آینه دانشگاه
بررسی امید به آینده و عوامل مؤثر بر آن در بین دانشجویان دانشگاههای یزد
معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی استان یزد با نظارت و حمایت دفتر مطالعات فرهنگی جهاددانشگاهی
مقدمه:
پایه هر علمی، روش شناخت آن است و اعتبار و ارزش قوانین هر علمی، به روششناختی، مبتنی است که در آن علم به کار میرود، روش تحقیق یکی از مهمترین اصول کار در پروژه است، چرا که پیوندی است بین چهارچوب نظری و تحلیل دادهها، به عبارتی میتوان گفت که روش تحقیق عبارت از ذهن محقق و نتایج تحقیق است. از این مطلب نباید دور شد که کل اجزای پروژه به هم وابستهاند. در تحقیق برای اینکه بتوان نتایج بررسی را به کل جامعه تعمیم داد، باید روش تحقیق علمی باشد و حجم نمونه برآوری از جامعه آماری مورد مطالعه باشد و ابزار اندازهگیری مناسب با روایی و پایایی قابل اطمینان استفاده شود. در این فصل با توجه به هدف تحقیق که بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی بر امید به آینده دانشجویان استان یزد بود، روش تحقیق، تعریف و تبیین جامعه، روش نمونهگیری و حجم نمونه، ابزارهای اندازهگیری، پایایی آزمونها، روش اجرا و روش تجزیه و تحلیل دادهها توضیح داده شدهاست.
ضرورت و اهمیت تحقیق:
مطابق با نظر بعضی دانشمندان، جوانی دوره سنی 13 تا 27 سالگی است و از دیدگاه جامعهشناسی به خاطر اینکه با شیوه خاص رفتاری و نگرشی همراه است، دارای اهمیت است. جوانی دورهای اجتماعی و فرهنگی است که فرد شرایط لازم برای کنش در تمام عرصههای زندگی را کسب میکند. مارگارت مید (1978ـ1901) انسانشناس معروف آمریکایی دوره جوانی را به صورت زیر تعریف میکند:
دوره جوانی دوره ای است که با دو ویژگی انتظارات گسترده از یک سو، و ناکامیهای عمیق از سوی دیگر، همراه است. دورهای که هنوز دستیابی اقتصادی، اجتماعی و روانی کامل نشده است (برنهارد شفرز، 1383: 24).
بر این اساس پرداختن به مسئله جوانان در کشور ما که به لحاظ جمعیتی از جوانترین کشورهای دنیاست و بر اساس آمارهای موجود، نسل جوان بیش از نیمی از جمعیت کشور ما را تشکیل میدهد، از حساسیت و اهمیت ویژهای برخوردار است و با توجه به اینکه آینده این مرز و بوم به همت و تلاش طاقتفرسای جوانان متکی است این اهمیت و حساسیت دو چندان میشود.
وظیفه اصلی دوران جوانی از نظر اجتماعی و روانی، آماده کردن فرد برای بر عهده گرفتن نقشهای مربوط به کار، خانواده و روابط اجتماعی در دوران بزرگسالی است (مارسیا ،1980).
جوانان برای برعهده گرفتن نقشهای بزرگسالی از طریق تجربیات رسمی و غیر رسمی آماده میشوند و از این طریق میتوانند تواناییها و علایق خود را کشف کنند. همه این تجربیات زمینهای را فراهم میکند تا فرد انتظار و امید به آیندهاش را در مورد اهداف، علایق و برنامههای آینده به طرق گوناگون تعریف کند (ساندبرگ، پولر و تیلور ، 1983). برای بسیاری از جوانان، آماده شدن برای بر عهده گرفتن نقشهای آینده به خاطر اوضاع نامناسب اقتصادی، کمبود فرصت برای تحصیلات و کمبود فرصتهای شغلی و انواع مشکلات دیگر مختل میشود (ولتی ، 2002؛ ارنت ، 2004).
