دانشگاه پساکرونا

جامعه، آموزش، فناوری و ارتباطات

صادق پیوسته (جامعه‌شناس و پژوهشگر)
۲۷ مرداد ۱۳۹۹ | ۱۵:۵۸ کد : ۲۱۸۳۳ جستارهای فرهنگی
کرونا دیرزمانی در عنوان اخبار نخواهد ماند. جهان انسانی تجربه‌هایی بس دردناک‌تر از کرونا را پشت سر گذاشته و فراموش کرده است. کرونا به احتمال بیشتر با ایمنی جمعی یا گله‌ای و به احتمال کمتر با واکسن، رام و کنترل خواهد شد مانند سارس، آنفولانزا یا زونا. بنابراین، جامعه‌ها پس و پیش از کرونا، احتمالا دگرگونی بنیادی نخواهند داشت. با این حال، در ایران امروز مانند هر جامعه‌ دیگر می‌توان تغییرات خاصی ناشی از کرونا دید. از جمله، میان دانشگاهی که می‌بینیم با دانشگاه پیش از کرونا تفاوت‌هایی هست. آیا زمانی که کرونا رخت بربندد، هنوز این تفاوت‌ها وجود خواهند داشت؟ موضوع بحث، همین تفاوت‌ها و ژرفای دگرگونی است. اثر مسأله‌ کرونا بر آینده‌ دانشگاه در چه ابعادی و تا چه اندازه است؟ شاید در اینجا نتوان به همه‌ ابعاد دگرگونی پرداخت اما به برخی از مهم‌ترین این موارد می‌توان اشاره نمود، مانند: مجازی‌شدن، کارکردهای پنهان، آداب حضور در کلاس و مسائل مالی.
جامعه، آموزش، فناوری و ارتباطات

مقدمه
کرونا دیرزمانی در عنوان اخبار نخواهد ماند. جهان انسانی تجربه‌هایی بس دردناک‌تر از کرونا را پشت سر گذاشته و فراموش کرده است. کرونا به احتمال بیشتر با ایمنی جمعی یا گله‌ای و به احتمال کمتر با واکسن، رام و کنترل خواهد شد مانند سارس، آنفولانزا یا زونا. بنابراین، جامعه‌ها پس و پیش از کرونا، احتمالا دگرگونی بنیادی نخواهند داشت. با این حال، در ایران امروز مانند هر جامعه‌ دیگر می‌توان تغییرات خاصی ناشی از کرونا دید. از جمله، میان دانشگاهی که می‌بینیم با دانشگاه پیش از کرونا تفاوت‌هایی هست. آیا زمانی که کرونا رخت بربندد، هنوز این تفاوت‌ها وجود خواهند داشت؟ موضوع بحث، همین تفاوت‌ها و ژرفای دگرگونی است. اثر مسأله‌ کرونا بر آینده‌ دانشگاه در چه ابعادی و تا چه اندازه است؟ شاید در اینجا نتوان به همه‌ی ابعاد دگرگونی پرداخت اما به برخی از مهم‌ترین این موارد می‌توان اشاره نمود، مانند: مجازی‌شدن، کارکردهای پنهان، آداب حضور در کلاس و مسایل مالی.  

