نیازسنجی فرهنگی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان
معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی واحد صنعتی اصفهان با نظارت و حمایت دفتر مطالعات فرهنگی جهاددانشگاهی
مقدمه:
نیازسنجی یکی از بحثانگیزترین مفاهیم مطرح در حوزه خدمات اجتماعی، تعلیم و تربیت و برنامهریزی است (فتحی و اجارگاه، 1384). چالشزا بودن مفهوم نیازسنجی تا حد زیادی به علت ابهام در تعریف نیاز است. با این همه صرفنظر از اختلاف عقیده در خصوص ماهیت و چگونگی نیاز، محققان تعاریف گوناگونی از واژه نیازسنجی به دست آوردهاند.
نیازسنجی عبارت است از فرآیندی نظامدار برای تعیین اهداف، شناسایی فاصله بین وضع موجود و هدفها و نهایتاً تعیین اولویتهایی برای عمل (بورتون و میلر ، 1977)، نیازسنجی عبارت است از تعیین آنچه که باید آموزش داده شود. (هولت، 1999)، نیازسنجی عبارت از فرآیند جمعآوری و تحلیل اطلاعات است که منجر به شناسایی نیازهای افراد، گروهها، مؤسسات، جامعه محلی و جامعه بهطور کلی میشود. (سوارز ، 1991)،
اولین و اساسیترین گام در تدوین و اجرای برنامههای فرهنگی، و اجرای صحیح و مبتنی بر واقعیت، فرایند نیازسنجی است. نیازسنجی در حقیقت سنگ زیرین ساختمان فعالیتهای فرهنگی است، که هر قدر این سنگ زیرین بنیانیتر و مستحکمتر باشد، بنای روی آن محکمتر و آسیبناپذیرتر است. در قلمرو فرهنگ، نیازسنجی بهعنوان یکی از مؤلفههای اساسی و ضروری فرایند برنامهریزی درنظر گرفته میشود، و در هر قسمت مسئله تدوین طرحها و اتخاذ مجموعهای از تدابیر فرهنگی مطرح باشد، از نیازسنجی به طور مکرر یاد میگردد و مبنای منطقی هر برنامه، وجود نیاز یا مجموعهای از نیازها است.
«نیازسنجی فرهنگی، فعالیتی عملی است که با رعایت قواعد مربوط به فعالیتهای عملی و انتخاب تکنیکهای مناسب، به مطالعه نیازها و مسائل مبتلابه فرهنگ یک گروه می پردازد تا بر اساس یافتههای آن ضمن شناخت مسائل، اقدام به اولویتبندی آنها کرده تا در نتیجه آن، وضعیت فرهنگی گروه مورد مطالعه، بهبود یابد. نیازسنجی فرهنگی عمدتا ناظر بر ارزیابی و بررسی کمبودهای فرهنگی است که هم میتواند از طریق بررسی خواستههای گروه انجام شود، که هم اکنون به آنها دسترسی ندارند، و هم میزان نیاز به آنچه در دسترس آنها قرار دارد» (احمدی؛ افشانی، ۱۳۸۷ ).
ابهام و تفسیرپذیری فرهنگ، تغییرپذیر و سیالیت فرهنگ به خصوص در قشر جوان و دانشجو، بعد انتزاعی فرهنگ، کمبود بودجههای فرهنگی، ضرورت پرهیز از اجرای فعالیتهای فرهنگی به صورت سلیقهای و ... از جمله ضرورتهای انجام فعالیتهای فرهنگی مبتنی بر نیازسنجی علمی، مستمر و منظم میباشد.
اهداف تحقیق:
اهداف این تحقیق عبارتند از:
1. شناسایی نیازهای فرهنگی دانشجویان
2. دستهبندی نیازهای فرهنگی دانشجویان
پیشینه مطالعات:
ـ تحقیقات داخلی:
کفعمی و قلیزاده(1396) در پژوهشی با عنوان «نیازسنجی فرهنگی دانشجویان پسر ساکن در خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان» با جامعه آماری 278 با روش تحقیق توصیفی ـ پیمایشی به این نتیجه رسیدند که فعالیتهای فرهنگی مانند ایجاد مرکز مشاوره قوی، توجه به خرده فرهنگها، برگزاری مسابقات ورزشی و ... از جمله نیازهای اساسی دانشجویان پسر خوابگاه است.
