از آن دست به قتل زن می زند اما دلیل قتل را چیز دیگری عنوان می کند.
اگر قانون مهریه به درستی اجرا شود زنان به حق خود می رسند. مهریه یک ِدین است و هر وقت زن آن را مطالبه کرد مرد باید آن را پرداخت کند اما می بینیم که مردان به دلیل پرداخت نکردن مهریه دیگر زندانی نمی شوند. عقد ازدواج زمانی مورد قبول است که وقتی مرد ۱۰۰ سکه مهر زن می کند توانایی پرداخت آن را داشته باشد اینکه مرد می گوید ندارم مهریه زن را پرداخت کنم باید در زمان ازدواج به فکر باشد. مهریه حق زن است و باید مرد این پول را برای زن کنار بگذارد اگر نداشته باشد و دروغ گفته باشد عقد همان زمان باطل است. در حال حاضر اوضاع به گونه ای شده مرد برای اینکه راضی به طلاق شود زن باید چیزی هم پرداخت کند تا مرد راضی به طلاق شود.
مشکل ما اینجاست که قوانین و سند رسمی را که امضا می کنیم در دادگاه ها اجرا نمی شود قانون باید اجرا شود مهریه مال ما نیست که بخواهیم آن را به مرد ببخشیم. کسی که ازدواج می کند سرش کلاه نمی رود موقعی که فرد می خواهد ازدواج کند والدین و افراد نزدیک خانواده را برای مراسم خواستگاری می برد و راجع به مبلغ مهریه صحبت و آن را تعیین می کنند چنین نیست که مرد بگوید سر من را کلاه گذاشتند و مجبور شدم این رقم مهریه را قبول کنم وقتی که تعهد کردم باید پرداخت کنم اگر نتوانستم کسانی که شاهدان عقد هستند باید آنها ضمانت پرداخت مهریه را کنند که اگر مرد نتوانست مهریه را پرداخت کند آنها باید پرداخت آن را متقبل شوند ما ضوابط قانونی را اجرا نمی کنیم اگر قوانین به درستی اجرا شود زنان آسیبی نمی بینند هیچ جای دنیا به اندازه کشور ما قانون به نفع زن ندارد اما از این قوانین استفاده نمی کنیم ما همین قوانین را بر علیه زنان استفاده می کنیم.
زنان چقدر باید پول هزینه کنند و چقدر هزینه وکیل بپردازند و دادگاه بروند که بتوانند حق خود را دریافت کنند؟ هیچکسی پاسخگو نیست که چرا قوانین اجرا نمی شود. نباید به دنبال قوانین جدید باشیم همین قوانینی که داریم را باید به درستی اجرا کنیم.
ما قوانین خیلی بهتر از این لایحه داریم. چرا لایحه ای برای تامین امنیت مردان مطرح نمی شود؟ به دلیل اینکه کسی که زور دارد و قلدر است مرد است. این لایحه برای زمانی است که قوانین به نفع زنان در کشور اجرا شود اگر این لایحه تصویب شود قابل اجرا نیست. امنیت زن از خانواده بوجود می آید اگر دختر خانواده دیرتر از زمان موعد به خانه برگردد با وی با خشونت رفتار می شود اما اگر پسر خانواده تا دیروقت بیرون باشد چیزی به وی نمی گویند.برادر به خواهر زورگویی می کند و وی را زیر مشت ولگد می گیرد و والدین چیزی به وی نمی گویند. امنیت از خانواده شروع می شود متاسفانه نگاه والدین نگاه امنیتی نیست و بین دختر و پسر خود تبعیض قائل می شوند.
قوانین فرهنگ و نیاز وخواسته یک جامعه است. در جامعه مردان هرگونه پوششی داشته باشند بازخواست نمی شوند اما اگر پوشش زن مناسب نباشد فورا با وی برخورد می شود به دلیل اینکه مردان با دیدن وی تحریک می شوند چرا نمی گوییم زنان با دیدن مردانی که پوشش مناسب ندارند تحریک می شوند؟! اگر قوانین برابر باشد نیاز به قانون جدید نیست. اگر بگوییم زن و مرد مساوی هستند دیگر قانون نیاز داریم همان چیزی که برای مرد می خواهیم برای زن هم می خواهیم. ارزش هایی که در جامعه می گذاریم به تدریج فرهنگ جامعه را تغییر می دهند فرهنگ جامعه تشکیل شده از ضوابطی که در هر اجتماعی وجود دارد. چرا در مورد پسر یک جور فکر می کنند و در مورد دختر جور دیگری فکر می کنند. وقتی از کتاب دانش آموزان عکس دختران حذف می شود از همانجا اجحاف را شروع می کنیم.
در گذشته پسران کمک حال خانواده بودند و در کارهای کشاورزی به خانواده کمک می کردند ولی در حال حاضر اوضاع فرق کرده و دختر بیش از مردان کار می کنند و به خانواده هم بیشتر می رسند اما هنوز همان نگاه قدیمی باقیمانده است حتی دستگاه های دولتی اکثرا از مردان تشکیل شده اند.
نظر شما :