در نیم قرن گذشته، همزمان با تحولات صنعتی و رشد تکنولوژی و ماشینیشدن زندگی، شرایط ویژهای برای جوانان ایجاد شدهاست که آنان را از جوانان نسل گذشته متمایز ساخته است. در این دوران جوانان با مسائل مختلفی مانند انفجار جمعیت، بالا رفتن سن ازدواج، کمبود فرصتهای شغلی، بحرانهای اخلاقی و ... مواجه هستند. میلیونها جوان جویای زندگی، شغل، سرپناه، همسر و همراه در جامعه سرگردانند، میلیونها جوان در پی آناند که مانع دشوار کنکور را از سر راه بردارند و به دانشگاه بیایند، به امید آنکه آیندهای بهتر داشته باشند.
مجموعهای از این عوامل موجب شده که بسیاری از جوانان ما تصویر روشن و مطلوب از آینده نداشته باشند، غرق آرزوها شده و چون در پی هدف متعالی و از پیش تعیینشده نبودهاند دائما در حال خیالپردازی هستند و دچار حیرانی و سرگردانی شدهاند، و باعث شده آنها افراد بیبرنامه و راحتطلب شوند و همواره ابراز نارضایتی کنند. چنین افرادی گرفتار انواع مشکلات روحی و روانی میشوند و چون نمیتوانند به اهدافشان در زندگی برسند، امیدشان نسبت به آینده کم میشود. امید به آینده از این جهت دارای اهمیت است که انگیزهای قوی در تصمیمات فعلی اشخاص بهوجود میآورَد (نورمی ، 1999). اگر امید به آینده از انسان گرفته شود، او سرنوشتی جز سکون، رکود و تباهی نخواهد داشت. امید به آینده به زندگی فرد معنا و مفهوم میبخشد و انگیزهای قوی در او ایجاد میکند تا برای رسیدن به خواستههایش تلاش و کوششی مضاعف داشته باشد.
مسئله امید و عوامل و پیامدهای آن برای سلامت اجتماعی و روانی فرد بسیار مهم است چون دستیابی به اهداف، نقشهها و آرزوها در آینده به وقوع میپیوندد، بنابراین اینکه افراد چگونه آینده خود را میبینند عامل مهمی در انگیزه، تحرک و رشد فرد در طول زندگی است (نوتین و لنس ،1985).
امید به آینده و انتظار تحقق فردای بهتر، ریشه در یک ویژگی فطری دارد و آن کمالجویی انسان است. انسان همواره طالب رسیدن به مراتب بالاتر و دستیافتن به قلههای پیشرفت و ترقی است و این در همه انسانها با تفاوتهایی در سطح کمال مورد نظر و تلاش و جدیتی که برای رسیدن به کمال مطلوب صورت میگیرد، وجود دارد.
لذا باید به این نکته توجه داشت که اگر افراد یک جامعه و خصوصاً جوان دچار نا امیدی شوند، آن جامعه دیر یا زود رو به افول و تباهی میرود، زیرا افراد ناامید در آن جامعه هیچ انگیزهای برای کار و تلاش بیشتر ندارند و این هم برای خود فرد و هم برای جامعه چون زهری کشنده است، چرا که جامعه متشکل از تک تک افراد میباشد و تنها در صورتی میتواند کارکرد مناسب خود را داشته باشد که افراد جامعه در جای مناسب خود قرار گیرند و نقش خود را به درستی ایفا کنند.
با توجه به مطالب گفته شده، اهمیت مسئله امید به آینده تا حدودی مشخص گردید. بدینجهت، با توجه به اینکه دانشجویان جزو قشر تأثیرگذار جامعه ما هستند، بررسی عواملی که در امید به آینده آنها مؤثر است، ضروری احساس میشود، تا با شناخت هر چه بیشتر این عوامل اجتماعی و تقویتکردن آنها امید دانشجویان نسبت به آینده بیش از پیش شود.