مجازی‌شدن
گرچه سخن از اهمیت فضای مجازی در آموزش پیش از این هم مطرح بود، کمتر دانشگاهی آماده‌ی ارائه‌ کلیه‌ آموزش و خدمات مجازی به همه‌ دانشجویان بود. کرونا سبب شد فشاری مضاعف و ضرورتی جدی پیش آید و آنچه مورد تأیید مسؤولان دانشگاهی بود اما به‌کندی پیش می‌رفت، به ناگاه اهمیت حیاتی یابد. برخی کشورهای امریکای شمالی، اروپای غربی، استرالیا و آسیای شرقی که در فناوری اطلاعات و ارتباطات پیشتاز هستند، پس از جدی‌شدن مسأله‌ فاصله‌ فیزیکی برای پیشگیری از سرایت کرونا، شتابان به سیستم مجازی رو آوردند و مشکلی چندانی هم نداشتند. در مقابل، بیشتر کشورهای جهان با مشکلات آزارنده‌ای روبه‌رو شدند. ایران توانست پس از چند ماه وقفه، کار دانشگاه‌ها را از سربگیرد اما کیفیت آموزش، ارتباطات و انتقال دانش به شکل مشخصی پایین آمد. تا حد زیادی، این مشکل به آماده نبودن زیرساخت‌ها بر می‌گشت. در مقابل، فشار زیاد در مدتی کوتاه، بیشتر بر نفرات آموزش، دانشجویان و خانواده‌ها سرریز شد و با هزینه، امکانات و نفراتی به مراتب کمتر از آنچه به‌واقع نیاز بود، آموزش‌های مجازی جایگزین آموزش حضوری شد.
مجازی‌شدن آموزش، دگرگونی خاصی نیست که آن را پساکرونایی بدانیم چرا که خواه‌ناخواه در حال گسترش بود اما کرونا گویی ما را شتابنده‌تر به آینده رساند و شاید بتوان گفت که ده سال بعد را به امسال آورد. دانشگاه‌ها به این سطح رسیدند که همه‌ کارهای ضروری آموزش را از راه دور انجام دهند. دانشجویان کم‌وبیش موفق شدند که اتاق یا کنجی از خانه‌ی خود را در ساعت‌هایی از روز، فضای کلاس درس کنند. کاهش بُعد خانوار در اثر کاهش جمعیت بستری شد که در این کار مشکل کمتری پیش آید. فرض کنید در خانواده‌های پرجمعیت دهه‌های پیش با منازل کوچک امروزی قرار بود آموزش مجازی داشته باشیم؛ آیا چیزی کمتر از دارالمجانین به ذهن متبادر می‌شود؟ البته گزارش‌های مردم‌شناختی از وضعیت حاضر، کم‌وبیش ناظر به همین توصیف است و میزان نارضایتی والدین از این نوع آموزش بسیار زیاد است.
مجازی‌شدن، فراغتی‌شدن آموزش را نیز دامن زد. فراغتی‌شدن زندگی امروز ما یا آمیختگی کار جدی با سرگرمی به‌شکلی است که جدیت جدایی کار از فراغت همه‌جا کمتر و کم‌تر می‌شود. حتی آموزش‌های ضمن خدمت مدیران، با ابزارها یا در محیط‌هایی سرگرم‌کننده دنبال می‌شود. برای مثالی دیگر دادوستدهای بورسی در نرم‌افزارهای معاملاتی همراه در امروز را با شرکت افراد در تالار بورس سده و حتی دهه‌های گذشته مقایسه کنید. بسیاری از درس‌های قدیمی که با دود چراغ خوردن یاد گرفته می‌شدند، اینک با بازی‌های رایانه‌ای، گروهی و یا با نرم‌افزاهایی شبیه بازی در گوشی تلفن همراه آموخته می‌شوند. پارک‌های محله‌ای، مهدکودک‌های فرزندان در محل کار، زمان استراحت و حتی خواب در برخی شرکت‌ها، ورزش همراه با حقوق و مانند این‌ها بیشتر می‌شوند. درس‌ها هم اینفوگرافیک‌تر، همراه‌تر با وسایل کمک‌آموزشی می‌شوند و آموزش توسعه‌یافته‌تر از زمان خاص کلاس به زمان‌ دلخواه دانشجویان می‌شود. کرونا سبب شد اهمیت این روند بیشتر به چشم آید و سرعت این روند بیشتر شود. به دلیل کاهش حوصله و توان تمرکز دانشجویان، لزوم سرگرم‌کننده‌تر شدن و فراغتی‌تر شدن درس‌ها بیشتر به چشم آمد. این روند نیز زاییده‌ی کرونا نبود اما کرونا آن را از آینده به امروز ما نزدیک‌تر کرد.
اهم کار بسیاری از استادان و کارکنان آموزش دانشگاه‌ها، تمرکز بر پیشگیری از تقلب بود. از دید این پلیس‌های آموزشی، دانشجویان موجوداتی متقلب بودند مگر خلاف آن ثابت می‌شد و به‌سادگی هم ثابت نمی‌شد. کرونا، زوال این گروه در حال زوال تاریخی را پیش انداخت. دیگر دانشجویی در صحنه‌ی امتحان حاضر نبود که اینان همچون نکیر و منکر بر اعمالش نظارت کنند. فرصتی که این تغییر ایجاد کرد، کاربردی‌تر شدن درس‌ها است. درس‌های کتاب‌باز، جزوه‌باز، ماشین‌حساب آزاد، و آزاد از محدودیت‌های دیگر بیش‌تر شدند و بیش‌تر هم می‌شوند. در نتیجه، دانشجویان در معرض مسایل و پرسش‌هایی واقعی‌تر قرار می‌گیرند و از پاسخ دادن به محفوظات یا حل تمرین‌هایی که ساده است اگر کتاب داشته باشند، به سمت پرسش‌ها و مسایلی می‌روند که کپی کتاب‌ها نیست و به فکر و خلاقیت و مهارت نیاز دارند. در عمل نیز اگر بتوان مسایل و پرسش‌های واقعی را در کتاب یافت، فرد کارشناس یا متخصص با آن کتاب در محل کار حاضر خواهد شد و مانعی ندارد.
مسایل و پرسش‌های واقعی کاری و تحقیقی، با کتاب و جست‌وجوی اینترنتی ساده و رایانه فوری حل نمی‌شوند و اگر چنین مسایل و پرسش‌هایی وجود داشته باشد، ربات‌ها از آدمیان در پاسخ دادن به آن‌ها معتبرتر هستند. بنابراین کرونا ممکن است فرصتی برای افزایش کیفیت آموزش دانشگاهی دیده شود. با این حال، استفاده از این فرصت، به تقویت زیرساخت‌های ارتباطی نیاز دارد. زیرساخت‌های ضعیف و سردردآور فناوری ارتباطات و اطلاعات کشور نیز در دوره‌ی کرونا خود را نشان داد و دانشگاه‌ها به طور جدی خواستار افزایش پهنای باند، سرعت انتقال اطلاعات، ظرفیت بالاتر سرورها و کاهش فیلترینگ شدند.
برای نمونه، اهمیت و کمبود تلگرام یا شبکه‌ای مانند آن به عنوان ابزاری برای ارتباط ساده‌تر، بایگانی بهتر اطلاعات و سرعت و دقت بالاتر ارتباطات گفت‌وگومحور با امکان ارجاع‌دادن به سخنان یکدیگر، فایل‌ها و مانند این‌ها احساس شد. خودکشی‌وار بودن فیلترینگ تلگرام و دیگر ابزارهای ارتباطی به چشم‌ آمد. همچنین، در زمینه‌ی کاربرد نرم‌افزاهای ارتباطی و اطلاعاتی، سره از ناسره بهتر مشخص شد چرا که دیگر ادعاها کافی نبود و قرار بود در عمل مشکلی حل شود و به آموزش دانشجویان کمک شود. بسیاری از نرم‌افزاهای بسیار حمایت‌شده، هیچ کمکی نکردند و مشخص شد که رانت ملی آن‌ها، دور ریختن بودجه بوده است. بنابراین مطالبه‌ بهبود در زمینه‌های مختلف فناوری اطلاعات و ارتباطات، شکلی عملیاتی‌تر گرفت و جنبه‌ی ضروری یافت. در دانشگاه پساکرونا ضرورت توسعه‌ ابزارهای ارتباطی بدیهی شده است.
دولت الکترونیک و آموزش مجازی برای برآوردن نیاز حاشیه‌ها نیز که تا پیش از این، مطالبه‌ای نه‌چندان قوی بود و روندی کند در عرصه‌ی اجرا داشت در ابعاد مختلف و به‌ویژه در آموزش شتاب گرفت. آشکار است که حاشیه بودن معنایی ارادی ندارد و کسی به خواست خود در حاشیه قرار نمی‌گیرد بلکه آنچه حاشیه می‌نامیم همان ضعف سیستم و وجود تبعیض و نابرابری و تجلی نابهره‌مندی و محرومیت است،. اینک حاشیه در دل سیستم توسعه یافته است و به‌شکلی جدی‌تر مشکل محرومان حس می‌شود. دانشگاه پساکرونا شاید بتواند به عنوان بخشی جدی از الکترونیکی‌شدن، امکانات بهتری را حاشیه‌ها فراهم آورد. در عمل، بسیاری از دگرگونی‌ها در دوره‌ بحران و درد کشیدن از کمبود و برای رفع آن پدید آمده‌اند.
همین وضعیت در وجه بین‌الملل نیز دیده می‌شود. به سخن دکتر سلیمی، رئیس دانشگاه علامه طباطبایی: در ماه‌های اخیر، نهادهای دانشگاهی در بسیاری از کشورهای جهان دچار تغییر و تحولات چشمگیری شده‌اند. آنچه که به میانجی جهان‌‌گیری بیماری کووید ۱۹ رخ داد، ایدهی شهروندی دیجیتال را به سرعت تحقق بخشید و تغییرات مهمی در معنا و سبک زندگی اجتماعی گروه‌های مختلف مردم در کشورهای مختلف پدید آورد. ما هم‌اکنون شاهد شکل‌گیری ساحت نوینی از کنش‌های اجتماعی هستیم. از یک سو بنیان دولت‌ها و ایده‌های ملی‌گرایانه تقویت شده است که این امر به تضعیف اتحاد‌های منطقه‌ای و فرایند پیشین جهانی‌شدن انجامیده است اما از سوی دیگر، نقش رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی تحول یافته است و نیاز به همکاری فرامرزی برای کنترل این بیماری، بیش از هر زمان دیگری آشکار شده و گونه‌ی نوینی از فرایند جهانی‌شدن در هر حال شکل‌گیری است.
در این میان، دانشگاه‌ها فرصتی بی‌مانند را برای گسترش همکاری‌های آموزشی و پژوهشی مشترک با بهره‌مندی از فناوری‌های نو به دست آورده‌اند. این فناوری‌های ارتباطی سال‌ها است در دسترس بوده‌اند و امکان ارتباطات مجازی را فراهم کرده‌اند اما استادان، دانشجویان و پژوهشگران در اغلب کشورها ترجیح داده‌اند که همچنان به روش‌های سنتی و چهره‌به‌چهره‌ی پیشین به تداوم همکاری‌های علمی مشترک بپردازند. در ماه‌های اخیر، تحولی بزرگ در نظام‌های آموزشی و پژوهشی دانشگاه‌ها و مراکز علمی رخ نموده است.