رون و عیسیزادگان (1395) در تحقیقی با عنوان بررسی نیازهای فرهنگی ـ آموزشی دانشجویان دانشگاه ارومیه که به روش توصیفی در 12 دانشکده دانشگاه ارومیه انجام شد، به این نتیجه رسیدند که نیازهای آموزشی بهخصوص نیاز آموزشی شغلی و حرفهای، تجهیز کتابخانه، و امکانات ورزشی مهمترین نیازهای فرهنگی دانشجویان این دانشگاه است.
باقری و حاجیزاده (1395) تحقیقی با عنوان «بررسی نیازسنجی فرهنگی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شرق مازندران» از نوع توصیفی و زمینهیابی توسط پرسشنامه محقق ساخته، اجرا کردند. حجم نمونه 325 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد مازندران از جامعه آماری 2040 نفری بودند، که به روش نمونهگیری طبقهای متناسب باحجم انتخاب شدند. این تحقیق نشان داد، نماز و ادعیه، عفاف و حجاب، مناسبتهای مذهبی و ملی، اردوها و سفرهای فرهنگی از جمله نیازهای فرهنگی دانشجویان میباشند.
رضوی و همکاران (1394) در مطالعهای تحت عنوان «نیازسنجی فرهنگی، پیرامون ذهنیت و رعایت معیارهای اخلاقی در محیط کار شاغلین در مدارس شهرستان ارومیه» با جامعه آماری 240 نفر از کارکنان و آموزگاران شاغل در شهر ارومیه به این نتیجه رسیدند که؛ اولویتبندی نیازهای فرهنگی کارکنان در ابعاد ششگانه معیارهای اخلاقی در محیط کار به ترتیب برگزاری دورههایی درباره مسئولیت اداری کارکنان، برگزاری دورههایی درباره مشورت با باتجربهها، برگزاری دورههای اخلاق حرفهای، دورههایی درباره فرهنگ و اخلاق اسلامی، ارائه جزوههای تدوین شده و برگزاری دورههایی درباره اخلاق بوده است.
نیکخواه و ناکویی (1394) تحقیق «بررسی جامعهشناختی فعالیتهای اوقات فراغت دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس» را انجام دادند.جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس در سال تحصیلی 94ـ93 به تعداد 14008 نفر بودند که از این تعداد، 400 نفر با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند. این روش تحقیق پیمایشی بود و نشان داد بین متغیرهای سنی، وضعیت تأهل و درآمد، با میزان فعالیتهای ورزشی تفاوت معناداری وجود ندارد.
ـ تحقیقات خارجی:
کریسان و همکاران (2015) در مطالعهای تحت عنوان «نیازسنجی زندگی شغلی دانشجویان ارشد» که در میان 130 نفر از دانشجویان یکی از دانشگاههای رومانی انجام شد به این نتیجه رسیدند که مهمترین و تأثیرگذارترین مورد در زندگی شغلی دانشجویان، مشاوران شغلی هستند. مشاوران شغلی میتوانند در توسعه برنامههای راهنمایی شغلی که در محیط دانشگاه برگزار میگردد، مؤثر واقع شوند.
کانن و همکاران (2011) در مطالعهای که تحت عنوان «نیازهای توسعه حرفهای معلمان آیداهو: آموزش و یادگیری» انجام دادند به این نتیجه رسیدند که نیازهای آموزشی این منطقه را میتوان به ترتیب زیر بیان نمود: استفاده از کنترل عددی کامپیوتر، نرمافزار و برنامههای کاربردی، آموزش تفکر انتقادی و خلاقانه به دانشآموزان، برانگیختن دانشآموزان به یادگیری، ادغام استانداردهای علمی به برنامه درسی، شغل و آموزش فنی و آموزش مهارتهای تصمیمگیری و حل مسئله.
اوس لو و گیرجین (2010) تأثیر شرایط سکونت در ایجاد مهارت حل مشکلات اجتماعی دانشجویان خوابگاههای ترکیه را بررسی کردند. نتایج نشان داد دانشجویان پسر مستقر در خوابگاههای دانشجویی بیشتر از دانشجویان دختر توانایی ایجاد روابط عاطفی با دیگر دانشجویان را داشته و در حل مشکلات اجتماعی خود نسبت به آنها موفقتر بودند.