اهداف تحقیق:
هدف اصلی:
بررسی امید به آینده در دانشجویان دانشگاههای شهر یزد و عوامل اجتماعی مرتبط با آن
اهداف فرعی:
بررسی امید به آینده دانشجویان بر حسب جنسیت
بررسی امید به آینده دانشجویان بر حسب مقطع تحصیلی
بررسی امید به آینده دانشجویان بر حسب سن
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی با امید به آینده دانشجویان
فرضیات تحقیق:
میانگین امید به آینده دانشجویان بر حسب جنسیت آنها متفاوت است.
میانگین امید به آینده دانشجویان بر حسب مقطع تحصیلی آنها متفاوت است.
بین سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و سن دانشجویان با امید به آینده آنها رابطه وجود دارد.
سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی دانشجویان پیشبینی کننده امید به آینده.
روش تحقیق:
به لحاظ روششناسی در این پژوهش از روش مطالعات اسنادی و توصیفی از نوع همبستگی استفاده شدهاست. در بخش مربوط به مطالعات اولیه شامل تهیه پیشینه تحقیق و چارچوب نظری از مطالعات اسنادی، و از حیث اجرا پیمایشی و از نظر وسعت پهنانگر بوده است.
جامعه آماری و حجم نمونه:
جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمامی دانشجویان دانشگاههای استان یزد در تمامی مقاطع تحصیلی است که بر اساس آمار سال تحصیلی 98ـ1397 تقریبا 64900 نفر شامل 29746 پسر و 35154 دختر بودهاند. نمونه آماری پژوهش مورد مطالعه از بین کلیه دانشجویانی که در سال تحصیلی 98ـ1397 در دانشگاههای استان یزد مشغول به تحصیل هستند، با فرمول کوکران 384 نفر برآورده شده است.
شیوه نمونهگیری:
روش نمونهگیری در این پژوهش به صورت نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب است در این روش نمونهگیری، افراد جامعه با توجه به جنسیت به دو طبقه تقسیم و از هر طبقه نمونهای متناسب با حجم هر طبقه انتخاب شدهاست.
ابزار گردآوری اطلاعات:
ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق، پرسشنامه است. برای سنجش امید به آینده از پرسشنامه اسنایدر (ADHS) که دارای 15 گویه در سطح طیف لیکرت و به صورت 6 گزینه، استفاده شده است. برای سنجش سرمایه اجتماعی از پرسشنامه سرمایه اجتماعی با در نظر گرفتن ابعاد اصلی سرمایه اجتماعی که متشکل از 33 گویه در سطح طیف لیکرت و به صورت 4 گزینه است که قبلا در پژوهشهای افشانی و همکاران 1390، ذاکری و همکاران، 1391، افشانی و همکاران 1391 و افشانی و جعفری 1395 استفاده شدهاست. برای سنجش سرمایه فرهنگی از پرسشنامه سرمایه اجتماعی بوردیو که 20 گویه در سطح طیف لیکرت و به صورت 4گزینه است و هدف آن سنجش ارزشها و نمودهای فرهنگی و هنری در سه شاخص: 1ـ تجسم یافته یا سرمایه بدنی و فردی (مهارت ذهنی، مهارت در بیان مطالب درسی) 2ـ عینی (مصرف کالاهای فرهنگی، تملک کالاهای فرهنگی، علاقهمندی به هنر) 3ـ نهادی (مدارک تحصیلی) است، استفاده شدهاست.