کارکردهای پنهان آموزش
کارکرد اجتماعی دانشگاه تنها محدود به آموزش دادن تخصصی و تربیت کارشناسان نیست. چنان که امیل دورکیم در مورد تمایز اجتماعی و پیدایش خرد مدرن در جامعه در اثر تعامل مردم گفته است و لودویک فلِک به‌درستی هر گونه پیشرفت علمی، اختراع، اکتشاف و کارکرد علم در جامعه را منوط به تشکیل جامعه‌ی علمی با پیدایش ارزش‌ها و هنجارهای علمی، ارتباطات علمی، گفت‌وگوهای علمی، نظام‌های پاداش و تنبیه و مانند این‌ها دانسته است، فرد تنها، دانشمند تنها و پژوهشگر تنها وجود ندارد. ارتباطات چهره‌به‌چهره و تعاملات اهل دانش در حلقه‌های مختلف اعم از کلاس، آزمایشگاه، انجمن‌های علمی، صنفی و سیاسی و مانند این‌ها برای ایجاد اجتماعات و تجمیع آن‌ها در جامعه‌ی علمی لازم است. کارکرد علم برای جامعه از جامعه‌ی علمی بیرون می‌آید نه از دانشجویان و دانشمندان تک و تنها. همچنین، آنچه به دانشجویان آموخته می‌شود، همزیستی، احترام و ادب دانشگاهی، شخصیت علمی، روح همبستگی ملی، احترام به تفاوت‌ها و موارد بسیار دیگری است که به‌طور مستقیم آموزش داده نمی‌شود. چنین کارکردهایی را به‌سختی بتوان از راه دور و به شکل مجازی برآورد. در نتیجه، دانشگاه پساکرونا تاز زمانی که هنوز کرونا برچیده نشده باشد، آموزش و کارکردهای پنهان ناقصی دارد.
کارهای تیمی و جمعی دانشجویان گرچه از راه دور ممکن است، در عمل، تعامل چهره‌به‌چهره است که روح کار جمعی، گروهی و تیمی را به افراد می‌آموزد. دوستی‌های دوره‌ دانشجویی که پایه‌ بسیاری از پروژه‌ها و دورنماهای مشترک ذهنی افراد می‌شوند، در نشست‌ و برخاست و زندگی دانشجویی ممکن می‌گردند و بعید است در حالت ارتباطات مجازی به بلوغ برسد. با این حال، اگر در نظر بگیریم که کرونا حالتی گذرا است و دانشگاه پساکرونا در وضعیت بدون کرونا برقرار خواهد بود، باید گفت که زیرساخت‌های مجازی ارتباطات کمک می‌کند کارهای تیمی دانشجویان و استادان از ابعاد شهری، منطقه‌ای و به‌طور کلی مرزی فراتر رود و کارکرد پنهان ارتباط‌آفرینی قوت گیرد. همچنین، هنجارهای ارتباطی از راه دور نیز به کمک هنجارهای ارتباطی چهره‌به‌چهره در ارتباطات علمی تقویت می‌شوند و به این صورت شاید بتوان گفت که کرونا به توسعه‌ کارکردهای پنهان آموزش دانشگاهی از جنبه‌ای دیگر کمک کرده است. دانشگاه پسا کرونا در حالت پس از گذشتن از کرونا، دانشگاهی نیرومندتر از لحاظ هنجارهای ارتباطی است.
به‌طور کلی، تجربه‌ دوره‌ کرونا در کارکرد پنهان دیگری که ایجاد روحیه‌ علم‌باوری است، تأثیر گذاشته است و آن را نسبی‌تر و در واقع تصحیح کرده است. جامعه و به‌ویژه دانشگاهیان با اندیشیدن و گفت‌وگو در مورد کارکردهای علم، از قطعیت‌ راه‌حل‌های علمی بیشتر دل کنده‌اند و سناریوهای باورپذیر بیشتری را برای آینده تصور می‌کنند. به این ترتیب، دانشگاه پساکرونا، متکی به تجربه‌ی مبارزه با کرونا، دانشگاهی متواضع‌تر، دورنگرتر و محتاط‌تر است.

