کرونا؛ علم طب و علوم انسانی غربی

دکتر محمد محمدرضایی (استاد تمام گروه فلسفه دین پردیس فارابی دانشگاه تهران)
۱۵ فروردین ۱۴۰۰ | ۱۲:۳۹ کد : ۲۹۴۳۰ جستارهای فرهنگی
اگر علم همراه با تزکیه و صفای نفس نباشد، می‌تواند خطرناک و آسیب‌زا باشد و می‌تواند به عنوان ابزاری قوی در دست مجرمان مورد استفاده قرار گیرد و علم بدون تزکیه بیش از منفعت، زیان خواهد رساند.
کرونا؛ علم طب و علوم انسانی غربی

اگر علم همراه با تزکیه و صفای نفس نباشد، می‌تواند خطرناک و آسیب‌زا باشد و می‌تواند به عنوان ابزاری قوی در دست مجرمان مورد استفاده قرار گیرد و علم بدون تزکیه بیش از منفعت، زیان خواهد رساند.
در مقابل این افراد نیز عده‌ای بیان کردند که این مخالفت‌ها صرفا به دلیل مخافت با هرچیزی است که از سوی غرب باشد و درست نیست، همان‌طور که قبلا با علوم انسانی غربی نیز مخالفت می‌کردند.
علم در دین اسلام جایگاه بالایی دارد و آیات و روایات متعددی در تمجید عالمان وجود دارد، منظور از علم، دانشی است که برای جامعه‌ی اسلام مفید باشد، اینکه گفته ‌می‌شود طلب علم فریضه‌ای بر مسلمانان است و یا اینکه علم را طلب کنید حتی اگر در سرزمین چین باشد، منظور صرفا علوم دینی نیست، اینکه در قرآن گفته شده است یعنی به دانش روز مجهز باشید به‌گونه‌ای که برتری خود را بر دشمنان اعلام کرده و از خود محافظت کرده باشید.
علم طب جدید صرفا متعلق به غرب نیست
علم طب دانشی است که تمام جوامع بشری در رشد آن تاثیرگذار بوده‌اند و نمی‌توان گفت علم طب جدید صرفا دانشی منحصر به غرب است، وقتی به تاریخ تمدن نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که یک که زمانی اروپا کاغذ را نمی‌شناخت، این وسیله در کشورهای شرقی رواج داشت یا اینکه علم شیمی از میان دانشمندان مسلمان سرچشمه گرفته‌ است.
 در مدرسه‌ طب دانشگاه پاریس دو تصویر از دو دانشمند مسلمان آویخته شده بود که متعلق به محمدرازی و ابن سینا بود که هردو درپیشرفت علم پزشکی نقش مهمی داشتند، رازی درباب تشخیص آبله و سرخک کتاب‌های زیادی نگاشته که از سال 1498 تا 1866 ، 40 بار به زبان انگلیسی چاپ شده است و از جمله کتاب‌های معروف او کتاب «الحاوی» است که یک دایره المعارف بزرگ طبی است که به زبان لاتین ترجمه شده است، کتاب «قانون» ابن سینا نیز از کتب مرجع در زمینه‌ی پزشکی است.
نمی‌توان طب جدید را صرفا متعلق به غرب دانست و نمی‌توان در دین اسلام که سراسر توصیه به کسب علوم مفید است مانعی برای کسب این علوم یافت.
در جریان شیوع ویروس کرونا نیز شاهد بودیم که مراجع و حوزه‌های علمیه مردم را توصیه به رعایت نکات پزشکی می‌کردند، اصولا اسلام با بهره بردن از خواص دارویی عناصر و مواد مخالفتی ندارد و طبق اسلام نیز درصورت وجود مشکل باید به فرد متخصص مراجعه کرد.
این سخن که مسلمانان با هرچه که از سوی غرب بیاید، مخالفت می‌کنند، مطلب درستی نیست و جایگاهی ندارد اما باید توجه داشت که در اسلام به علمی جایگاه والا داده شده است که همراه با تزکیه و صفای نفس باشد، چراکه اگر علم همراه با تزکیه و صفای نفس نباشد، می‌تواند خطرناک و آسیب‌زا باشد و می‌تواند به عنوان ابزاری قوی در دست مجرمان مورد استفاده قرار گیرد و علم بدون تزکیه بیش از منفعت، زیان خواهد رساند.
یکی از گرفتاری‌های امروز جوامع بشری، وجود دانش پیشرفته در دستان کسانی است که از آن در جهات نادرست استفاده می‌شود، علم بدون تزکیه ارزش ندارد و از وظایف پیامبران در طول تاریخ، تزکیه و تعلیم توام افراد بوده است، اینکه اطلاعات زیادی داشته باشیم بدون اینکه تاثیری بر انسانیت ما نداشته باشد، چندان جایگاهی ندارد.