آدکولی و همکاران (2010) طی مطالعهای تحت عنوان «روش نیازسنجی برنامههای توسعه دانشکده در دانشگاه» که در دانشگاه ملک فیصل عربستان سعودی انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که نیازهای آموزشی اعضای هیئت علمی شامل مواردی همچون تدریس در گروههای کوچک و بزرگ، برنامهریزی و آموزش بالینی، توسعه منابع یادگیری، ارزشیابی فراگیران، ارزشیابی دوره، تحقیق علمی، ارزشهای اخلاقی و نگرشی، مهارت در تصمیمسازی و مهارتهای ارتباطی و مدیریتی است.
مارشیک (2010) در پژوهشی که در یکی از مدرسههای شهر فلوریدا بهمنظور کشف عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان انجام داد به این نتیجه رسید که برآورده شدن نیازهای فرهنگی در بعد علمی در دانشآموزان تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد تحصیلی آنان است.
وانگ و هولکاپ (2010) در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که ادراک دانشآموزان از محیط مدرسه نه تنها بر پیشرفت تحصیلی آنها اثر میگذارد بلکه میتواند در برآورده شدن نیازهای روانشناختی از بعد نیازهای فرهنگی آنان نقش تسهیلگری را ایفا نماید.
برندان بارتام (2009) در پژوهشى که در دانشگاه ولورهمپتون انگلیس انجام شد به بررسى نیازهاى فرهنگى دانشجویان پرداخت.
یافتهها حاکى است که بخش عمده دانشجویان نیازهاى اجتماعى را عمده نیازهاى خود دانستهاند. آنان همچنین قابلیت حضور و تعامل اجتماعى درشبکههاى اجتماعى را عمدهترین نیاز خود دانستهاند.
هیل (2008) در مطالعهای تحت عنوان «نیازسنجی آموزشی دانشگاه» که در میان تعدادی از دانشگاههای غرب هند انجام داد، و به بررسی نیازهای آموزشی اعضای هیأت علمی دانشگاه و دانشجویان این دانشگاهها پرداخت، به این نتیجه رسید که برای یادگیری و ارزیابی، روشهای تدریس و یادگیری، مدیریت کلاس، انگیزش دانشجویان، مدیریت دانشجویان چالشبرانگیز، آموزش آزمایشگاهی و بالینی، رفتار حرفهای در محیط دانشگاه و در خصوص دانشجویان، مدیریت زمان، نوشتن تحقیق علمی ـ کاربردی و آمادگی روحی برای کلاس را به عنوان نیاز آموزشی میتوان در نظر گرفت.
آن ران با همکاری ویو ادوارد (2006) در دانشگاه تکنونورى، طی پژوهشى بالاترین نیازهاى فرهنگى دانشجویان را، توجه به مهارتهاى مطالعاتى و ارتباطى با 49درصد و همچنین کارهاى گروهى با 37 درصد، مشخص نموده است؛ در مورد پایینترین نیاز آنها نیز به ارتباط مطلوب با اساتید با 17درصد اشاره مىکند. توجه به مهارتهاى مطالعاتى و توجه به کارهاى ادبى ـ ملى با 11درصد در مراحل بعدى قرار دارد.
وان لار و همکاران (2005) در پژوهشی تأثیر هم اتاقی خوابگاههای دانشگاه کالیفرنیا را در رفتار و نگرش قومی دانشجویان مورد مطالعه قرار دادند. نتایج این مطالعه نشان داد که زندگی با هم اتاقهایی حتی از نژادهای مختلف باعث کاهش تعصبات قومی و تغییر رفتار در دانشجویان و افزایش عاطفه بین آنها گردیده بود.
اشلى فراست (2002) در پژوهشى که در شهردارى ایالت نیوسارث ولز امریکا انجام شد، دو هدف عمده تبیین نیازهاى فرهنگى جوانان و تدوین راهکارهاى دستیابى به این نیازها را مورد توجه قرار داد؛ یافتههاى این پژوهش نشان مىداد که 47 درصد از آزمودنیهاى شرکتکننده در این پژوهش علاقهمند به انجام فعالیتهاى اجتماعى مشترک با مسؤلین ایالتى بودهاند. همچنین آنان علاقهمند به فعالیتهاى تفریحى بعد از کلاسهاى آموزشى و توجه به مهارتهاى شهروندى نیز بودهاند.