آداب حضور در کلاس
دانشگاه پساکرونا، آماده است که آداب متفاوتی برای کلاس درس داشته باشد. برپایه‌ی تجربه‌ی مجازی، ممکن است حتی در صورت نبود ضرورت حفظ فاصله‌ی فیزیکی از این به بعد کلاس‌های مجازی بیشتری وجود داشته باشند یا کلاس‌های حضوری همراه با حضور دانشجویان مجازی باشند یا این که استاد یا استادان به شکل مجازی حضور پیدا کنند. این وضعیت به هنجارهایی متفاوت می‌انجامد.
برای مثال، وضعیت کلاس مجازی وقتی حضور ویدیویی در آن الزامی نیست، بسیار متفاوت با کلاس درس حضوری خواهد بود. فرقی ندارد که مشارکت در کلاس از پشت میز کار، در تخت‌خواب، روی صندلی رستوران، بر صندلی پارک یا در حال قدم زدن بر پشت‌بام خانه باشد. میزان آمادگی ظاهری نیز به همین صورت است و مثلا لباس مرتب چندان اهمیتی ندارد. حضور همزمان چند نفر پای یک رایانه یا گوشی همراه به عنوان یک شاگرد کلاس نیز نه رؤیت‌پذیر است و نه چندان کنترل‌شدنی. به همین ترتیب، برای پاسخ گفتن به پرسش‌ها با کمک دیگران، آنچه اکنون تقلب می‌نامیم، باید فکری کرد. با وجود امکان نظارت‌های مختلف مجازی، به‌نظر می‌رسد که جنبه‌ی وجدانی، کاربردی و هزینه‌فایده‌ای صداقت و فریب در کسب نمره‌ها باید برای دانشجویان اهمیت بیشتری می‌یابد.