اعتبار و روایی:
برای سنجش روایی و همنوایی گویهها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است، پایایی پرسشنامه امید به آینده، در پژوهشهای گذشته نظیر اسنایدر و همکاران (1991) با آلفای کرونباخ 84/0-74/0، اسنایدر (2000) با آلفای کرونباخ 85/0، الکساندر و کرمانی و همکاران (1390) با آلفای کرونباخ 86/0 است. آلفای کرونباخ سرمایه اجتماعی در پژوهشهای افشانی و همکاران، 1390، ذاکری و همکاران، 1391 و افشانی و همکاران 1391، 77/0 گزارش شدهاست و همچنین آلفای کرونباخ سرمایه فرهنگی در پژوهش علیزاده اقدم (1391) 857/0 گزارش شده است و در تحقیق حاضر با احتساب 30 عدد از پرسشنامههای تکمیل شده به عنوان تست مقدماتی، به ترتیب برای پرسشنامههای امید به آینده، سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی، 859/0، 826/0و 737/0برآورد گردید.
شیوه تجزیه و تحلیل دادهها:
در استخراج اطلاعات پرسشنامه این تحقیق از نرمافزار SPSS22 استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمارههای مرکزی (میانگین)، پراکندگی (انحراف معیار و ...) و در آمارههای استنباطی متناسب با سطح سنجش متغیرها (آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس، آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون) استفاده گردید.
نتیجهگیری:
نتایج توصیفی تحقیق:
در پژوهش حاضر 384 نفر حجم نمونه به تفکیک جنسیت که تعداد 176 نفر (8/45 درصد) مرد و تعداد 208 نفر (2/54 درصد) زن و از این تعداد 272 نفر (8/70 درصد) در گروه سنی 18 تا 22 سال، 64 نفر (7/16 درصد) در گروه سنی 23 تا 27 سال، 7 نفر (27 درصد) در گروه سنی 28 تا 32 سال، 9 نفر (3/2 درصد) در گروه سنی 33 تا 37 سال و 12 نفر (1/3 درصد) در گروه سنی 38 سال به بالا بودهاند و همچنین 52 نفر (5/13 درصد) در مقطع کاردانی، 292 نفر (76 درصد) در مقطع کارشناسی، 28 نفر (3/7 درصد) در مقطع کارشناسی ارشد و 12 نفر (1/3 درصد) در مقطع دکتری در حال تحصیل بودهاند. میانگین متغیرهای تحقیق به ترتیب متغیر مستقل سرمایه اجتماعی با میانگین 64/80، متغیر مستقل سرمایه فرهنگی با میانگین 11/51 و متغیر وابسته امید به آینده با میانگین 11/67 بودهاند.
نتایج استنباطی تحقیق:
فرضیه 1 تفاوت بین امید به آینده دانشجویان بر حسب جنسیت بررسی شد، نتایج نشان داد، که تفاوت معنیداری بین امید به آینده دانشجویان دختر و پسر وجود ندارد، ولی میانگین امید به آینده دختران بهتر از پسران است، این نتیجه با نتایج مطالعات افشانی و جعفری (1395)، ساعی ارسی و همکاران (1395)، عبداللهی (1389) و قریشی (1388) همسو است.
فرضیه 2 تفاوت بین امید به آینده دانشجویان بر حسب مقطع تحصیلی را بررسی کرد، نتایج نشان داد، که تفاوت معنیداری بین امید به آینده دانشجویان در مقاطع مختلف تحصیلی وجود دارد، بر این اساس کمترین میزان امید به آینده در بین دانشجویان کارشناسی و دکتری و بیشترین میانگین امید به آینده برای دانشجویان دوره کاردانی و کارشناسی ارشد بوده است. این یافته با یافتههای اسنایدر مطابقت دارد. میتوان چنین استنباط کرد که بالا بودن میزان امید به آینده در بین دانشجویان کاردانی و کارشناسی ارشد در بهبود عملکرد تحصیلیشان تأثیرگذار بوده، سبب ارتقای آنان به مقطع بعدی، یعنی کارشناسی و دکتری میشود و شاید بتوان گفت که پایین بودن میزان امید به آینده در بین دانشجویان دکتری ناشی از این باشد که در مواجهه با برخی از واقعیتهای جامعه دچار سرخوردگی شده، از میزان امیدواری آنها به آینده کاسته میشود. این نتیجه با نتایج مطالعات علیزاده اقدم (1391) همسو است.
