انفعالِ دانشگاه؛ استراتژی حیات و بقاء در شرایط ناروا
مطابق آنچه شرح آن گذشت، معلوم میشود که در فضای گفتمانیِ جامعۀ ایرانی و متأثر از نظام تربیتیِ غالب که که بهجای احترام به تفاوت و ارزشقائلشدن برای خلاقیت، ارزش را در همشکلی و متابعت تعریف میکند، تضاد، معنایی منفی به خود میگیرد و تعبیرِ «تضاد سازنده» مقولهای ناآشنا است که ترکیبی مهمل را به ذهن متبادر میسازد. در چنین ساختاری از نظام معنایی، سلامت و سعادت، تنها در «توافق» معنا میشود و توافق نیز تنها در تصدیق بالادست، تبعیت از او و همشکلی با او، ازطریقِ وفاداری و فداکاری تعریف میشود. درنتیجه، تفسیرِ انسان دانشگاهی از فعالیت در موقعیتهای متعارض بسیار پرهزینه و بیفایده به نظر میرسد و لذا احتسابات عملگرایانه، انسان دانشگاهی را در جهت رفع نیازهای خود، به سمت اتخاد استراتژیهای انفعالی سوق میدهد و در نهایت، منجر به رفتارهای انفعالی میشود. این چارچوب با درنظرگرفتنِ هر دو سوی عاملیت و ساختار، توانایی آن را دارد تا افزون بر تحلیل رفتار انفعالیِ سازمان دانشگاه و انسان دانشگاهی، رفتار افراطیِ برخی سازمانهای سیاستی و پرخاشگری و برتریطلبیِ برخی از سیاستمدارانِ فعال در چنین فضایی را نیز تحلیل نماید.
ادامه مطلب