مسائل مالی
از نظر مسایل مالی، دانشگاه منعطف‌تر و سازگارتر از پیش می‌شود. در مسأله‌ی کرونا، تنها دانشگاه‌هایی تاب خواهند آورد که توانسته باشند سازگاری خود را با شرایط دشوار فاصله‌ فیزیکی حفظ کنند. دانشگاه به بسیاری از افراد نیاز نخواهد داشت مثلا نگهبانان یا بسیاری از پاسخ‌گویان حضوری. در مقابل، کارکنانی آشنا به سیستم‌های رایانه‌ای افزایش خواهند یافت. به دلیل استفاده از امکانات آموزش از راه دور، توسعه‌ جدی فناوری‌های ارتباطی نو لازم خواهد شد. دانش و مهارت دیجیتالی بیش از پیش نیاز خواهد بود. ضرورت وجود این شایستگی از مرحله‌ آینده‌نگری و شعار بهبود به واقعیتی انکارناپذیر در زمان حال تبدیل شده است.
این‌ها وبیش از این‌ها، دگرگونی‌هایی هستند که مسایل مالی سنگینی برای دانشگاه به همراه آورده‌اند و بار مالی، سنگین و سنگین‌تر می‌شود. نه‌تنها دانشگاه که نظام دانشگاهی و کل نظام آموزش در کار پدید آوردن زیرساخت‌هایی بنیادین است. این وضعیت برای مسؤولانی که تا پیش از این، در هر توسعه‌ای و شاید پیش از هر توسعه‌ای به ممنوعیت‌ها و مفسده‌های گسترش ارتباطات در بسترهای جدید اندیشیده‌اند، دشوار خواهد آمد. آنان اینک نه در جایگاه منتقد بلکه در جایگاه توسعه‌دهنده با پیشنهادهای عملی و کاربردی باید در صحنه حاضر شوند. این نقطه‌ی مهم چرخش از منتقد شیوه‌های نو و دیجیتالی ارتباطات به فراهم‌کننده‌ی امکانات مالی، انسانی و ابزاری این ارتباطات، چرخشی شگفت را پدید آورده است و می‌آورد.      