فرضیه 3 و 4 رابطه سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و سن دانشجویان را با امید به آینده آنها بررسی میکند و همچنین بررسی میکند که سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی، امید به آینده را پیش بینی میکند، نتایج نشان داد که رابطه معنادار و مثبتی بین متغیرهای مستقل و وابسته وجود دارد، متغیر سرمایه اجتماعی با ضریب همبستگی 396/ و ضریب بتای 308/0، سرمایه فرهنگی با ضریب همبستگی 333/0 و ضریب بتای 190/0 و متغیر سن با ضریب همبستگی 171/0 با امید به آینده رابطه دارند، این نتیجه با نتایج مطالعات افشانی و جعفری (1395) و ساعی ارسی و همکاران (1395)، علیزاده اقدم (1391) و داداشزاده (1394) همسو است.
نتایج تحقیق علیزاده اقدم (1391) نشان داد که سرمایه اجتماعی با امید به آینده رابطه معنیدار و مستقیمی دارد؛ یعنی افزایش سرمایه اجتماعی زمینه را برای امیدوار شدن نسبت به آینده افزایش میدهد. یافتههای اصلانی و همکاران (1392) نشان دادند که بین مشارکت گروهی و رابطه با دوستان و امید به آینده دانشآموزان رابطه وجود دارد. همچنین بین رابطه با والدین و امید به آینده دانشآموزان رابطه وجود دارد. یافتههای فردریکسون (2009)، فولر و کرستیکز (2008) نشان داد که افراد امیدوار به آینده، ارتباط قویتری با اطرافیان و اقوام دور و نزدیک دارند. نتایج تحقیقات متعدد نشان میدهد امید به آینده باعث گسترش افق دید و روشنگری میشود. از طرفی، جوانان مهمترین عامل در توسعه هر جامعه به شمار میروند، با توجه به اینکه افراد جوان در آینده جزء برنامهریزان و مدیران هستند و آینده جامعه در دست آنها است و به عنوان قشری فعال در جامعه محسوب میشوند، میزان امیدواری و ناامیدی آنها برای پیشرفت و توسعه جامعه بسیار مهم است. فقدان امید به آینده موجب بروز مشکلاتی در جامعه میشود؛ از جمله این مشکلات بیتفاوتی اجتماعی نسبت به دیگران و همنوعان است بر این اساس، موضوع امید به آینده و لزوم افزایش سرمایه اجتماعی به ویژه در بین جوانان یکی از موضوعات مهم است. بر طبق نظر کلمن، سرمایه اجتماعی مولد بوده و امکان دستیابی به اهداف معینی را که در نبود آن دست نیافتنی هستند، فراهم میسازد و سبب میشود تا هزینههای دستیابی به اهداف معین کاهش یابد. اهداف، عنصر کلیدی امید به آینده در افراد محسوب میشوند. چرا که امید به آینده حول دستیابی به اهداف میچرخد. به عبارتی افرادی به آینده امید خواهند داشت که هدفهایشان را تعیین میکنند و استراتژیهای خاصی را جهت رسیدن به آن اهداف در نظر میگیرند. همچنین انگیزه لازم برای اجرای آن اهداف را به وجود میآورند و برای دانشجویان شرایطی را فراهم میسازند که بتوانند استراتژیهای لازم برای دستیابی به اهداف خود را طراحی نمایند و همچنین به واسطه فراهم آمدن حمایتهای اجتماعیای که از سوی شبکه روابط اجتماعی خود دریافت میکنند، انگیزه لازم جهت دستیابی به اهداف تعیین شده را در خود به وجود آورند. چرا که وجود پیوند و ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبع با ارزشی برای خلق هنجارها و اعتماد دوسویه محسوب میشود، که موجب تحقق اهداف اعضاء میشود، و در مواقع بحرانی میتوان از آن برای فائق آمدن بر مشکلات سود جست. شیرر، وینتروب و کارور (1986) به این نتیجه رسیدند که افراد خوشبین و امیدوار در هنگام بروز موقعیتهای مشکل از مقابله مسئله مدار استفاده کرده، به جستجوی حمایت اجتماعی بر میآیند. از طرفی دیگر، از نظر وان لیون و همکارانش نیز هر چه احساس حمایت و انسجام از سوی دیگران در افراد بیشتر باشد، میزان امیدواری آنان نیز بیشتر میشود. از بین متغیرهای تأثیرگذار بر امید به آینده دانشجویان، سرمایه اجتماعی دارای بیشترین تأثیر با ضریب بتای 31/0 بوده و متغیر سرمایه فرهنگی با ضریب بتای 19/0 تأثیر کمتری را بر امید به آینده دانشجویان میگذارد و متغیر سن رابطه معنادار، ولی بسیار ضعیفی با متغیر امید به آینده داشته است.