کمترین درصد پاسخها با 2 درصد، رفتن به مراکز خرید عمده را به عنوان نیازهاى اجتماعى و فرهنگى خود انتخاب کردند.
لى کویانگ وو (2000) در پژوهش که در تایوان در خصوص نیازسنجى فرهنگى دانشجویان خارجى انجام داد 489 دانشجوى خارجى را در این مطالعه مورد بررسى قرار داد که یافتهها حاکى از آن بود که بانوان در تطبیق با شرایط جدید بهتر مىتوانند خود را تطبیق دهند؛ همچنین در این پژوهش عمده نیاز دانشجویان توجه به قید فرهنگى و ارزش گذاشتن به فرهنگهاى مختلف را نشان مىدهد.
روش تحقیق، جامعه آماری مطالعه:
روش تحقیق پژوهش حاضر، «آمیخته استقرایی » از نوع طرح ترکیبی متوالی کیفی ـ کمّی است به طوری که در تحقیق حاضر روش تحقیق کیفی از نوع «پدیدارشناسی» و روش تحقیق کمّی، همبستگی از نوع «معادلات ساختاری» بهصورت ترکیبی متوالی بهکار رفت.
مشارکتکنندگان در قسمت اول تحقیق حاضر 26 نفر از دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان در سال تحصیلی 1398-1397 بودهاند.
ابزار پژوهش در قسمت اول تحقیق حاضر، «مصاحبه عمیق» بود. «مصاحبه عمیق»، مصاحبهای فردی و بدون ساختار است که به دنبال شناسایی عقاید، احساسها، و نظرهای مصاحبه شونده راجع به یک پدیده یا یک موضوع خاص پژوهشی است.
روش تجزیه و تحلیل در قسمت کیفی پژوهش حاضر، تکنیک کلایزی بود.
در مرحله اول، مطالب اصلی هر مصاحبه استخراج و به همان صورت (زبان شرکتکنندگان) نوشته شد. به منظور هم احساسشدن با تجربیات و توصیفات شرکتکنندگان کلیه متون بازخوانی شد. در مرحله دوم، هر متن مرور شده و عبارات مهم استخراج شد. در این مرحله، واژهها و عبارات مهم و مرتبط با نیازهای فرهنگی از متون مصاحبه استخراج گردید. سپس در مرحله سوم، معنای هر عبارت مهم توضیح داده شد. محقق با مفهوم بخشیدن به هر یک از واحدهای معنای استخراج شده تلاش نمود تا معانی را خلاصه کند. در مرحله چهارم تجزیه و تحلیل، معنای خلاصه بهصورت دستههایی از درونمایهها سازماندهی شدند، که محقق جهت موثق و معتبر نمودن مطالب به توصیف اصلی شرکتکنندگان رجوع نمود. همچنین به اختلافات میان و یا مابین دستههای گوناگون توجه کرده و به دستهبندی مفاهیم خلاصه شده به درون دستههای خاص پرداخته است. در مرحله پنجم کدها به صورت دستههای مرتبط با هم در یک دسته کلیتر و سپس خوشههایی قرار گرفتند که از این خوشهها مفاهیم محوری به دست آمد.
روش تحقیق در مرحله دوم (مرحله کمی) از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی بر اساس تحلیل کوواریانس (معادلات ساختاری) است.
در قسمت دوم تحقیق حاضر، ابتدا کلیه دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان در سال تحصیلی 1398ـ1397 که تعداد آنها 9175 نفر است به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته و سپس از این تعداد با توجه به جدول نمونهگیری (مورگان) تعداد 384 مورد به عنوان نمونه آماری مد نظر قرار گرفت.
محقق از روش طبقهای متناسب باحجم، استفاده نموده بر این اساس با توجه به تعداد نمونه محاسبه شده و افراد موجود در هر دانشکده (باتوجه به جنسیت و مقطع تحصیلی)، سهم هر طبقه مشخص گردید.
ابزار جمعآوری دادهها در این تحقیق، پرسشنامه از نوع محقق ساخته شامل 163 پرسش بود که با استفاده از دادههای به دست آمده از قسمت کیفی تحقیق ساخته شد و بعد از روایی وپایاییسنجی عملیات میدانی جهت تکمیل پرسشنامهها انجام شد.