جمع‌بندی
سرانجام درباره‌ دانشگاه پساکرونا چه می‌توان گفت؟ گفتیم که دانشگاه پس از کرونا و پیش از کرونا، چیزی چندان متفاوت نیستند که گسستی بنیادین را نشان دهند. کرونا از این رو شگفت‌انگیز بوده است که همه را غافلگیر کرده و تصور کنترل‌پذیری جهان توسط علم را در ابعادی متزلزل نموده است. با این حال، کنترل و تضعیف کرونا، کاخ خاطرات آن را نیز به تلی دیگر از مرده‌ریگ‌های بیابان تاریخ بشری بدل خواهد کرد. تمام آنچه باقی خواهد ماند، رسیدن به آینده‌ای است که دیرتر و دورتر می‌دیدیمش. کرونا گویی شتاب‌دهنده‌ زمان بشری بود برای رسیدن به آینده‌ دیجیتالیزه با انسان‌هایی که از هم بیشتر فاصله می‌گیرند. از این نگاه، کرونا این شکل از آینده را به حال نزدیک‌تر کرده است.
اما چه چیزهایی از آینده به ما نزدیک‌تر شده‌اند؟ به‌ویژه بنا به موضوع نوشتار حاضر، دانشگاه به کدام سمت‌وسو و کدام سناریو از آینده پرتاب شده‌است؟ جایی که دانشگاه به آن پرتاب شده است، آموزش‌هایی مجازی دارد که از راه دور نیز قابل ارائه هستند و حتی آزمون‌ها نیز از راه دور قابل برگزاری و گواهی گذراندن درس‌ها قابل صدور هستند. کیفیت آموزش مجازی با حضوری تفاوت اساسی ندارد و این کاهش تفاوت، مدیون بیشتر سرگرم‌کننده‌ شدن، بیشتر اینفوگرافیک‌شدن، بیشتر کاربردی‌شدن و بیشتر دانشجومحور شدن است. همچنین، ارتباط استاد و دانشجو در سطحی برابرتر برقرار است. با این حال، دسترسی دانشجو به استاد از نظر ارتباط چهره‌به‌چهره کمتر است چرا که بسیاری از امور روزمره به سیستم‌های رایانه‌ای سپرده شده است.
روی‌هم‌رفته، ارتباط انسانی در این دانشگاه به سال‌های آینده پرتاب شده است. سال‌هایی در سمت کاهش ارتباط‌های حضوری و با فاصله‌ فیزیکی بالا. در عین حال، عادت به چنین ارتباطی، استفاده از استادان و تشکیل تیم‌ها در شهرها و کشورهای دور را فراهم کرده است. به دلیل ارتباط بیشتر با دانشجویان و استادان خارجی، در سطح تحصیلات تکمیلی، دو یا چند زبانه بودن مهم‌تر شده است و نقشی جدی‌تر یافته است. در دانشگاه پساکرونا، آموزش‌ها شکلی کاربردی‌تر و آزمون‌ها کمتر تقلب‌پذیر هستند.
زیرساخت‌های مرتبط با فناروی اطلاعات و ارتباطات در دانشگاه پساکرونا توسعه‌یافته‌تر است و در حال توسعه‌ روزافزون نیز خواهد بود. به همین دلیل، منابع مالی بسیاری صرف این امر می‌شود و جایگاه متخصصان امور رایانه در مدیریت محیط‌های آموزشی ارتقا می‌یابد.

 

 

 

کلیدواژه‌ها: جستار صادق پیوسته دفتر مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی دانشگاه پساگرونا


نظر شما :