انفعال دانشگاه در حل مسایل جامعه
سخن از انفعال دانشگاه است. در واژهنامههای فارسی، نزدیکترین واژه به انفعال، شرمندگی است. از قضا در متن حاضر بس بهجا است که شرمندگی را به جای انفعال به کار بریم. دانشگاه از غم بیپاسخی شرمنده است. همه سو سخن از انفعال دانشگاه است. مقامهای اجرایی میگویند دانشگاه راه حلهای مناسبی به ما نمیدهد. حرف ما را به خودمان تحویل میدهد. صنعت میگوید دانشگاه هر جا وارد شده، خودش و ما را گیر انداخته است. بازاریها از دانشگاه زده شدهاند و میگویند دانشگاهیها راه حلی ندارند. استاد دانشگاه هم خودش در سیستم اداری بستهای قفل میبیند و میگوید اگر دانشگاه دست مرا نبسته بود چنین و چنان میکردم. آیا اینها همه یعنی این که دانشگاه منفعل است؟ انفعال دانشگاه یعنی این که دانشگاه آماج انتقادها در مورد مسایل حلنشده است به جای این که بتواند راه حلی نشان دهد، از بیپاسخی در مسایل مختلف شرمنده است. در واقع ممکن است دانشگاه پاسخهای بسیاری داشته باشد اما نه آن پاسخهایی که به کار آمده باشند. چرا دانشگاه نمیتواند پاسخی پذیرفتنی به پرسشهای جامعه، بازار، صنعت و دولت بدهد؟ این متن در پی پاسخ گفتن به همین پرسش است.
ادامه مطلب