در خصوص علوم انسانی باید گفت که علوم انسانی، علومی است که درباره‌ انسان بحث می‌کند، پس وقتی که تعریف درستی از انسان نباشد، چگونه ‌می‌توان انسان‌شناسی و علوم انسانی رستی داشت، اگر انسان را منحصر به موجودی که حاصل تنازع بقا و ترکیبی از عناصر شیمیایی دانست و فطرت و مراتب انسانیت وی را نادیده گرفت، نمی‌توان علوم انسانی درستی داشت.
ما با علوم انسانی غربی مخالفت نداریم، بلکه با برخی از نظریات اشتباهی که در این زمینه مطرح‌شده است، مخالفیم، نمی‌توان طبق تصر برخی افراد، هرچیزی را که از غرب می‌آید پذیرفت،همان‌طور که نمی‌توان با هرچیزی که از غرب نشات می‌گیرد مخالفت کرد.
بعد از رنسانس در راروپا، دو جریان فلسفی عقل‌گرایی و تجربه‌گرایی مطرح بود، عقل‌گرایی قائل به برخی امور فطری بود و معتقد بود که می‌توان با تحلیل یک ایده، به ایده‌ای دیگر دست پیدا کرد.
تجربه‌گرایی نیز دیدگاهی که بود که در حوزه‌ معرفت‌شناسی، بیان می‌کرد معرفت و دانش ما منحصر به هرآن‌ چیزی است که تجربه کرده‌ایم و هرچیزی غیر از تجربه، خرافه و باطل است، این تفکر بر علوم انسانی نفوذ کرد و مادی‌گرایی در حوزه معرفت‌شناسی پذیرفته شد و این اعتقاد به وجود آمد که هستی و واقعیت مساوی با محسوسات و مادیات است.
آگوست کنت بنیانگذار جامعه شناسی جدید و فلسفه پوزیتویسم مراحل ربانی، فلسفی و تجربی را برای بشر بر می‌شمرد و بیان می‌کند که دوران دو مرحله ربانی و فلسفی به سر آمده و ادیان موجود محصول خاصی از فکر آدمی هستند. ذهن علمی نمی‌تواند به الوهیت و موجودات ماورالطبیعی باور داشته باشد.
همین شخص که این مباحث باطل را بیان می‌کند قطعا با نظرات و نقدهای فراوانی روبرو است که به راحتی می‌توان آنها را رد کرد ولی قرار نیست هر کسی که با این نظریات مخالفت می‌کند را غیر علمی و متعصب بدانیم.
اوامر و نواهی جامعه همان اوامر و نواهی خدا است و آنچه در همه ادیان پرستش می‌شود و ویژگی‌های فراطبیعی به آن نسبت داده می‌شود چیزی جز جامعه نیست و مؤمنان به خدا را به اشتباه یک موجود دیگری فرای جامعه می‌دانند.
حال اگر این نظریات را که اشتباه هم هستند را قبول نکنیم آیا واقعا با علم مخالفت کردیم؟ اگر این حرف هایی که ما را به عصر جاهلی می‌برند را قبول نکنیم آیا با علم مخالفت کردیم؟
کارل مارکس که بنیانگذار مکتب مارکسیسم است ده‌ها سال پیش جولان بسیاری در جامعه بشری می‌داد. وی اقتصاددان و جامعه شناس بزرگ آلمانی بود که در تحولات فکری قرن بیستم نقش داشته و بیان می‌کند که انسان سازنده دین است نه دین سازنده انسان. همچنین بیان می‌کند که دین افیون توده‌ها است و من از خدایان بیزارم. حال اگر کسی با او مخالفت کند حرف غیر علمی زده است؟
زیگموند فروید روانشناس مشهور معتقد است که اعتقاد به دین و خدا جلوه غریزه سرکوب شده جنسی است و آسمان خالی است و عبادت‌ها موهوم است. حال اگر کسی این حرف‌های خرافی که هیچ منطقی ندارد را نپذیریم آیا با علم مخالفت کرده ایم؟
اساتید در دانشگاه‌ها هرگاه نظریه‌ای بیان می‌کنند باید نقد آن نظریه را نیز بیان کنند زیرا اگر این نظریات بیان شود و نقدی صورت نگیرد ذهن جوانان نیز درگیر آنها خواهد شد و اگر به خوبی این مباحث را تبیین نکنیم قطعا آنها را با مشکل مواجه خواهیم کرد.

 

کلید واژه ها: جستار کرونا


نظر شما :