افزایش افسردگی با تداوم شرایط کرونا/ضرورت ارتقای مسئولیت پذیری اجتماعی
دکتر مصطفی حمدیه (عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی)
این روزها آمار مراجعه بیماران به مطبها و کلینیکهای مغز و اعصاب و سلامت روان چه به صورت حضوری و چه به صورت مشاورههای تلفنی افزایش یافته است. طی دو ماه اخیر میزان شیوع بیماری کرونا ویروس همانند زمان اوج بیماری در اسفند ماه افزایش یافته و همین مساله عامل افزایش اضطراب و استرس، بیتابی و تحریکپذیری افراد شده است.
طولانی شدن دوره پاندمی و مزمن شدن بیماری نیز عامل بعدی تاثیرگذار در تضعیف سلامت روان است. افراد جامعه این چند ماه را به امید اتمام سریعتر اپیدمی و بهتر شدن شرایط طی کردند، در حالیکه شیوع بیماری مجددا افزایش یافته و زمان اتمام آن نیز قابل پیش بینی نیست، همین مسایل به افزایش اضطراب، استرس و کلافگی و عدم تاب آوری دامن زده است.
مشکلات اقتصادی و بیکاری منجر به افزایش آمار بروز اختلالات سلامت روان در جامعه شده است. یکی از مهمترین تاثیرات پاندمی کرونا بر اقتصاد جوامع بوده که این مساله در کشور ما بسیار محسوستر است، چراکه پیش از این بحران نیز کشور با مشکلات اقتصادی زیادی دست و پنجه نرم میکرد. علاوه بر آن طی این دوره بسیاری از خانوادهها بیکار شده و از مشکلات شدید اقتصادی رنج میبرند که جبران آن تنها از طریق بهبود وضعیت اقتصادی کشور و ارتقای حمایتها و پشتیبانیهای مالی دولت امکانپذیر است.
اگرچه حمایت اقتصادی و مالی از قشر آسیبپذیر وظیفه دولت و مسئولین است، ولی میتوان با تداوم و افزایش حمایتهای مردمی و خیرین به عنوان نیاز ضروری و قطعی این روزها، تا جایی که میتوانیم و به هر طریق ممکن از نیازمندان و افرادی که طی این مدت دچار مشکلات معیشتی و اقتصادی شدهاند، حمایت کنیم.
نمیتوان با چند توصیه و تکنیک روانشناسی به سلامت روان قشر ضعیف جامعه کمک کرد. بیکاری و بیپولی مشکل جدی جامعه ماست که به خودی خود منجر به افزایش بروز بیماریها و اختلالات روانی میشود که البته در دوران پاندمی کرونا تشدید شده است.
متاسفانه در کشور ما برخلاف بسیاری از کشورهای مترقی به محض کمی بهتر شدن شرایط، اکثر کسب و کارها قبل از فراهم آوردن بستر مناسب رعایت اصول بهداشتی و حفاظتی و اجرای صحیح پروتکلها بازگشایی شدند و از آن طرف رعایت این اصول به میزان بالایی از سوی مردم رها شد که همین دو مساله در کنار هم منجر به تشدید شرایط بحران و شیوع مجدد بیماری شد.
افزایش سطح استرس و اضطراب همچنین منجر به تضعیف سیستم ایمنی و کاهش آستانه تحمل و تاب آوری افراد جامعه و در نهایت افزایش سطح تعارضات در سطح جامعه و خانوادهها میشود.
در این راستا میتوان افراد را به دو گروه تقسیم کرد، گروه اول آنهایی که از قبل زمینه بیماریهای اعصاب و روان داشته و از اختلالاتی همچون اضطراب، وسواس و پنیک رنج میبرند، شرایط این افراد طی این دوره تشدید شده و حتما باید برای کنترل و درمان آن به پزشک و درمانگر خود مراجعه کنند.
دسته دوم افرادی هستند که بیماری زمینهای نداشته ولی در این شرایط کم حوصله، تحریک پذیر و یا افسرده و مضطرب شدهاند. برای این دسته از افراد میتوان از تکنیکهای تمدد اعصاب و ارتقای بهداشت روانی استفاده کرد، در این شرایط مدیتیشن، تمرکز، آرامش عضلانی، ورزش کردن، حضور در طبیعت و سایر تفریحات بی خطر با رعایت اصول بهداشتی و فاصلهگذاریها فیزیکی پیشنهاد میشود.
طولانیشدن دوره شیوع کرونا در افزایش آمار ابتلا به بیماریها و اختلالات سلامت روان همچون افسردگی، اضطراب و تحریکپذیری بیتاثیر نیست. فشارهای عصبی، تحریک پذیری، مشاجره و بهانه گیری در بین زوجین و بروز تعارضات در سطح جامعه، به دنبال همین مساله تشدید شده که میتوان با بکارگیری تکنیکهای کنترل استرس و آرامسازی تا حدودی در جهت مرتفعسازی آنها اقدام کرد.
تقویت مسئولیتپذیری اجتماعی و ارتقای روحیه حمایتهای اجتماعی بخصوص در زمان بحران بسیار با اهمیت است. این حمایت ها در اسفند و فرودین و همان اوایل شیوع بیماری بسیار پر رنگ بود ولی متاسفانه به دنبال طولانی شدن دوره بحران کاهش پیدا کرد، در حالی که این قصه ممکن تا چندین ماه دیگر ادامه داشته باشد و طی این مدت مردم باید به داد هم برسند، در هر حال ضعیف شدن این حمایتها نگران کننده است؛ البته در این میان رعایت اصول بهداشتی و حفاظتی مانند پوشیدن ماسک و فاصلهگذاریهای فیزیکی هم مهمترین وظیفه اجتماعی تک تک ماست که اگر خواهان اتمام این وضعیت بحرانی هستیم باید در رعایت آن بکوشیم.
نظر شما :