یافتهها و نتایج:
در مرحله اول (قسمت کیفی) پس از مصاحبه عمیق و استفاده از تکنیک کلایزی تعداد 910 نیاز فرهنگی در قالب 48 دسته و 17 خوشه اصلی طبقهبندی شدند. شمای کلی دستهبندی 48گانه نیازها در شکل شماره یک آمده است:
خوشههای اصلی نیازهای فرهنگی دانشجویان در شکل شماره 2 آمده است:
در مرحله دوم پس از تکمیل پرسشنامهها و پردازش اطلاعات با نرم افزارهای SPSS و AMOS مدل تحلیل عاملی تاییدی کل پرسشنامه طبق شکل شماره 3 بهدست آمد:
شکل شماره 3: مدل تحلیل عاملی نیازهای فرهنگی دانشجویان
در نرم افزار AMOS، پنج شاخص (,NFI ,RFI ,IFI ,GFI, CFI) بر مبنای مقایسه کای اسکوئر مدل با کای اسکوئر مدل مبنا گزارش میشود که همگی آن شاخصها بین صفر و یک قرار دارند و هرچه مقدار آنها به مقدار یک نزدیکتر شود حاکی از قابلقبولتر بودن مدل تلقی میشود (قاسمی، 1389).
یکی از شاخصهای عمومی برای به حساب آوردن پارامترهای آزاد در محاسبه شاخص برازش، کای اسکوئر بهنجار یا نسبی است که از تقسیم مقدار کای اسکوئر بر درجه آزادی مدل محاسبه میشود. اغلب مقادیر بین 2 تا 3 را برای این شاخص قابل قبول میدانند؛ بااینحال، دیدگاهها در اینباره متفاوت است، شوماخر و لوملکس(1388) مقادیر بین 1 تا 5، کارماینزر و مکایور (1981) مقادیر بین 2 تا 3، اولمن (2001) مقادیر 1 تا 2 و کلاین (2005) مقادیر بین 1 تا 3 را قابل قبول میدانند (قاسمی، 1389).
با توجه به اینکه بارعاملی همه ی ابعاد 17گانه نیازهای فرهنگی دانشجویان بیش از 3/. بوده است. بنابراین این 17 بعد اصلی به صورت قوی توانایی سنجش نیازهای فرهنگی دانشجویان را داشتهاند.
همچنین با توجه به بار عاملی میتوان گفت نیازهای «آموزش فرهنگی»، «تشکیل کانونهای دانشجویی و گروههای هنری»، «شبکه، فضای مجازی و فناوریهای نوین فرهنگی»، «بازی و سرگرمی» بیشترین و نیازهای «ادبیات»، «فرهنگ غیرمکتوب»، «برنامههای دینی و قرآنی» و «برنامههای ملی و سنتی» کمترین اهمیت را داشتهاند.
در این تحقیق همچنین نقش عواملی مانند عوامل انسانی (اساتید، معاونین، مدیران وکارکنان فرهنگی دانشگاه)، اماکن فرهنگی و ... بررسی و تحلیل شدهاست.
لازم به ذکر است که در این پژوهش برای هرکدام از ابعاد 17 گانه نیازهای دانشجویی به طور جداگانه، مدل تحلیل عاملی تاییدی طراحی ومورد تجزیه و تحلیل دقیق قرارگرفتهاند که برای نمونه چند مدل تحلیل عاملی درادامه بررسی شدهاند:
مدل تحلیل عاملی نیازهای مربوط به «آموزشهای فرهنگی»:
مدل تحلیل عاملی نیازهای مربوط به «آموزشهای فرهنگی» در شکل شماره 4 آمده است.
شکل شماره 4: مدل تحلیل عاملی نیازهای مربوط به «آموزشهای فرهنگی»
همانطور که در شکل 4 مربوط به مدل نیازهای مربوط به «آموزشهای فرهنگی» دیده میشود، این نیاز با 9 بعد اصلی آموزش مهارتهای اجتماعی، دورههای آموزش هنری، دورههای آموزش غیر هنری، آموزش مهارتهای فنی، آموزش موسیقی، کارگاههای تخصصی فرهنگی، آموزش مهارتهای علمی، آموزش صنایعدستی و آموزشهای شغلی مورد سنجش قرارگرفته است.