آنچه در نهایت میتوان گفت، این است که مطابق با یافتههای تحقیق، سیاستگذاری در جهت افزایش سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی میتواند در بالا بردن میزان امید به آینده در بین دانشجویان به عنوان سرمایههای آتی و تحصیلکرده جامعه امری بسیار مهم تلقی شود و به همین علت، به تعمق بیشتر از سوی مسؤولان نیاز دارد.
پیشنهادها:
- یکی از راهکارهای عمده این است که زمینه مشارکتهای جوانان بخصوص دانشجوها در حوزههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مهیا شود که این رویه برای آنها نوعی اعتماد به نفس و حمایت روانی اجتماعی فراهم خواهد کرد و به تدریج زمینه افزایش و تقویت میزان سرمایه اجتماعی در بین آنها به وجود میآید در نتیجه هر چه سرمایه اجتماعی یعنی ارتباط مؤثر در بین جوانان بیشتر باشد، امید به آینده در آنها افزایش مییابد.
- سرمایه فرهنگی صرفا یک مقوله به ارث رسیده از خانواده و طبقه اجتماعی نیست بلکه متأثر از متغیرها و عوامل دیگر مانند مشارکتهای فرهنگی و بهرهگیری از رسانههای فرهنگی است که جزو شاخصهای سرمایه فرهنگی محسوب میشوند و متغیرهای اثرگذار بر امید به آینده است. لذا لازم است مسئولان و دستگاههای تأثیرگذار در این زمینه کارگاههای آموزشی درباب خانواده و گروههای تأثیرگذار بر دانشجویان برگزار کنند و زمینه مشارکت فرهنگی در بین دانشجویان را افزایش دهند.
- طبق نتایج تحقیق افزایش سرمایه اجتماعی منجر به افزایش امید به آینده در دانشجویان میشود، بنابراین باید زمینههای حضور جوانان در عرصههای مشارکت و تصمیمگیریهای اجتماعی نیز تقویت شود.
- جهت بسترسازی برای اعتماد و به تبع آن افزایش امید به آینده، مسئولین فرهنگی و برنامهریزان فرهنگی با تقویت پایههای سرمایه فرهنگی در بین دانشجویان، میتوانند اعتماد جوانان بخصوص دانشجوها را در بین آنها افزایش دهند و از این طریق امید به آینده را در دانشجویان تقویت کنند.
- ـ با توجه به نتایج تحقیق، بسترسازی، زمینه سازی برای تقویت روابط اجتماعی در بین افراد جامعه گام موثری برای افزایش امید به آینده خواهد بود.
- به محققین پیشنهاد میشود در پژوهشهای آینده رابطه سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی با امید به آینده در بین جوانان استان یزد را بررسی کنند.
نظر شما :