بار عاملی آموزش مهارتهای اجتماعی، عدد 69/0 است که این عدد نشان میدهد بین «آموزش» و آموزش مهارتهای اجتماعی رابطه قوی وجود دارد به عبارت دیگر بعد «آموزش مهارتهای اجتماعی» بهصورت قوی قابلیت سنجش و اندازهگیری نیاز به «آموزش» را دارد.
بار عاملی آموزش دورههای آموزش هنری، عدد 91/0 است که این عدد نشان میدهد بین «آموزش» و «دورههای آموزش هنری» رابطه قوی وجود دارد به عبارت دیگر بعد «آموزش دورههای آموزش هنری» به صورت قوی قابلیت سنجش و اندازهگیری نیاز به «آموزش» را دارد.
بار عاملی دورههای آموزش غیر هنری، عدد 62/0 است که این عدد نشان میدهد بین «آموزش» و «دورههای آموزش غیر هنری» رابطه قوی وجود دارد به عبارت دیگر بعد «دورههای آموزش غیر هنری» به صورت قوی قابلیت سنجش و اندازهگیری نیاز به «آموزش» را دارد.
بار عاملی آموزش مهارتهای فنی، عدد 66/0 است که این عدد نشان میدهد بین «آموزش» و آموزش مهارتهای فنی رابطه قوی وجود دارد به عبارت دیگر بعد «آموزش مهارتهای فنی» به صورت قوی قابلیت سنجش و اندازهگیری نیاز به «آموزش» را دارد.
بارعاملی آموزش موسیقی (ساز و آواز)، عدد 72/0 است که این عدد نشان میدهد بین «آموزش» و آموزش موسیقی (ساز و آواز) رابطه قوی وجود دارد به عبارت دیگر بعد «آموزش موسیقی (ساز و آواز)» بهصورت قوی قابلیت سنجش و اندازهگیری نیاز به «آموزش» را دارد.
بارعاملی کارگاههای تخصصی فرهنگی، عدد 64/0 است که این عدد نشان میدهد بین «آموزش» و کارگاههای تخصصی فرهنگی رابطه قوی وجود دارد به عبارت دیگر بعد «کارگاههای تخصصی فرهنگی» بهصورت قوی قابلیت سنجش و اندازهگیری نیاز به «آموزش» را دارد.
بارعاملی آموزش مهارتهای علمی، عدد 58/0 است که این عدد نشان میدهد بین «آموزش» و «آموزش مهارتهای علمی» رابطه وجود دارد به عبارت دیگر بعد «آموزش مهارتهای علمی» قابلیت سنجش و اندازهگیری نیاز به «آموزش» را دارد.
بارعاملی کارگاههای آموزش صنایعدستی، عدد 65/0 میباشد که این عدد نشان میدهد بین «آموزش» و «آموزش صنایعدستی» رابطه قوی وجود دارد به عبارت دیگر بعد «آموزش صنایعدستی» بهصورت قوی قابلیت سنجش و اندازهگیری نیاز به «آموزش» را دارد.
بارعاملی آموزشهای شغلی، عدد 84/0 است که این عدد نشان میدهد بین «آموزش» و «آموزشهای شغلی» رابطه قوی وجود دارد به عبارت دیگر بعد «آموزشهای شغلی» بهصورت قوی قابلیت سنجش و اندازهگیری نیاز به «آموزش» را دارد.
با توجه به بارعاملی ابعاد مختلف مربوط به «آموزش» میتوان گفت: در این مورد، «آموزشهای هنری» و «آموزشهای شغلی» بیشترین اهمیت و «آموزشهای مهارتهای علمی» و «آموزشهای غیرهنری»، کمترین اهمیت را داشتهاند.
مدل تحلیل عاملی نیازهای مربوط به «عوامل انسانی»
مدل تحلیل عاملی نیازهای مربوط به «عوامل انسانی» در شکل شماره 5 آمده است:
شکل شماره 5ـ مدل تحلیل عاملی نیازهای فرهنگی مربوط به «عوامل انسانی»
همانطور که در شکل شماره 5 مربوط به مدل تحلیل عاملی نیازهای فرهنگی مربوط به «عوامل انسانی» دیده میشود، این نیاز دارای هشت بعد اصلی میباشد که عبارتند از: نیازهای مرتبط با اساتید، نیازهای مرتبط با کارکنان و مدرسان فرهنگی، مجریان برنامههای فرهنگی، برنامههای فرهنگی تیمی، برنامههای فرهنگی تعاملی و مشارکتی، نظرسنجی از برنامههای فرهنگی، مشاورین و نیازهای مرتبط با والدین میباشند.
بارعاملی نیازهای مرتبط با اساتید، عدد 91/0 است که این عدد نشان میدهد بین نیازهای مرتبط با «عوامل انسانی» و نیازهای مرتبط با اساتید رابطه قوی وجود دارد به عبارت دیگر بعد «نیازهای مرتبط با اساتید» بهصورت قوی قابلیت سنجش و اندازهگیری نیازهای مرتبط با «عوامل انسانی» را دارد.
بارعاملی نیازهای مرتبط با کارکنان و مدرسان فرهنگی، عدد 86/0 است که این عدد نشان میدهد بین نیازهای مرتبط با «عوامل انسانی» و نیازهای مرتبط با کارکنان و مدرسان فرهنگی، رابطه قوی وجود دارد به عبارت دیگر بعد «نیازهای مرتبط با کارکنان و مدرسان فرهنگی» بهصورت قوی قابلیت سنجش و اندازهگیری نیازهای مرتبط با «عوامل انسانی» را دارد.
بارعاملی نیازهای مرتبط با مجریان برنامههای فرهنگی، عدد 79/0 است که این عدد نشان میدهد بین نیازهای مرتبط با «عوامل انسانی» و مجریان برنامههای فرهنگی، رابطه قوی وجود دارد به عبارت دیگر بعد «مجریان برنامههای فرهنگی» بهصورت قوی قابلیت سنجش و اندازهگیری نیازهای مرتبط با «عوامل انسانی» را دارد.
بارعاملی نیازهای مرتبط با برنامههای فرهنگی تیمی، عدد 76/0 است که این عدد نشان میدهد بین نیازهای مرتبط با «عوامل انسانی» و «برنامههای فرهنگی تیمی»، رابطه قوی وجود دارد به عبارت دیگر بعد «برنامههای فرهنگی تیمی» بهصورت قوی قابلیت سنجش و اندازهگیری نیازهای مرتبط با «عوامل انسانی» را دارد.
بارعاملی نیازهای مرتبط با برنامههای فرهنگی تعاملی و مشارکتی، عدد 94/0 است که این عدد نشان میدهد بین نیازهای مرتبط با «عوامل انسانی» و «برنامههای فرهنگی تعاملی و مشارکتی»، رابطه قوی وجود دارد به عبارت دیگر بعد «برنامههای فرهنگی تعاملی و مشارکتی» به صورت قوی قابلیت سنجش و اندازهگیری نیازهای مرتبط با «عوامل انسانی» را دارد.
بار عاملی نیازهای مرتبط با نظرسنجی از برنامههای فرهنگی، عدد 89/0 است که این عدد نشان میدهد بین نیازهای مرتبط با «عوامل انسانی» و نظرسنجی از برنامههای فرهنگی، رابطه قوی وجود دارد به عبارت دیگر بعد «نظرسنجی از برنامههای فرهنگی» بهصورت قوی قابلیت سنجش و اندازهگیری نیازهای مرتبط با «عوامل انسانی» را دارد.
بار عاملی نیازهای مرتبط با مشاورین، عدد 77/0 است که این عدد نشان میدهد بین نیازهای مرتبط با «عوامل انسانی» و مشاورین، رابطه قوی وجود دارد به عبارت دیگر بعد «مشاوره» بهصورت قوی قابلیت سنجش و اندازهگیری نیازهای مرتبط با «عوامل انسانی» را دارد.
بارعاملی نیازهای مرتبط با والدین، عدد 66/0 است که این عدد نشان میدهد بین نیازهای مرتبط با «عوامل انسانی» و «عوامل انسانی»، رابطه قوی وجود دارد به عبارت دیگر بعد «نیازهای مرتبط با والدین» بهصورت قوی قابلیت سنجش و اندازهگیری نیازهای مرتبط با «عوامل انسانی» را دارد.
با توجه به بار عاملی مربوط به «عوامل انسانی» میتوان گفت ابعاد «برنامههای تعاملی و مشارکتی» و «نیازهای مرتبط با اساتید» بیشترین اهمیت را دارند. همچنین «نیازهای مرتبط با والدین» و «برنامههای تیمی» کمترین اهمیت را داشتهاند.
نظر شما :